قانون برنامه هفتم، در سایه بی‌برنامگی و عدم اشراف ذبح شد:

روز گذشته اعضای دولت در مجلس حاضر شدند تا میزان اجرای برنامه هفتم در سال نخست آن بررسی شود؛ نهایتا مجلسی که به تمام وزرای دولت وفاق رای اعتماد داده بود، نمره 37 را از 100 به عملکرد آن‌ها داد تا ضمن کوبیدن مهر بی‌برنامگی بر کارنامه یک ساله، دولت را رفوزه کند. دولتی که رئیسش از تصویب در مجلس تا وعده انتخاباتی با برنامه هفتم همراهی کرد، اما در عمل دولت سوم روحانی را تشکیل و بی‌راهه او را ادامه داد. نتیجه آن که رویای 16میلیون رای دهنده برای ارتقای معیشت، در آتش کل‌کل سیاسی و قدرت‌طلبی جناحی سوخت.
قانون برنامه هفتم توسعه، زمانی که پزشکیان نماینده مجلس و عضو کمیسیون تلفیق این برنامه بود، تصویب شد؛ و اجرای آن از تابستان 1403 و هم‌زمان با استقرار دولت وی، آغاز شد. در این بین و در جریان مناظرات انتخاباتی، او بارها از این قانون به عنوان برنامه اصلی خود برای اجرا یاد کرد. اما در تناقضی عجیب مدعی شد رشد 8درصد شدنی نیست! و زمانی که از استدلال‌های مکرر جلیلی پیرامون امکان و الزام تحقق رشد 8درصدی آشفته شد، گفت: «من می‌روم کنار، اگر این رشد 8درصد را محقق نکرد اعدامش کنید!»
موضوع تلخی که نشان می‌داد پزشکیان اصلا متن این برنامه را نه زمانی که نماینده بود و باید درباره آن تصمیم‌گیری می‌کرد، خوانده و نه موقعی که در مناظرات برای فرار از فشار سوالات مجری و رقیب وعده اجرای آن را می‌داد. در همین راستا ابوترابی، نماینده چهار دوره مردم نجف‌آباد در مجلس گفته بود: «شهادت می‌دهم چند سالی که کنار پزشکیان در مجلس می‌نشستم، فقط می‌آمد کتاب می‌خواند و در صحن پیاده‌روی می‌کرد. درباره طرح‌ها و لوایح هم می‌گفت: من که کارشناس نیستم! نمی‌دانم!».
دریغ از آن که آن هدف رشد هشت درصدی اقتصاد، دقیقا در برنامه هفتمی است که وعده اجرایش را می‌دهد. نتیجه این عدم اشراف به مسائل و کل‌کلِ صرفِ سیاسی، این می‌شود که با اتلاف بیش از یک سال زمان و فرصت‌های کشور، دولت اخیرا گزارش می‌دهد 137 حکم از این برنامه را نمی‌تواند اجرا کند و سازمان برنامه و بودجه با پایین کشیدن سطح اهداف برنامه تا سطح توان دولت، به جای رشد 8درصد، رشد 2.5درصدی را پیشنهاد می‌دهد. این یعنی تنها آورده‌ای که کارشناسان وعده داده شده در بازه زمانی معادل بیش از یک چهارم عمر دولت برای مردم داشته‌اند گفتن «نمی‌شود» و «نمی‌توانیم» بوده است!
دولت پزشکیان از این جهتِ برنامه‌گریز بودن بسیار مشابه دولت روحانی عمل کرده و به عبارتی دولت سوم او را تشکیل داده است؛ با این تفاوت که روحانی با اطلاع از متن برنامه ششم آگاهانه با آن مخالفت می‌کرد اما پزشکیان بدون اشراف به متن، در ظاهر با برنامه هفتم موافقت کرد اما اکنون و در میدان عمل، اغلب اهداف اساسی آن را نابود کرده است. روحانی از دادن لایحه به مجلس خودداری می‌کرد و نهایتا مجلس با اذن رهبری برنامه را تدوین کرد و در اسفند 95 برای اجرا به دولت ابلاغ کرد؛ اما روحانی از ابلاغ آن برای اجرا امتناع کرد و کشور در دوماه ابتدایی سال 96 بدون برنامه اداره شد!
