نظم آینده: تحلیل سخنرانی پوتین در نشست جهانی والدای

ولادیمیر پوتین در سخنرانی خود در نشست والدای بر ظهور قریب‌الوقوع جهان چندقطبی تأکید کرد و اعلام نمود که دوران تسلط انحصاری قدرت‌های غربی برای همیشه به پایان رسیده است. وی با اشاره به مقاومت روسیه در برابر ۳۰ هزار تحریم بین‌المللی، این کشور را نمونه‌ای از انعطاف‌پذیری و جزء لاینفک تعادل جهانی خواند.
مهم‌ترین محورهای سخنرانی
گذار به نظم چندقطبی
پوتین تحولات کنونی جهان را “ریشه‌ای” توصیف کرد و تأکید نمود که هیچ قدرتی قادر نیست به تنهایی جهان را اداره کند. وی ظهور بازیگران جدید بین‌المللی را نشانه‌ای از دموکراتیک‌تر شدن فضای جهانی دانست.
نقد نظم غرب‌محور
رئیس‌جمهور روسیه با انتقاد از سیستم غربی، آن را مبتنی بر دیکته کردن شرایط به دیگر کشورها دانست و افزود: “قواعد ساده بود: شرایط را بپذیر، در سیستم جا بیفت، سهم خود را دریافت کن و راضی باش.”
مقاومت روسیه در برابر تحریم‌ها
پوتین با اشاره به ۳۰ هزار تحریم علیه روسیه، این اقدامات را کاملاً بی‌اثر خواند و گفت: “سیستم جهانی به سادگی از رها کردن روسیه امتناع می‌ورزد. زیرا این سیستم به روسیه به عنوان یک بخش ضروری از توازن جهانی نیاز دارد.”
سازمان‌های بین‌المللی جدید
وی به ظهور نهادهای جدیدی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس اشاره کرد که نشان‌دهنده تمایل کشورها به همکاری بر پایه برابری واقعی است.
بحران اوکراین
پوتین غرب را متهم کرد که با تحریک اوکراین علیه روسیه، “هیچ اهمیتی به منافع مردم اوکراین نمی‌دادند.”
راه حل‌های پیشنهادی
رئیس‌جمهور روسیه راه برون‌رفت از چالش‌های جهانی را در سه محور دانست
دوری از سوگیری‌های ایدئولوژیک
درک مشترک از مشکلات جهانی
بازگشت به دیپلماسی کلاسیک
جمع‌بندی
پوتین با تأکید بر اینکه “جهان آینده یا عادلانه و چندقطبی خواهد بود، یا اصلاً وجود نخواهد داشت”، نقش روسیه را به عنوان عاملی ثبات‌بخش در نظم نوین جهانی حیاتی خواند. وی خاطرنشان کرد که تحولات کنونی با سرعت حیرت‌انگیزی در حال شکل‌دهی به دهه‌های آینده هستند و تنها کشورهایی که بتوانند خود را با این تحولات تطبیق دهند، در تعیین آینده جهان نقش خواهند داشت.
این سخنرانی نشان می‌دهد که روسیه خود را نه تنها به عنوان یک قدرت مقاوم، بلکه به عنوان یکی از معماران اصلی نظم بین‌المللی آینده می‌پندارد.
بخشی از سخنان ولادیمیر پوتین:
همه چیز در حال تغییر است، و این تغییر بسیار سریع است؛ حتی می‌توانم بگویم ریشه‌ای (رادیکال) است. البته هیچ یک از ما نمی‌توانیم آینده را به طور کامل پیش‌بینی کنیم. با این حال، این ما را از مسئولیت آماده بودن برای آن سلب نمی‌کند.
هیچ چیز از پیش تعیین شده نیست؛ تحولات می‌توانند مسیرهای متفاوتی را طی کنند.
این فضای جدید دموکراتیک‌تر است. این فضا فرصت‌ها و مسیرهایی را برای طیف گسترده‌ای از بازیگران سیاسی و اقتصادی باز می‌کند. شاید هرگز پیش از این، این تعداد کشور توانایی یا جاه‌طلبی برای تأثیرگذاری بر مهم‌ترین فرآیندهای منطقه‌ای و جهانی را نداشته‌اند.
ویژگی‌های فرهنگی، تاریخی و تمدنی کشورهای مختلف اکنون نقشی بیشتر از همیشه ایفا می‌کنند.
هر تصمیمی تنها بر اساس توافقاتی امکان‌پذیر است که همه طرف‌های ذی‌نفع یا اکثریت قاطع را راضی کند.
کشور ما، در تلاش برای از بین بردن زمینه‌های مقابله بلوکی و ایجاد یک فضای مشترک امنیتی، حتی دو بار آمادگی خود را برای پیوستن به ناتو اعلام کرد. در هر دو مورد، ما اساساً مستقیماً رد شدیم
قواعد ساده بود: شرایط را بپذیر، در سیستم جا بیفت، سهم خود را، هرچند اندک، دریافت کن و راضی باش. دیگران برای شما فکر و تصمیم می‌گرفتند. پیام روشن بود: مقاومت بی‌معنی است.
این جوهر واقعی امور جهانی است: یک نیروی متقابل همیشه ظهور می‌کند. و تلاش برای کنترل همه چیز به ناچار تنش ایجاد می‌کند. زمانی چیزی مشابه این را از همکاران آمریکایی خود شنیدم، که گفتند: «ما تمام دنیا را به دست آوردیم، اما آمریکا را از دست دادیم.»
