موسیقی مقاومت

همزمان با اینکه داستان کاروان صمود ترند رسانه‌های دنیا شده است و پیش از اینکه این کاروان متوقف شود و فعالان حقوق بشری سرنشین آن دستگیر شوند، یک موسیقی با عنوان صمود به این حرکت مردمی موضوعیت داده است. کاروانی که پیام‌آور مقاومت برای فلسطینیان بود که در این راه پایدار بمانند و در مقابل هجوم خباثت صهیونیستی بایستند. کاروانی که نماد همراهی مردم سراسر دنیا علی‌رغم سکوت و خفقان دولت‌مردانشان با مسئله فلسطین است. این کاروان سرریز راهپیمایی‌ها و تظاهرات یکی دو سال اخیر در جهان است که به‌قدری فراگیر شده که دیگر قابل چشمپوشی نیست.
از حضور ایرانیان به دلیل شرایط جنگی با رژیم صهیونیستی و احتمال اسارت در کاروان صمود جلوگیری شد، اما جامعه ایرانی نسبت به این اتفاق آنگونه که مردم دنیا واکنش نشان داده‌اند، توجهی نکرده‌اند. به همین دلیل این انتظار می‌رفت که جامعه هنری و رسانه‌ای ایران نیز نسبت به این اتفاق بی‌تفاوت بمانند، اما در کنار برخی از تصویرگران که به مراسم بدرقه این کاروان رفتند، حامد زمانی موسیقی جدید خود را با عنوان «صمود» منتشر کرد. این دومین موسیقی منتشر شده از حامد زمانی پس از هشت سال دوری خود از این صنعت است که «می‌کشونی» تولید شده بود که به مناسبت شهادت امام رضا (ع) منتشر شده بود. این موسیقی اما یادآور همان موسیقی‌های ضدآمریکایی و صدصهیونیستی حامد زمانی بود که بارها و بارها در مناسبات مختلف شور ضداستکباری مردم را تهییج می‌کرد و هنوز هم بر روی لب مردم جاری است. موسیقی‌های مرگ بر آمریکای یک و دو از جمله این آثار بود.
حامد زمانی این بار هم ویژگی موسیقی‌های خود که به‌هنگامی است را به همراه خود دارد. این موسیقی اگر چند روز دیرتر به آن پرداخته می‌شد شاید به اندازه‌ای که الان منتشر شده، دیده نمی‌شد. موسیقی بر یک مسئوله دقیقی سوار شده و بر همان نیز نام‌گذاری شده است. به همین دلیل است که به سرعت فراگیر شد و با زمزمه‌ی مخاطبان از آن استقبال شد.
صمود به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی سروده شده است و قاسم صرافان بخش فارسی آن که بخش پخته‌تر آن است را ترانه‌سرایی کرده است. صمود یادآور همکاری‌های درخشان قاسم صرافان و حامد زمانی در سال‌های پیش از هشت سال است. بخش فارسی که دو بیت طلایی در ابتدای آن دارد و مطلع خوبی برای این موسیقی ساخته است را قاسم زاده سروده است. «عشق میخواست که ما برخیزیم، عقل میخواست که ما جا بزنیم / کدخدا گفت که ساکت باشید، ناخدا گفت به دریا بزنید» به خوبی به دوگانه‌ی کدخدا و ناخدا اشاره دارد و در همین دو بیت به خوبی توانسته به محتوا بپردازد. هر چند بخش‌های تکرارشونده و بخش‌های غیرفارسی آن به خوبی پرداخته نشده و ریتم سختی که برای آن در نظر گرفته شده عملا کارکرد مناسبی ندارد و نمی‌تواند به خوبی کلمات ادا شود. شاید بهتر بود افراد دیگری با حامد زمانی فیت می‌دادند و بخش‌های غیرفارسی توسط افراد خارجی‌زبان خوانده می‌شد که با توجه به وقت احتمالا با کار را با سختی‌هایی مواجه می‌کرد. اما دغدغه‌ی شاعر و خواننده آن در پرداخت بین‌المللی به یک مسئله بین‌المللی قابل ستایش است. بازگشت حامد زمانی به عرصه تولید موسیقی به ویژه موسیقی ضداستکباری که خاطره خوشی برای مخاطبان دارد، می‌تواند بیش از پیش به ویژه در فضای تنش و جنگ میان ایران و آمریکا و رژیم صهیونیستی نقش‌آفرینی کند و این انتظار می‌رود در شرایطی که هنرمندان و خوانندگان خارجی از مسئله فلسطین حمایت می‌کنند و آن را مسئله اولشان قلمداد می‌کنند، هنرمندان و خوانندگان مسلمان و ایرانی که بارها مسئله‌ی اول جهان اسلام برایشان فلسطین معرفی شده‌است، در این زمینه پیشرو باشند و تولیدات متعدد و متنوعی برای فلسطین تولید کنند.

مقالات مرتبط

سینمای مُرده؛ ابتذال در داخل، ذلت در خارج

در هفته‌ای که گذشت، چند خبر و واکنش شرایط اسفناک و سیمای…

تل‌آویو سقوط کرد

آزادسازی فلسطین آرزوی تک‌تک فلسطینی‌های ساکن بیروت لبنان است. بعضی از آنها…

مقاومت؛ زندگی است

از همان ابتدای طوفان الاقصی خلآ حضور رسانه‌ها و مستندسازان ایرانی در…

12 مهر 1404

دیدگاهتان را بنویسید