آخرین تیر برجام و ده سال خسارت محض
در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۰، رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار با هیئت دولت دوازدهم، سخنان مهمی ایراد کردند که همچون چراغ راهی برای آیندگان عمل میکند. ایشان تأکید کردند: «دیگران باید از تجربههای شما استفاده کنند.
خب حالا یک تجربه را من بخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این جوری است. هر جا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکرهی با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هر جا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید و از شیوههای مختلف [استفاده کردید] -هزار راه وجود دارد و این جور نیست که یک راه [باشد]؛ نه، راههای مختلف وجود دارد؛ [اگر] انسانها فکر کنند، راههای گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریّتی پیدا خواهند کرد- هر جا این جوری حرکت کردید، پیشرفت کردید.»
این سخنان، نه تنها خلاصهای از تجربیات دولتهای یازدهم و دوازدهم است، بلکه هشداری جدی برای نسلهای آینده به شمار میرود. سؤال اصلی اینجاست: آیا این تجربیات تلخ، عبرتی برای ما شده است؟ ده سال گذشته، زیر سایه برجام و مذاکرات هستهای، به عنوان “ده سال خسارت محض” توصیف میشود. برجامی که به عنوان آخرین تیر ترکش برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی از سوی برخی سیاستمداران ساده لوح القا میشد، در عمل، به نمادی از شکست اعتماد به غرب تبدیل شد. این توافق، که با امیدهای فراوان امضا گردید، نه تنها تحریمها را برطرف نکرد، بلکه زمینهای برای تشدید فشارهای اقتصادی فراهم آورد. غرب، به ویژه آمریکا، با خروج یکجانبه از برجام در سال ۱۳۹۷، نشان داد که تعهداتش تنها روی کاغذ است و هرگاه منافعش ایجاب کند، زیر همه چیز میزند.
تجربه نشان میدهد که اعتماد به غرب، اشتباهی استراتژیک است. رهبری بارها تأکید کردهاند که غرب نه تنها کمک نمیکند، بلکه هرجا بتواند ضربه میزند. در دولت روحانی، بسیاری از برنامههای اقتصادی و سیاسی به مذاکرات با غرب گره خورده بود. نتیجه؟ تورم افسارگسیخته، رکود اقتصادی، و وابستگی بیشتر به واردات. برای مثال، در بخش انرژی، امید به سرمایهگذاریهای غربی پس از برجام، منجر به تأخیر در توسعه داخلی شد. اما هرجا که از این وابستگی فاصله گرفتیم، موفقیت حاصل شد. پیشرفتهای موشکی و فضایی ایران، نمونههایی روشن از این رویکرد هستند. بدون تکیه به غرب، با اتکا به توان داخلی، ایران توانست ماهوارههایی مانند نور را به مدار بفرستد و در عرصه دفاعی، خودکفا شود.
این تجربه اشتباه بودن اعتماد به غرب را باید به عنوان یک اصل اساسی در سیاست خارجی و داخلی نهادینه کرد. غرب، با سابقهای از استعمار و دخالت در امور کشورها، همواره به دنبال منافع خود است. آنها نه دوست هستند و نه شریک قابل اعتماد. هر توافقی با آنها، مانند برجام، میتواند به ابزاری برای فشار بیشتر تبدیل شود. رهبری میفرمایند: «هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید.» این جمله، کلید موفقیت است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم، جایی که مذاکرات اولویت داشت، پیشرفت متوقف شد. اما در حوزههایی مانند مقابله با کرونا یا توسعه کشاورزی، جایی که بر توان داخلی تمرکز شد، نتایج مثبتی به بار آمد.
حالا، پس از ده سال، باید پرسید: عبرت شد؟ آیا سیاستمداران و مردم، این درس را آموختهاند؟ ادامه مسیر برجام، بدون بازنگری اساسی، تنها تکرار اشتباهات گذشته است. به جای موکول کردن امور به همراهی غرب، باید بر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید داخلی، و تقویت روابط با کشورهای همسو تمرکز کرد. هزار راه وجود دارد، همانطور که رهبری اشاره کردهاند. اگر فکر کنیم و ابتکار به خرج دهیم، میتوانیم راههای نوینی برای پیشرفت پیدا کنیم. اعتماد به غرب، نه تنها جواب نمیدهد، بلکه خسارت محض است. این تجربه باید به عنوان عبرتی ماندگار، در حافظه تاریخی ملت ثبت شود تا آیندگان از آن استفاده کنند.
در نهایت، آخرین تیر برجام غربی هم به هدف خورد، تا اروپا و آمریکا به طور کامل آنچه را که نمیتوانستند از راه فشار علیه ملت ایران بدست آورند از طریق توافق به دست بیاورند. زمان آن رسیده که از این ده سال خسارت، درس بگیریم و مسیر استقلال واقعی را پیش بگیریم. بیاعتمادی به غرب، نه یک شعار، بلکه یک واقعیت اثباتشده است. اگر این عبرت را جدی بگیریم، آیندهای روشن در انتظار ماست؛ در غیر این صورت، تکرار تاریخ اجتنابناپذیر خواهد بود.