فوتبال بی‌برنامه؛ سیاست بی‌قطب‌نما، اقتصاد بی‌پناه

تیم ملی فوتبال ایران در ماه‌های اخیر، نه تاکتیک داشت، نه هماهنگی، نه برنامه. با شکست مقابل روسیه، نایب‌قهرمانی در کافا، و بازی‌های سردرگم در مقدماتی جام جهانی، این بی‌برنامگی کاملا‌مشهود بود، که این بازتابی از بی‌برنامگی در مدیریت کلان کشور است.
درحالی‌که فوتبال جهان از تیکی‌تاکا عبور کرده و به طراحی‌های موقعیتی، بازی‌سازی از عقب، و فشار سازمان‌یافته رسیده. اینجا اما، پرتاب اوت بلند شده استراتژی؛ نه خبری از ساختار دفاعی‌ست، نه برنامهٔ حمله، نه حتی مالکیت هدفمند.
وقتی جهانبخش بدون باشگاه دعوت می‌شود، و میلاد محمدی با نیمکت‌نشینی در باشگاه، در ترکیب تیم ملی جا دارد، یعنی انتخاب‌ها نه بر اساس فرم و عملکرد، بلکه بر اساس عادت، سابقه یا فشار رسانه‌ای انجام می‌شوند.
و این فقط فوتبال نیست. در برخی مناصب سیاسی هم همین منطق حاکم است: نه شایسته‌سالاری، نه تخصص، فقط سیاست‌زدگی.
وقتی افراد بدون تجربه، مسئولیت‌های کلان می‌گیرند، نتیجه‌اش می‌شود همان چیزی که در زمین فوتبال می‌بینیم: سردرگمی، بی‌نقشه، و شکست.
در روزهایی که قیمت دلار از مرز ۱۰۰ هزار تومان عبور می‌کند، حبوبات و مرغ از سفره مردم پر می‌کشند، و سیاست‌گذاری‌ها در حد شعار باقی می‌ماند، فوتبال فقط یک سرگرمی نیست؛ یک آینه است.
آینه‌ای که نشان می‌دهد چطور بی‌برنامگی، از زمین ورزش تا سفره مردم، یک درد مشترک است.
انوقت رئیس‌دولت وفاق به جای طرح و برنامه‌ریزی منسجم برای کشور، میگوید فرض کنید ما نیستیم، امیرقلعه‌نوعی نیز میگوید از بازی تیم ملی راضی است.
حال باید دید آیا مردم از این اوضاع راضی هستند؟

مقالات مرتبط

اگر توافق را امضا نمی‌کردیم؛ مزایایی که نادیده گرفته شد:

سال‌هاست که بحث توافق هسته‌ای به یکی از اصلی‌ترین موضوعات کشور تبدیل…

28 آذر 1404

غارت فرهنگی!

اگر گمان می کنید که محافل قدرت و ثروت تنها به دنبال…

«وفاق شوم» علیه «اتحاد مقدس»

امروز شاهدِ تولدِ یک «وفاقِ شوم» علیه «اتحاد مقدس» هستیم؛ پیوندِ نامبارکِ…

دیدگاهتان را بنویسید