مواجه شدن با ویروسی به اسم تقلیل‌گرایی

یکی از مشکلات جوامع مدرن و توسعه یافته تقلیل‌گرایی در ارکان مختلف جامعه است با سطوح متفاوت. گاهی در رکن مهم و اساسی مثل خانواده گاهی در مسایل اقتصادی سیاسی و اجتماعی.
مشکل و معضلی که بواسطه‌ی اولویت داشتن مقوله‌هایی مثل شهوت، لذت، طمع، سرعت و… در سبک زندگی مدرن پدید آمده که می‌توان نمودها و جلوه‌های آن در زندگی بیابیم.
از خواندن کتاب‌های چند صد صفحه‌ای رسیدن به ریل‌های -کلیپ کوتاه اینستاگرامی- کوتاهِ چند ثانیه‌ای با رنگ و لعاب فراوان، از روابط مشروع متعهدانه ازدواج رسیدن به روابط کوتاه مدت و غیر متعهدانه که شهوت در آن غالب است یا حتی در مسئله‌ی خوراک و تغذیه از غذاهایی که مدت پخت و آماده‌سازی آن به چند ساعت و یا حتی چند روز می‌رسد رسیدن به غذاهای فست فودی همه و همه جلوه‌های تقلیل‌گرایی در جامعه است.

انقلاب اسلامی و تقلیل‌گرایی

انقلاب اسلامی در دهه‌ی ۵۰شمسی که ویروس تقلیل‌گرایی به تدریج در جامعه‌ی ایرانی گسترش پیدا می‌کرد به وسیله‌ی همان جامعه‌ی اصیل و آرمان‌خواه ایرانی صخره‌ای محکم مقابل این سیل ویران‌گر و خانمان‌سوز شد. سیلی که می‌توانست از حمله‌ی چنگیزخان مغول به ایران دردناک‌تر باشد چرا که این سیل به مقابله با هویت اصیل، عمیق و شریف ایرانی اسلامی جاری شده بود. با این حال نمی‌توان منکر آن شد که امروزه این ویروس در کشور عزیزمان در حال جان گرفتن است. یکی از جلوه‌های گسترش دوباره این معضل را می‌توان در بحبوحه فضای غبارآلود ۱۴۰۱ یافت وقتی که آرمان مقدس و اصیلی مثل آزادی را به ولنگاری و بی‌حیایی در پوشش تقلیل دادند. آزادی که برای آن ده‌هاهزار انسان کشته شده‌اند؛ از میرمهنای دوغابی و شیخ فضل‌الله نوری تا بهشتی، سلیمانی، حاجی‌زاده و…

دولت وفاق ملی؛ نگاهی تقلیل‌گرایانه یا عمیق؟!

امروز نیز نگاه‌های تقلیل‌گرایانه و سطحی، جامعه را از آفات خود بی‌نصیب نمی‌گذارد و متأسفانه این نگاه در لایه کارگزاران کشور نیز به خوبی قابل مشاهده است که به نمونه‌ای آن می‌پردازیم. دولت چهاردهم که اکنون حدود چهارده ماه از آغاز به کارش می‌گذرد نشان داده است که به طور کلی فاقد ایده‌ی مر‌کزی است و همین خلا موجب شده دولت وفاق ملی به بعضی از مسائل نگاه سطحی داشته باشد. وفاق ملی که امروز نمادی است برای دولت و متحدانش نگاهی تقلیل گرایانه به اتحاد مقدسی است که رهبری بارها به آن اشاره کرده‌اند. وفاق ملی اکنون در سطح زد و بندهای سیاسی میان اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان برای بستن دهان منتقدین تنزل پیدا کرده، اتحادی که می‌تواند حول قیام للقسط شکل بگیرد و موجب تقویت ایران اسلامی شود با تفکرات سطحی موجب آن شده که دولت در سال اول حکمرانی خود برای اجرای برنامه هفتم نمره ۳۷ از صد کسب کند. امری که می‌تواند کشور را تقویت کنند اگر تقلیل پیدا کرد موجب نارضایتی مردم و عدم پیشرفت سریع‌تر کشور شود.

مقالات مرتبط

توهم ثروت، تله فقر: رمز یک پیشرفت خون بار!

شاید خیلی کنجکاو باشید که غرب از چه زمانی و چطور قوی…

میان گفتن و عمل کردن، فرسنگ‌ها فاصله است.

به این کار ندارم که زهران ممدانی واقعاً شیعه‌ای مؤمن است یا…

برنامه هفتم توسعه؛ از اهداف بلند تا چالش‌های اجرایی

با تصویب نهایی برنامه هفتم توسعه در سال ۱۴۰۳، این سند راهبردی…

دیدگاهتان را بنویسید