به عبارتی تنها تفاوت پزشکیان با روحانی آن است که روحانی با سیاست تقابلی و درگیر شدن، خالق دهه سوخته نود شد؛ اما پزشکیان با حرف‌درمانی و رویکردی وفاقی، در عمل همان مسیر را ادامه می‎دهد؛ شاهد این مدعا آن که حالا و طبق آخرین داده‌های مرکز آمار، در شش ماهه ابتدایی امسال، رشد اقتصادی به جای 8درصد تعیین‌شده در برنامه هفتم، به منفی 0.3درصد رسیده، رشد بخش نفت به جای 9درصد، به منفی 0.1درصد، رشد بخش صنعت به جای 8.5درصد به منفی 3.9درصد، رشد بخش ساختمان به جای 9درصد، به منفی 5.4درصد و رشد بخش کشاورزی به جای 5.5درصد به منفی 4.7درصد رسیده‌اند!
هم‌چنین روز گذشته معاون نظارت مجلس در جریان بررسی نحوه اجرای سال نخست برنامه هفتم گزارش داد: اجرای ۴۱ درصد از احکام سازمان برنامه‌وبودجه، ۷۷ درصد از احکام وزارت راه و شهرسازی، ۶۰ درصد از احکام وزارت اقتصاد، ۵۶ درصد از احکام وزارت نیرو و ۶۲ درصد از احکام وزارت صمت در سال اول اجرای قانون محقق نشده است. و پس از ارزیابی کمیسیون‌های تخصصی از وضعیت اجرای احکام قانون برنامه هفتم، نمره 37.68 را از صد به قوه مجریه دادند تا به این ترتیب دولت از سوی مجلسی که همراهی کم‌سابقه‌ای با او داشته و به تمام این وزرا در یک نوبت رای اعتماد داده، رفوزه شود.
با همه این اوصاف و با همه این داده‌های ناامیدکننده و علی‌رغم اعلام رسمی ناتوانی دولت در محقق کردن اهداف برنامه هفتم، عارف، معاون اول پزشکیان در عین حالی که در همان جلسه مجلس مدعی شد دولت ناتوان است و برنامه هفتم نیاز به اصلاح دارد، گفت: «دولت برای اجرای برنامه هفتم عزم جدی دارد»! گویا همان سیاست حرف‌درمانی و بازی وفاق ادامه دارد تا توضیح واضحی از اعتراف چندی پیش مرعشی به دست آید که هدف شعار وفاق را این طور تعریف کرده بود: «فرار از شر مجلس»!
حالا و در سایه قدرت‌طلبی بی‌برنامه و کارنشناسی کارشناسان موعود، برنامه هفتم ذبح می‌شود؛ رویای 16میلیون دلبسته به وعده‌های شب انتخاباتی، نابود شده و سفره مردم کوچک‌تر خواهد شد. واقعیت آن است که تا زمانی که رسانه‌های محفلی، هوچی‌گری و تهدیدهای طالبانی را در مناظره و مباحثه انتخاباتی، به عنوان ارزش، و ارائه برنامه و بحث تخصصی را به عنوان ضدارزش به افکار عمومی قالب می‌کنند، پارادایم روحانی و رشدهای منفی شاخص‌های اقتصادی نیز تغییری نخواهند کرد.

مقالات مرتبط

استندکاپ

ورود قدرتمند جبهه انقلاب به استندآپ‌کمدی: چند سالی است که استندآپ کمدی…

19 آبان 1404

سرگرم بازی

وقتی نمایش، جای واقعیات را می‌گیرد انتشار تصاویر آقای رئیس جمهور در…

19 آبان 1404

بزکِ دوبارهٔ بن‌بست

خراسان با چه رویی دوباره نسخه‌ برجام می‌پیچد؟ روز دوشنبه ۱۹ آبان…

19 آبان 1404

دیدگاهتان را بنویسید