سریالهای معدودی با موضوع فلسطین ساخته شدهاند که با تعداد محدودی از آنها مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند. «مو» یکی از آنهاست. مو یک سریال آمریکایی است که شخصیت اصلی آن محمد مصطفی عامر است که کمدین فلسطینیتبار ساکن آمریکاست. مو در این فیلم ذیل استدیوی خودش سریالی مستقل، کمهزینه و کوتاه ساخته است که مخاطب را همراه میسازد. زمان هر قیمت از این سریال بین 20 تا 40 دقیقه متغیر است و در 16 قسمت در دو فصل ساخته شده است. محمد مصطفی عامر در این سریال از زندگی خود اقتباس کرده است و نقطه جالب توجه آن نسبت به سایر فیلمها و سریالهای مرتبط با فلسطین آن است که کمدی است. مو در رتبهبندی مخاطبان در سایت راتن تومیتوز توانست 100% رضایت را جلب کند.
مو یک فلسطینیتبار است که ابتدا به خاطر پدرش به کویت میرود و پس از آن به خاطر حمله عراق به کویت مجبور میشوند به آمریکا پناهنده شوند. در شرایطی که فلسطینیها به خاطر موشکهایی که صدام به سرزمینهای اشغالی شلیک کرده، بدون در نظر گرفتن واقعی یا نمایشی بودن آن، او را دوست دارند، سریالی که سوژهی آن هم از رژیم صهیونیستی و هم از صدام گریخته باشد سریال متفاوتی است. مو یک دور افتاده از وطن است که عقاید آن به خاطر دوری از اصلیت خود مستهلک شده و فقط برای آن حب به وطن و آرزوی بازگشت به فلسطین مانده است. مو در اصل داستانی برای تلاش مو و خانوادهاش را روایت میکند که میخواهند برای یکبار هم شده به فلسطین بروند. مو و مادر و برادر اوتیسمی او مدتهاست ساکن آمریکا هستند و ولی اقامت و پاسپورت آمریکایی ندارند که بتوانند آمریکا را ترک کنند و هرگونه ترک آنها لغو مجوز اقامت موقتشان را در پی خواهد داشت.
مو و برادرش در ابتدای سریال کارهایشان را از دست میدهند و اینجاست که مادر خانواده با دانستههایی که از زندگی خود در فلسطین داشته با گرفتن روغن زیتون به شیوه سنتی خانواده را در کنار یکدیگر حفظ میکند. شخصیت برادر که اوتیسم دارد به مدیریت کسبوکار میپردازد و هوش سرشاری در حسابداری و برنامهریزی دارد و خود مو که در ابتدا همراهی نمیکرد به عنوان بازاریاب نقشآفرینی میکنند. در مو با اینکه گاهی فراز و فرودی در این خانواده نمایش داده میشود اما همچنان خانواده است که هوای همدیگر را دارند.
شخصیتها در مو به خوبی پرداخته شده، از مو که فرهنگش آمیخته شده و برخی از خطوط قرمز را رعایت نمیکند تا مادرشان که شخصیتی اصیل و مذهبی دارد که همین چالش میان این دو کمدی میآفریند. کمدی مو بر داستانش غلبه نمیکند و همزمان با پیشرفت خط داستان کمدیهای موقعیت در جای جای آن قرار دارد. در بیشتر خط داستانی ابتذال برای خنداندن دیده نمیشود، به غیر از معدود سکانسهایی که قابلیت حذف دارند و احتمالا برای جذب مخاطبان آمریکایی به کار گرفته شده است که امری اشتباه است.
مو سریالی ایدئولوژیک نیست، اما به موقع حرفهای ایدئولوژیک هم میزند. در قسمتهای پایانی سریال که خانواده به کرانه باختری سفر کردهاند، سر میز ناهار گفتگوهایی شکل میگیرد که نهایت مباحث ایدئولوژیک را بیان میکند و. به دلیل آمیخته شدن با طنز مخاطب را پس نمیزند. حتی در ابتدای سریال اگرچه به نظر میرسید راه رسیدن به وطن را گرفتن اقامت آمریکا معرفی میکند اما در قسمتهای پایانی پاسخی برای این اتفاق دارد و خود آمریکا را مقصر این جدایی عنوان میکنند. حتی در خصوص انگلیس که مقصر سرآغاز اشغال است چنان کینهای را مطرح میکند که مخاطب هم از انگلیس منزجر میشود. در گفتگوهایی که مو با یک صهیونیستی در کافهای که در آمریکا پاتوقشان است صورت میگیرد رنگوبوی مناظره به خودش میگیرد. حتی در صحنهای که مو کودک صهیونیستی گم شده را در کرانه باختری پیدا میکند و میخواهد به پدر صهیونیستش برساند، پدر کودک بر مو اسلحه میکشد و میخواهد او را تحقیر کند. این حس تحقیر ناشی از اشغال را در گیت فرودگاه و گیتهای بازرسی مسیر نیز نشان میدهد و در این سریال همهی فلسطینیها، فلسطینی تماما آزاد را طلب میکند و طرحهای مذموم دو دولتی را هم نمیپذیرند.
همهی اینها در شرایطی است که به گونهای این صحنهها طراحی شدهاند که توی ذوق نمیزند و حتی گاهی با کمدی درآمیخته میشود و زهر آن را هم کم میکند. حتی بسیاری از این حرفهای جدیتر در قسمتهای پایانی سریال مطرح میشود که مخاطب در حالی که کاملا همراه شده و حس سمپاتیک با شخصیتهای داستان دارد و با دردشان همذاتپنداری میکند حالا حرفهای ایدئولوژیک او را بهتر میپذیرد. حتی در قسمت پایانی که فیلمی واقعی از پدر مو به نمایش در میآید و مخاطب میفهمد که این داستان واقعی است، این احساس تحقیر و سرکوب چندین ساله و دوری از وطن بیشتر بر جانش مینشیند و تا مغز استخوان این درد را احساس میکند. پایان این سریال هم علیرغم نمایش بخشی از آلام فلسطینیها امیدبخش است و و عدهی آزادی فلسطین را میدهد.
مو کارگردانی قابل قبولی دارد. با آنکه مستقل است و سعی شده از هزینهها کاسته شود، اما نماهای استانداردی دارد. کاهش هزینهها دلیلی بر کاهش کیفیت نشده است و حتی به پرهیز از اطاله منجر شده است. تنوع لوکیشن هم از جمله نکاتی است که چنین سریالی مخاطب را غافلگیر میکند و به خوبی به کار گرفته شده است.
مو سریالی ارزشی و ایدئولوؤیک نیست. ادعایی هم بر سر آن ندارد. مو بیشتر از آنکه سریالی غزهای باشد، سریالی کرانهای است. سریالی که برای مردم کف خیابان طرفدار فلسطین در اروپا ساخته شده است. اما مو به همین سریال کرانهای هم رحم نکرد و تمام تلاشش را به کار بست تا این سریال دیده نشود. حتی برای ساخت فسمتهای پایانی سریال که باید در کرانه باختری فیلمبرداری میشد، رژیم صهیونیستی به مو اجازهی فیلمبرداری از وطنش را نداد و در مالت این سریال به اتمام رسید. اما مو علیرغم این مشکلات سریال خود را ساخته است اما وعدههای صادق یک و دو و همچنین سوژههای مشابه مثل سوژهی کتاب تاوان عاشقی تاکنون خروجی مرتبطی با مسئله فلسطین تولید نشده است.