اظهارات ضد روسیه ظریف وزیر اسبق امور خارجه در روزهای اخیر مورد توجه قرار گرفت. نقدهای جدی نیز به این اظهارات نوشته و منتشر شده است. اظهارات ظریف آن هم در زمانی که روسیه اقدامات جدی و موثری در شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامهها علیه ایران انجام داده است، و همزمان با سفر دکتر لاریجانی به روسیه و دیدار با پوتین، حتما محل سوال و بررسی باید قرار گیرد.
اما یک زاویه دیگر برای بررسی این اظهارات، بزنگاه تغییر نظم است. ظریف فرد شناخته شدهای از جریان غربگرا در کشور است. جریان غربگرا سابقه طولانی در ایران دارد که به ۲۰۰ سال گذشته بازمیگردد. تلاش اصلی این جریان هضم ایران در نظم غربی بوده است که البته موفق نشدهاند، هرچند در برهههایی سبب وارد شدن هزینه بر کشور و از دست دادن زمان برای رشد و توسعه گردیدهاند. مانند برجام که ده سال عمر ملت ایران را به هدر داد.
به جرات میتوان گفت جریان غربگرا در ایران مدافع حفظ نظم غربی هستند، نظمی که در حال حاضر در نقطه ضعف قرار داشته و جریان قدرتمندی در جهان برای کنار گذاشتن این نظم و شکلدادن به نظم جدید مشاهده میشود. مهمترین دغدغه آمریکا و متحدانش همین جریان قدرتمند است. در سخنان و گزارشهای اندیشمندان و اندیشکدههای غربی فراوان درباره بازیگران خواهان تغییر نظم صحبت میشود. آنها با اسمهای مختلفی همچون محور آشوب و تغییر، محور اقتدارگراها، محور تهاجم و … از این جریان یاد میکنند و به طور مشخص چهار بازیگر ایران، روسیه، چین و کره شمالی را بازیگران اصلی آن میدانند.
در چهار سال اخیر تمرکز اصلی اندیشکدههای غربی بر موضوع همکاری این بازیگران است. آنها همکاری میان این بازیگران را از یکایک آنها خطرناکتر برای نظم آمریکایی میدانند. آنها معتقدند که این همکاری ضربه جدیتری به نظم آمریکایی وارد کرده و باعث میشود توان مقاومت این بازیگران در برابر فشارهای آمریکا افزایش یابد. مثالهای متعددی از همکاری اقتصادی ایران و چین، روسیه و چین و یا همکاری نظامی ایران و روسیه را نشانههای این واقعیت میدانند.
طبیعی است تضعیف و تخریب این همکاریها به عنوان یک هدف مهم و اولویتدار و فوریتدار برای آنها مطلوب باشد. در چند ماه گذشته آمریکا (ترامپ) تلاش زیادی کرد تا با نزدیک شدن به روسیه (پوتین) راهبرد «کسینجر معکوس» را اجرایی کند و چین و روسیه را از یکدیگر جدا کند. این تلاشها تا اینجا ناموفق بوده است و حتی در نشست اخیر سازمان شانگهای شاهد امضای قرارداد پاور سیبری ۲ میان چین و روسیه بودیم که نشان دهنده ارتقای سطح روابط دو کشور است.
لذا هر اقدامی که در داخل ایران همکاری میان ایران با بازیگران خواهان تغییر نظم را تضعیف و یا تخریب کند، همسو با برنامههای آمریکا است. برای آمریکا مطلوب این است که این همکاریها به دست خود ایرانیها و یا روسها تخریب شود. به نظر میرسد اظهارات اخیر ظریف از این زاویه نیز محل تامل است. این بازی ظریف در زمین آمریکا است. او چه بداند و چه نداند در حال کمک به سیاستهای کلان آمریکا است. نباید به جریان غربگرا که تجربههای تلخی برای مردم ایران رقم زدهاند از جمله تجربه و خسارت محض برجام، اجازه داده شود که در نقطه بزنگاهی تغییر نظم بینالملل به روابط میان ایران و کشورهای همسو ضربه وارد کند.