مستند پرتره یکی از شاخه‌های مهم و تأثیرگذار سینمای مستند است که به زندگی، شخصیت و جهان درونی یک فرد می‌پردازد. در این نوع مستند، محور اصلی روایت، انسان است؛ انسانی که می‌تواند یک چهره شناخته‌شده فرهنگی، هنری، علمی یا سیاسی باشد، یا فردی عادی که در بستر زندگی خود حامل تجربه‌ای منحصر به‌فرد است. هدف مستند پرتره تنها ثبت وقایع زندگی یک فرد نیست، بلکه تلاش برای درک انگیزه‌ها، احساسات و مسیر فکری اوست؛ سفری بصری و روایی به درون ذهن و روح انسان. به این ترتیب، مستند پرتره پلی میان زندگی شخصی و حافظه جمعی می‌سازد؛ روایتی که در عین فردی بودن، در سطوحی عمیق، به تجربه انسانی همه ما پیوند می‌خورد.
در مستند «پشت کوه‌های علی زنگی» نیز با یک پرتره طرف هستیم. یک پرتره که برخلاف کلیشه‌های موجود از روستا و روستایی یک قهرمان واقعی را معرفی می‌کند. «پشت کوه‌های علی زنگی» اثری است به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علیرضا باغشنی و محصول مرکز مستند سوره است که در پانزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار نیز فانوس بخش جمهور پیروز را دریافت کرده است. علیرضا باغشنی کارهای متفاوتی ساخته از موضوعات اجتماعی مانند سقط جنین تا حتی آثاری در موضوعات اقتصادی. اینبار نیز او سراغ یکی از دیگر از قهرمان خطه خراسان رفته؛ دکتر حسن بسکابادی.
فیلم با تصاویری از سفر خانواده بسکابادی به ملبورن آغاز می‌شود و در ادامه می‌بینیم که فرزندان خانواده به دنبال مهاجرت از کشور هستند. همین موضوع بهانه روایت زندگی دکتر بسکابادی می‌شود. در «پشت کوه‌های علی زنگی» با روایت دکتر بسکابادی همراه می‌شویم. حتی نریشن مستند نیز از زبان دکتر روایت شده است.
در ابتدای مستند ما گروهی را میبینیم که او برای فرزندانش تشکیل میدهد و از انجا برای روایت گذشته و زندگی خودش، راهی روستای علی زنگی میشود. از نکات مثبت فیلم همین است که این گروه صرفا در همان ابتدای محدود نمی‌شود. بلکه در ادامه نیز میبینیم که دکتر بسکابادی همچنان از طریق همین گروه با فرزندانش در ارتباط است. این موضوع دو نکته اساسی دارد. اول اینکه ما با یک بازسازی و اتفاقی مصنوعی برای روایت «مستند» طرف نیستیم. از طرفی کارگردان نیز به خوبی از عهده این روایت برآمده. در بسیاری از لحظات می‌بینیم که دقیقا از همان قاب‌ها و فیلم‌هایی استفاده شده است که خود دکتر بسکابادی آنها را گرفته. قاب‌هایی که لزوما از نظر فنی قاب خوبی نیست اما خط اصلی روایت را زنده نگه می‌دارد.
به طور کلی قصه میان کودکی و زمان حال دکتر در رفت و امد است. کارگردان با استفاده از این دو محور، سعی کرده یک قوس دراماتیک شکل دهد: از فقر و رنج تا موفقیت و سپس بازگشت به اصل. با این‌ حال، روایت در میانه فیلم گاه دچار افت ریتم می‌شود؛ دلیلش فقدان تنوع در موقعیت‌های دراماتیک است. تقابل پدر و فرزندان، که می‌توانست هسته مرکزی درام باشد. به عنوان مثال با اینکه در ابتدای مستند اختلاف نظر پدر و فرزندان به خوبی به تصویر کشیده شده اما این گره‌گشایی در پایان به خوبی اتفاق نیفتاده است.
تصویربرداری اثر از نقاط قوت آن است. استفاده از لوکیشن‌های واقعی در خراسان جنوبی، بافت روستاها و چشم‌اندازهای کوهستانی، به مستند هویتی بصری ویژه داده است. از طرفی با مردمانی تماما واقعی طرف هستیم. صرفا با یک مستند و گفت‌وگوهای ارشیوی اتوکشیده طرف نیستیم. همین نزدیکی به سوژه ابعاد مختلف شخصیتی دکتر بسکابادی را با صمیمیت بیشتری برای مخاطب روایت می‌کند. کارگردان به خوبی توانسته با دوربین قصه را روایت کند و همه بار روایت بر دوش دیالوگ‌ها یا حتی صحبت‌های سوژه نیست.
استفاده از تصاویر آرشیوی محدود، کار تدوینگر را سخت کرده است. خصوصا اینکه در صحبت‌های دکتر بسکابادی نیز بارها به گذشته اشاره می‌شود. اما در بازسازی این خاطرات نیز کارگردان توانسته با استفاده از لوکیشن‌ها و افرادی که در آن موقعیت‌ها حاضر بوده‌اند از عهده این نداشتن آرشیو بربیاید.
مستند پرتره تا حد زیادی به جهان‌بینی کارگردان برمی‌گردد. پرتره صرفا یک تصویرسازی نیست بلکه بیان یک موضوع است و صرفا محدود به زندگی شخصیت اصلی نیست. در پرتره باید وجه متمایزی از شخصیت را روایت کنیم که سوژه از خودش روایت نکرده باشد. علیرضا باغشنی در این مستند صرفا یک روستا را نشان نمی‌دهد. ما با روستا به مثابه یک لوکیشن یا یک نوستالژی طرف نیستیم. برخلاف تصویری که سالها از روستا در سینمای ما نشان داده‌اند. انسان‌هایی ساده که گویی نقشی در پیشرفت کشور ندارند. باغشنی به خوبی از آن روستا، شخصیت می‌سازد و به دور از شعار زدگی، وطن‌دوستی، پیشرفت و رویای ایرانی را به تصویر می‌کشد. «پشت کوه‌های علی زنگی» اثری است تأمل‌برانگیز که در مرز میان مستند پرتره و مستند اجتماعی حرکت می‌کند. از نظر فنی، فیلم در تصویرسازی و حس اقلیم موفق است و درباره ریشه‌ها و هویت، اثری شریف و قابل اعتناست.

«پست قبلی

مقالات مرتبط

کُوگ تاراز

در قلب زاگرس، جایی که صدای زنگوله‌های گوسفندان با نجوای باد در…

ماهی‌ها به دریا بر می گردند

مرضیه اعتمادی در کتاب «ماهی‌ها به دریا بر می گردند»، روایت همسایگی…

سانسور روستا

روستا بخشی از ایران است که دیده نمی‌شود. ایران چند ده هزار…

دیدگاهتان را بنویسید