مسئول دولتی گمشدن 180هزار تن نهاده را عادی میداند!
لا به لای اخبار تکراری و بیثمری که این روزها عمدتا به وسیلهی فضاسازی رسانههای غربگرا ذهن و چشم مخاطب را پر میکنند، خبرهایی عمدا یا سهوا سانسور میشوند که بعضا شوکهکننده هستند؛ سانسور عمدی از این جهت که حل آنها منوط به رفع تحریمهای خارجی نیست بلکه برنامهریزی، مدیریت و نظارت داخلی را میطلبد. مسئول وزارت جهاد کشاورزی گمشدن 180هزار تن نهاده را عادی دانست و در بحبوحه گرانی بنزین و کمبود آب نیز کارشناسان از هدررفت حدود یک سوم آب شرب در اثر فرسودگی شبکه آبرسانی و پرتی دو تا چهاردرصدی در شبکه انتقال نفت و فرآوردهها خبر میدهند.
مدیرکل بازرگانی داخلی وزارت جهاد کشاورزی در تلویزیون ظاهر شد و نحوه مدیریت این روزهای بازار نهادهها که ارتباط مستقیم با سفره مردم (از گوشت قرمز و سفید گرفته تا روغن و لبنیات و تخممرغ) دارند را از میان جملات خود لو داد. او گفت: « ۱۸ میلیون تن نهاده در بازارگاه توزیع میشود؛ اگر یک درصد آن یعنی ۱۸۰ هزار تن هم گم بشود، عادی است»! گزارهای شگفتآور و غیرمنتظره در واکنش به غارت بیتالمال! نهادههایی که از خزانه یک کشور تحریمی ارز 28500 تومانی میگیرند اما با مسامحه و عدم نظارت، به نفع محافلی خاص نشت پیدا میکنند.
این اذعان در کلام اما تنها یک مهر تایید بود بر تمام اخباری که این روزها ازنتیجه مدیریت ضعیف سامانه بازارگاه (بستر فروش نهادههای دام و طیور به نرخ ترجیحی) به گوش میرسند؛ فارس گزارش داد دامداران و مرغداران برای دریافت ذرت با نرخ رسمی ۱۱۳۰۰ تومان در بازارگاه، ناچار به پرداخت ۱۰ هزار تومان زیرمیزی و ۳۹۰۰ تومان به حسابهای توافقی هستند؛ این رانت ساختاری با عرضه قطرهچکانی و انحصار چند شرکت واردکننده، ۴۰۰۰ میلیارد تومان ضرر سالانه ایجاد کرده و تورم گوشت را ۳۲۰ درصد افزایش داده است؛ تنها حدود ۱۰ شرکت بازار را میچرخانند که در ۶ ماه گذشته، درآمد آنها برابر کل سالهای قبل بوده است.
مدیرعامل اتحادیه کارخانجات خوراک دام از توقف جوجهریزی مرغ خبر میدهد و درباره تامین مرغ ماه رمضان و شب عید هشدار میدهد و میافزاید: « قیمت سویا از ۲۵ هزار تومان ابتدا ۴۴ هزار تومان شد و الان ۵۷ هزار تومان شده است»! سخنگوی کمیسیون کشاورزی نیز میگوید: «چند روز است که نهادهها در اختیار دامداران قرار نگرفته است. دامداران ناچار شدهاند دام مولد خود را به کشتار بفرستند»! گویا قصه بیتدبیریها و ناکارآمدی از گمشدن تنها 180هزار تن نهاده فراتر است و بخش اعظمی از ارز ترجیحی بنا به نکاتی ذکر شد و گزارش تورم کالاهای اساسی در طول سال گذشته که از سوی مرکز آمار منتشر شد، به سفره مردم اصابت نمیکند.
در شرایطی که باران کم میبارد و حجم آب پشت سدها کاهش جدی داشته نیز کارشناسان حوزه حکمرانی آب از هدر رفت حدود یک سوم از آب شرب مصرفی در شبکه فرسوده آبرسانی خبر میدهند؛ طبق قانون توسعه و بهینهسازی آب شرب شهری و روستایی مصوب سال 94، باید سالانه یک درصد از تلفات شبکه کم میشد اما درست در روزهایی که باید به این قانون عمل میشد، رئیسجمهور وقت با یک آدرس غلط و تحریف علنی گفت: «تحریم ظالمانه باید حل بشود که آب خوردن مردم هم حل بشود»!
در سایه پروژه سیاسی مذاکره که به خوبی اخبار ناترازی مدیریتی غربگراهایی که بیش از سه دهه پس از انقلاب سکاندار قوه مجریه بودهاند را در خود میبلعد، مشکل آب در آن سالها مانند بسیاری از مشکلات دیگر، امروز به یک بحران تبدیل شده است. راهبرد این جریان فکری هم اما هنوز همان است؛ شاهد ادعا هم مصاحبه چندی پیش یکی از روزنامههای این جریان با دو کارشناس سیاسی غیرمتخصص که درصدد برآمدند به جنازه ادعای شاذ یک دهه پیش روحانی و پارادایم بمبارانشده مذاکره تنفس مصنوعی دهند؛ آن هم با سوءاستفاده ناجوانمردانه از وضعیت بحرانی اب در کشور.
مورد آخر از میان انبوه مواردی که حکایت از نشتیهای بزرگ بیتالمال دارند میتوان به پرتی دو تا چهاردرصدی نفت و فرآوردههای آن اشاره کرد؛ اتلافی حدودا هشت میلیارد دلار در سال که با اجرای پروژه میترینگ و نصب کنتور در ورودی و خروجی پالایشگاهها و انواع سوختبرها رفع میشود. در شرایطی که دولت برای حل مشکلاتی چون قاچاق سوخت و واردات سالانه 6میلیارد دلار بنزین اولویت را به راهکارهای قیمتی و فشار به جیب مردم داده و یکی دیگر از ماموریتهای برنامه هفتم را علیرغم وعده انتخاباتی رها کرده است. که برای مطالعه گزارشی مشروح از این موضوع میتوانید به شماره 28 آبان ماه روزنامه عصرایرانیان مراجعه کنید.
آنچه امروز حرکت کشور را کند کرده نه تحریمها، بلکه تفکر دولتهای غربگراست که همه امور را به اخم و لبخند چند قدرت خارجی گره زدند و با کاسبی از تحریمهای خارجی، بیعملی و ناکارآمدی خود را پشت نقاب مذاکره پنهان کردند. رویکردی که موجب تداوم و گسترش تحریمهای داخلی به نفع گروههایی محدود شد که بتوانند از بیتالمال ثروت انباشته کنند و رسانههای همسو را برای تداوم این خط تحریف تغذیه نمایند. در نتیجه نسخه علاج دردهای امروز کشور، نه تکرار بیش از سه دهه مدیریت خسارتبار غربگرایان بلکه مدیریت مقتدر، برنامهمحور و متکی به توان داخلی است که خستگی نشناسد.

