هیچ دینی به اندازه اسلام به دنبال ازدواج و تسهیل آن نبوده و نیست، چرا که ازدواج یک نیاز طبیعی و انسانی است که برای هر دو جنس در نظر گرفته شده و رها کردن جوانان در مسیر گناه و فساد، در صورت بسته بودن درهای ازدواج، مورد نهی جدی و لعن قرار گرفته است.
باید با فراهم کردن شرایط و بهبود قوانین، ازدواج آسان فراهم شود؛ چرا که هر زمان درهای ازدواج بسته شود، درهای فساد باز میگردد. سال گذشته بود که حجتالاسلام نوروزی نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی تأکید کرد که بسیاری از جوانان ایرانی به دلیل ترس از مهریه سنگین، زندان و مجازاتهای بعد از آن، از ازدواج منصرف میشوند. به گفته او : «اجرای طرح اصلاح قانون مهریه ۳۵ هزار زندانی را آزاد میکند»
این نگرانیها یک مسئله ساختاری است که با یک تصمیم و ترمیم اجتماعی قابل حل است. بسیاری از پسران به دلیل ترس از تقاضای مهریه سنگین از سوی خانواده دختر، از خواستگاری منصرف شدهاند و حتی در مواردی، خانوادهها (مانند نمونه دختر خانمی که روایت شد) با وجود رضایت جوانان و سختگیری کم در جهیزیه و امکانات، به شدت با مهریه ۱۴ سکه مخالفند و آن را تضمینکننده زندگی پسا طلاق میدانند.
این که مهریه، تضمین زندگی و پشتوانه زن پس از طلاق باشد، بر مبنای اسلام نیست. قرآن در سوره نسا، آیه ۴ میفرماید: «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً»؛ یعنی مهریه را به عنوان هدیهای الهی با میل و رغبت به خودشان بدهید. مهریه یک هدیه برای آغاز زندگی است که توسط شرع لازم میشود. این با سیره اهل بیت نیز سازگار است؛ آیا کسی در طول بیش از دو قرن و نیم در صدر اسلام شاهد زندانی شدن شخصی به خاطر مهریه بوده است؟ پاسخ خیر است. حتی مهریه حضرت امیرالمؤمنین نیز با نصف قیمت یک سپر تأمین شد. اما متأسفانه مهریه امروز مورد خیانت قرار گرفته و از مبنای خود فاصله گرفته و به ضد خود تبدیل شده است.
تبدیل این هدیه به «سند مالی با سقف نامحدود» و «ابزار تضمین بقای زندگی» تحریفی بزرگ است. امنیت اقتصادی زن در طول زندگی بر عهده نفقه است که تعهدی مستمر و دائم است. پافشاری بر مهریههای نجومی فلسفه نفقه را نادیده میگیرد. زمانی که قانون ۱۱۴ سکه مطرح شد، حدود ۲۰,۰۰۰ زندانی مهریه وجود داشتند که پس از اجرای قانون این آمار تا اوایل سال ۱۳۹۳ به حدود ۲,۱۴۸ نفر رسید؛ اما در گرانی سکه مجدداً افزایش یافت.
حال، سقف ۱۴ سکه که برخی با آن مخالفت میکنند، مبلغی بیش از ۲ میلیارد تومان است. اگر یک جوان با حقوق ۲۰ میلیون تومان، ناگهان پس از چند ماه طلاق بگیرد و بخواهد این ۱۴ سکه را بپردازد، باید برای سالها (حداقل ۸ تا ۱۲ سال) هیچ چیزی نخورد و هیچ خریدی نداشته باشد و صرفاً برای تسویه دینش کار کند. این عدد تا پیری او یک دین دائمی را تحمیل میکند.
اما اگر مهریه ۱۱۴ سکه باشد، فرد باید (با فرض قیمت کنونی) ۱۴ میلیارد و سیصد میلیون تومان بدهد که معادل ۶۰ سال عمر جوان میشود. این یعنی اگر یک جوان ازدواج کند و طلاق بگیرد، برای پرداخت کامل مهریه باید به مدت ۶۰ سال به صورت رایگان و به شیوه بردگان رومی کار کند تا تسویه شود، بدون اینکه هزینه آب و نان خود را داشته باشد. اینجاست که میگوییم قانون نباید در کنار این سفاهت اجتماعی بایستد. کسی که چنین معاملهای را میپذیرد، سفیه است و متأسفانه به دلیل مخالفتها و نگاههای غلط، جوانان مجبور به پذیرش این مساله میشوند. اکثر جوانانی که شاید هزینه شام شبشان را نداشته باشند، امروز بدهیهای چند میلیاردی به زنان خود دارند.
طرح تقلیل سقف ضمانت اجرا به ۱۴ سکه، اصل حق مهریه را محدود نکرده، بلکه صرفاً ضمانت اجرای کیفری (حبس) را به سقف قابل مدیریت محدود کرده است. مابقی مهریه همچنان یک دین مدنی معتبر است که زن میتواند از طریق توقیف اموال و دادگاههای حقوقی آن را مطالبه کند.
در فقه، اگر توافقات فردی (تعیین مهریههای سنگین و غیرمتعارف) منجر به اضرار عمومی (افزایش زندانیان، کاهش ازدواج، فلج شدن دستگاه قضا) شود، حاکمیت اسلامی حق دارد بر اساس قاعده لاضرر و مصالح عالیه نظام در حدود ضمانت اجرای آن مداخله و اصلاح کند.
این کاهش ریسک حبس و تعهد کیفری، موانع مالی و روانی ازدواج را برای پسران کاهش میدهد. این در حالی است که فراتر از خانه و… شاید عمومیترین مساله مانع، همین مهریههاست. متأسفانه این وضعیت باعث شده است که مردان به جای ازدواج، دختران را به روابط خارج از ازدواج سوق دهند (۱۴ سال رابطه خارج از ازدواج یک مصداق عینی است).
طرح ۱۴ سکه یک راهکار سریع و عملیاتی برای خروج قوه قضائیه از بحران جمعیت کیفری است و حجم عظیمی از مطالبات غیرقابل وصول که صرفاً برای به زندان انداختن مردان مطرح میشدند را از گردونه اجرای کیفری خارج میکند. همچنین، با سلب ضمانت اجرایی حبس برای مبالغ بالا، انگیزه سوءاستفاده، خیانت و کلاهبرداریهای مالی از مهریه به طور چشمگیری کاهش مییابد.

