صفحه اصلی > بین الملل و یادداشت : فرصت دیپلماسی و نگاه درست به شرق

فرصت دیپلماسی و نگاه درست به شرق

تحولات اخیر در روابط ایران با آمریکا، اروپا و نهادهای بین‌المللی، منجر به شکل ‌گیری یک سه ‌ضلعی فشار علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. این سه ‌ضلعی شامل تحریم‌های یک ‌جانبه ایالات متحده، فعال‌سازی مکانیزم ماشه توسط سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان)، و سکوت سازمان‌های بین‌المللی در برابر اقدامات خصمانه علیه ایران است. بنظر می رسد راهبرد بهینه ایران در چنین شرایطی، مقاومت هوشمندانه همراه با دیپلماسی فعال و نگاه به جنوب جهانی در نظم نوین در روابط بین الملل باشد سفر اخیر رئیس‌جمهور ایران به اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در چین، نماد بارزی از این تغییر رویکرد و به چالش کشیدن ناکارآمدی نظم قدیم جهانی است. صحنه ژئوپلیتیک خاورمیانه بار دیگر شاهد بازتولید الگوهای فشار غربی علیه ایران است. آمریکا از ابزار تحریم به‌عنوان اهرم چانه‌زنی بهره می‌گیرد، اروپا با توسل به مکانیزم ماشه تلاش می‌کند ایران را به پذیرش مذاکره وادارد، و نهادهای بین‌المللی چون سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با سکوت معنادار خود در برابر تجاوزات اسرائیل و آمریکا به ایران، به‌طور غیرمستقیم ضلع سوم این مثلث فشار را تکمیل کرده‌اند. در چنین شرایطی، سفر رئیس‌جمهور ایران به اجلاس سازمان همکاری شانگهای در چین، نشان‌دهنده یک راهبرد مکمل و تقویت نگاه به شرق و مشارکت در روندهای نوین جهانی، از راهبردهای ج ا ا است که مشروعیت نظم قدیم را به چالش می‌کشد. الگوی مناسب در مواضع رییس جمهور که فارغ از محفل های پشت پرده و جریان های سیاسی وابسته به غرب در شانگهای مطرح گردید، گام مهم و موثری برای رویکرد همکاری گسترده با جنوب جهانی است. این نگاه که در تضاد با دیدگاه ظریف و روحانی بعنوان الگوهای وابستگی به غرب تعریف می شود، می تواند نقطه آغازینی برای فاصله معنا دار دولت از جریان های وابسته غربی، رنگ و بوی اطاعت از فرامین رهبری معظم نظام را در ذهن تداعی می کند. اقدامات ایالات متحده بعنوان اصلی ترین دولت تحریم کننده و تهدید به مذاکره از ابتدای پیروزی انقلاب، بعنوان اهرمی بر علیه ایران آغاز و همچنان اصلی‌ترین ابزار سیاست خارجی آمریکا باقی مانده‌است. ایالات متحده در حالی ایران را تحت شدیدترین محدودیت‌های اقتصادی قرار داده که همزمان از امکان مذاکره نیز سخن می‌گوید. این دوگانگی نه ‌تنها ابزاری برای فشار روانی است، بلکه بیانگر راهبرد «چماق و هویج» واشنگتن در قبال تهران است. بازوی دوم کشورهای اروپایی هستند.آنان نیز یا حرکت در ریل گذاری آمریکایی ها اقامات خصمانه ای علیه ایران انجام داده اند. مکانیزم ماشه بجای میانجی‌گری یکی از این اقدامات غیر حقوقی است که آنها بر علیه ملت ایران دنیال می کنند. ترویکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در سال‌های متمادی از نقش میانجی فاصله گرفته و آشکارا در کنار آمریکا ایستاده است. فعال‌سازی مکانیزم ماشه، نه به دلیل تخلف ایران از برجام، بلکه بیشتر به‌عنوان واکنش