مذاکره یا تله‌ای تکراری برای ایران؟

اقدام اخیر کشورهای غربی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه و تشدید فشارها علیه ایران، بار دیگر موضوع مذاکرات دیپلماتیک و نتایج آن را در کانون توجه قرار داده است. در این میان خطر آن وجود دارد که کشورمان با گیر افتادن در چرخه‌ای بی‌حاصل از مذاکرات، تنها متحمل هزینه و صرف زمان گردد بدون آنکه دست‌آورد خاصی در این راه کسب نماید.
چرخه باطل مذاکرات:
درس‌هایی از دیپلماسی بی‌ثمرِ گذشته
اقدام اخیر کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان در آغاز فرآیند فعال‌سازی مکانیسم ماشه که به منظور بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران طراحی شده، جلوه‌ای آشکار از رویکرد خصمانه این دولت‌های غربی در قبال جمهوری اسلامی ایران است. روندی که در سخنرانی مقامات این کشورها در نشست‌های جاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز نمود یافته است؛ با این حال، مقامات این کشورها، از جمله «یوهان وادفول» وزیر امور خارجه آلمان در اظهاراتی دوپهلو مدعی شده‌اند که حتی در صورت فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها، درهای مذاکره با ایران همچنان باز خواهد ماند. این صحبت‌ها، هرچند در ظاهر نشان‌دهنده انعطاف دیپلماتیک است، اما در باطن چیزی جز تلاش برای کشاندن کشورمان به تکرار چرخه بی‌حاصل مذاکرات یک دهه گذشته نیست. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که مذاکرات پیشین با غرب در چارچوب برجام، علی‌رغم هزینه‌های سنگین برای ایران، دستاورد ملموسی به همراه نداشته است. حال، در شرایطی که غرب با صراحت بیشتری به خصومت با کشورمان می‌پردازد، انتظار دستیابی به نتایج مثبت از مذاکرات احتمالی آینده، ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد. چرا که این فرآیند نه‌تنها ایران را به سوی مسیری باطل و فرسایشی سوق می‌دهد، بلکه با ایجاد توهمِ امکان مصالحه، فقط باعث ایجاد هزینه‌های دیپلماتیک و سیاسی بیشتر برای کشور خواهد شد.
باید در نظر داشت که هرگونه از سرگیری مذاکره با غرب، تنها به معنای بازگشت به ده سال قبل و تکرار مسیری است که در یک دهه گذشته بدون هیچ حاصل و نتیجه خاصی طی شده است. لذا با فرض حقیقی بودن صحبت های مقامات اروپایی در مورد قطعیت مکانیسم ماشه، اینکه دوباره بخواهیم در شرایط آتی فرآیند مذاکره با غربی‌ها را تکرار کنیم، برای کشورمان ضرر محض خواهد بود. چرا که ایران را در چرخه ی باطلی از دیپلماسی بی فایده قرار میدهد که بنا بر تجربه، هیچ دست آورد خاصی نیز در پی نخواهد داشت.
زمانی که غرب در ده سال پیش هنوز به اندازه ی امروز با ایران دشمنی نداشت، گزینه‌ی مذاکره دنبال شد و تقریبا هیچ دست‌آوردی نصیب کشورمان نشد. بررسی رفتار غرب در یک دهه اخیر مؤید این واقعیت است که دشمنی این کشورها با ایران نسبت به دوران مذاکرات برجام، به مراتب بیشتر شده است. رفتارهایی مثل «حمایت از ترور سرداران نظامی کشورمان از شهید سلیمانی تا فرماندهان شهید جنگ تحمیلی دوازده روزه، پشتیبانی آشکار از اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه ایران و نیز تشدید فشارهای تحریمی علیه کشورمان و نیروهای مقاومت»، حاکی از افزایش خصومت غرب با ایران است. از این رو در وضعیت کنونی که به گواهی مجموعه‌ی رفتارهای مخاصمانه و تنش‌آفرین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها، دشمنی غرب با ما بیشتر هم شده است، قطعا اگر مذاکره کنیم، نتایج بدتر از قبل خواهد بود. در چنین شرایطی، ورود مجدد به مذاکرات با این کشورها، نه‌تنها به بهبود وضعیت ایران منجر نخواهد شد، بلکه قطعا نتایجی به مراتب زیان‌بارتر از گذشته به دنبال خواهد داشت و فقط به هدر دادن هزینه و زمان است.
در این راستا، دستگاه دیپلماسی کشورمان باید به جای تمرکز بر مذاکرات بی‌ثمر با غرب، بر تقویت روابط با کشورهای همسو و غیرمتعهد به‌ویژه در آسیا و منطقه، سرمایه‌گذاری کند تا از این طریق فشارهای اقتصادی و سیاسی ناشی از تحریم‌ها خنثی شود. در این وضعیت، اتخاذ رویکردی قاطع و تمام‌کننده در برابر اقدامات خصمانه غرب، همراه با تقویت توان داخلی در مسیر خنثی‌سازی تحریم‌ها، ضروری است تا ایران بتواند در برابر فشارهای بین‌المللی ایستادگی کند. رویکردی که در کنار حفظ عزت کشورمان، می‌تواند ایران را از افتادن در دام مذاکرات بی‌فایده و چرخه‌های بی‌حاصل دیپلماتیک مصون دارد.

مقالات مرتبط

برجام فریب و نمایش پوچ

در جلسه فوق العاده شورای امنیت سازمان ملل در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵،…

چرا اثر واقعی اقتصادی اسنپ بک اندک است و چطور میتوان اثر روانی آن را مدیریت کرد؟

آنچه با عنوان اسنپ بک در متن برجام گنجانده شد، شامل بازگشت…

یقه سفید های مدعی ولایت، در برابر حکم صریح ولی فقیه

مسئول کارگروه مدیریت شهری «دولت سایه مردم» و شهردار سابق کرمان، در…

دیدگاهتان را بنویسید