مخالفان ما در سال‌های اخیر چقدر تلاش کرده‌اند تا روسیه را از سیستم جهانی بیرون برانند و ما را به انزوای سیاسی، فرهنگی، اطلاعاتی و خودکفایی اقتصادی بکشانند. از نظر تعداد و دامنه اقدامات تنبیهی «تحریم»، روسیه در تاریخ جهان به رکورددار مطلق تبدیل شده است: ۳۰,۰۰۰، یا شاید حتی بیشتر. خب که چه؟ آیا آن‌ها به هدف خود رسیدند؟ فکر می‌کنم برای همه حاضران در اینجا واضح است: این تلاش‌ها کاملاً شکست خورده‌اند. روسیه به جهان بالاترین درجه از انعطاف‌پذیری، توانایی مقاومت در برابر قوی‌ترین فشار خارجی را که می‌توانست نه تنها یک کشور بلکه یک ائتلاف کامل از دولت‌ها را در هم بشکند، نشان داده است.
همان سیستم جهانی که آن‌ها می‌خواستند ما را از آن اخراج کنند، به سادگی از رها کردن روسیه امتناع می‌ورزد. زیرا این سیستم به روسیه به عنوان یک بخش ضروری از توازن جهانی نیاز دارد.
اجازه دهید تکرار کنم: دنیای مدرن به توافق نیاز دارد، نه تحمیل اراده کسی.
همسایگان اروپایی ما سعی در وصله کردن و گچ‌گیری ترک‌های موجود در ساختمان اروپا دارند. نه از طریق رسیدگی مؤثر به مسائل داخلی، بلکه از طریق بزرگنمایی تصویر یک دشمن. همان کسی که قرن‌ها پیش ایجاد کردند و آن روسیه است. برای اکثر مردم اروپا دشوار است که بفهمند چرا باید تا این حد از روسیه بترسند که برای مقابله با آن مجبور باشند کمربندهای خود را بیشتر سفت کنند.
راه‌حل برای چالش‌های جهانی، اولاً، نیازمند رویکردی عاری از سوگیری ایدئولوژیک و پاتوس آموزشی، به سبک «حالا من به شما خواهم گفت چه کاری انجام دهید» است. دوم، مهم است که درک کنیم این یک مسئله واقعاً مشترک و تجزیه‌ناپذیر است که نیازمند تلاش‌های مشترک همه کشورها و ملت‌ها است.
جهان چندقطبی، بازگشتی به دیپلماسی کلاسیک است.
درگیری فلسطین و اسرائیل، نمی‌تواند با پیروی از نسخه‌های دیپلماسی نامتوازن غربی حل شود.
کسانی که اوکراین را تشویق، تحریک و مسلح کردند، کسانی که آن را به دشمنی با روسیه واداشتند، کسانی که برای دهه‌ها ملی‌گرایی افسارگسیخته و نئونازیسم را در آن کشور پرورش دادند، صراحتاً ببخشید که بی‌پرده می‌گویم هیچ اهمیتی به منافع روسیه یا، در این مورد، منافع اوکراین نمی‌دادند. آن‌ها هیچ احساسی نسبت به مردم اوکراین ندارند.
به آنچه رئیس‌جمهور ترامپ زمانی گفت باز می‌گردم. او گفت که اگر در آن زمان در قدرت بود، از این می‌توانست اجتناب شود. من با این موافقم.
اکنون موج جدیدی از استعمارزدایی در حال افزایش است، زیرا مستعمرات سابق علاوه بر دولت‌مندی، حاکمیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جهان‌بینی را نیز به دست می‌آورند.
اغلب اکنون گفته می‌شود که سیستم سازمان ملل متحد فلج شده و در حال گذراندن بحران است. این به یک کلیشه تبدیل شده است. برخی حتی ادعا می‌کنند که عمر آن به سر آمده و باید حداقل به طور رادیکال اصلاح شود. بله، کاستی‌های زیادی، بسیار زیادی در عملیات سازمان ملل وجود دارد. با این حال، تا کنون چیزی بهتر از سازمان ملل وجود ندارد، و باید این را بپذیریم. و مدت‌ها قبل از چندقطبی شدن جهان، به یک ساختار واقعاً چندقطبی تبدیل شده است. پتانسیل سیستم سازمان ملل تازه شروع به آشکار شدن کرده است.
احترام به سنت‌ها اولین و مهم‌ترین شرط برای روابط بین‌الملل پایدار و برای حل چالش‌های نوظهور است.
دولت فعلی کاخ سفید در مورد منافع خود بسیار صریح است، آنچه را که می‌خواهد مستقیماً بیان می‌کند حتی گاهی اوقات بی‌پرده. ما می‌بینیم که دولت فعلی ایالات متحده عمدتاً بر اساس منافع ملی خود همانطور که آن را درک می‌کند هدایت می‌شود. و من معتقدم این یک رویکرد منطقی است.

طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد.
مقالات مرتبط

استراتژی ترامپ در خاورمیانه: تنش‌های آمریکا و ایران و چهارراه استراتژیک خلیج فارس

به گزارش مدرن دیپلماسی در۴ اکتبر 2025 (12 مهر1404): خاورمیانه بار دیگر…

17 مهر 1404

افزایش پنهانی روابط نظامی چین و ایران و نگرانی رژیم صهیونیستی

به گزارش مرکز امور عمومی اورشلیم در۲۹ سپتامبر 2025 (7 مهر1404): بر…

17 مهر 1404

دور دوم: چرا جنگ بعدیِ رژیم صهیونیستی و ایران خاورمیانه را ویران خواهد کرد

به گزارش میدل ایست مانیتور در ۴ اکتبر 2025(12 مهر1404): سه ماه…

17 مهر 1404

دیدگاهتان را بنویسید