به امتناع ایران از مذاکره مستقیم با آمریکا قابل تحلیل است . این تصمیم نشان می‌دهد اروپا بیش از آنکه به دنبال استقلال راهبردی باشد، تابعی از سیاست‌های واشنگتن است. و ضلع سوم این مثلث شوم متاسفانه ساختار و رویکرد نهادهای بین‌المللی با سکوت در برابر تجاوزات بی حد و مرز در جای جای این کره خاکی است. در مورد ایران، سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حالی نسبت به تجاوزات آشکار اسرائیل و آمریکا به خاک ایران سکوت کرده‌اند که همین نهادها همواره به ایران برای کوچک ترین فعالیت هسته‌ای فشار وارد می‌آورند. این استاندارد دوگانه، پرسش‌های جدی درباره مشروعیت نظم حقوقی بین‌الملل ایجاد کرده است. افزون برآن، بی‌عملی در برابر کشتار غیرنظامیان فلسطینی و محاصره غذایی و دارویی، ترور دانشمندان و نخبگان و مقامات رسمی دولت ها، تناقض آشکار با ادعاهای حقوق بشری غرب و ادعای نظام و ساختار سازمان های بین المللی در دفاع از حقوق ملت ها را آشکار می‌سازد. در این بزنگاه تاریخی مقاومت و دیپلماسی؛ دو بال راهبردی ایران است. این دیدگاه‌ها نشان می‌دهد که ایران، در برابر سه‌ضلعی فشار، باید بر مقاومت هوشمندانه همراه با دیپلماسی فعال تکیه کند. دیپلماسی‌ای که روابط با قدرت‌های نوظهور را تقویت کرده و همزمان چهره واقعی استانداردهای دوگانه غرب را به افکار عمومی جهان معرفی می نماید. اجلاس شانگهای و نگاه به نظم نوین جهانی با سفر اخیر رئیس‌جمهور ایران به چین، نقطه عطفی در این مسیر است. ایران با عضویت دائم در این سازمان، عملاً جایگاه خود را در محور شرق و جهان جنوب تثبیت کرده است. این اقدام، بیانگر راه مقاومت از مسیر دیپلماسی چندجانبه‌گرایانه است که مشروعیت نظم تک ‌قطبی غربی را به چالش می‌کشد. سازمان همکاری شانگهای، به‌عنوان یکی از بزرگ ترین بلوک‌های سیاسی–اقتصادی جهان، بستری برای ایران فراهم می‌آورد تا از یک ‌سو تحریم‌های غرب را بی‌اثر کند و از سوی دیگر در فرایند شکل‌گیری نظم جدید جهانی مشارکت نماید. نگاه ایران به شرق، نه به معنای قطع رابطه با غرب، بلکه نشانه‌ای از توازن‌ بخشی در روابط خارجی و تاکید بر ناکارآمدی نظم قدیم است. بنابراین سه ‌ضلعی فشار آمریکا، اروپا و نهادهای بین‌المللی، بیش از آنکه تهدیدی پایدار برای ایران باشد، بازتابی از بحران مشروعیت در نظم بین‌المللی است. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با راهبرد مقاومت مبتنی بر دیپلماسی فعال و نگاه به شرق، این فشارها را به فرصتی برای بازتعریف جایگاه خود در نظام جهانی تبدیل کند. اجلاس شانگهای در چین، نماد عملی این تغییر رویکرد و گامی جدی در جهت تثبیت نقش ایران در نظم نوین جهانی است.

مقالات مرتبط

حقیقت کشی برای نسل کشی

از زمان آغاز جنگ اسرائیل علیه مردم غزه پس از ۷ اکتبر…

13 شهریور 1404

مکانیسم ماشه از وارونه‌گویی دیروز تا طلب کاری امروز

یکی از مهمترین جلوه‌های خودبیگانگی روشنفکرانه در ایران معاصر، پذیرش بی‌چون ‌وچرای…

13 شهریور 1404

زنگ خطر برای مدارس دولتی

نتایج اولیه کنکور سراسری ۱۴۰۴ مانند یک آشکارساز قدرتمند عمل کرده و…

13 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید