راهکارهای دولت سایه در مدیریت منابع آب (بخش دوم)
نظام مسائل آب در سه موضوع کلان شامل منابع آب، مصارف آب و حکمرانی آب دسته بندی میشوند که در هر یک از آنها کارویژه هایی با اولویت بالا برای اقدام وجود دارد و ضروریست با همراهی و همآهنگی کامل دولت و مردم اقدامات اجرایی برای آنها با قید فوریت در دستور کار قرار گیرند. از منظر تقسیم وظایف در این کارویژهها ، دولت، مردم و در مواردی مشترکاً دولت و مردم دارای مسئولیتها و نقشهایی هستند که در این مقاله اختصاصاً به نقش دولت می پردازیم. در مجموعه نظام مسائل در بخش منابع آب، اصلی ترین وظیفه دولت، توجه و پرداختن به منابع جدید آب است. در بخش مصارف آب، موضوع شبکه توزیع و هدر رفت آب بعنوان نقش اصلی دولت مطرح است و در بخش حکمرانی آب، شفاف سازی در آمار کلان آب و ایجاد سامانه جامع مدیریت آب، نقش های اختصاصی دولت محسوب می شوند.
منابع جدید آب
مطالعه و بکارگیری منابع جدید آب، فرای آنچه بعنوان ظرفیت آبی هر منطقه احصاء شده است در واقع نوعی ظرفیت افزایی محسوب میشود که در صورت نداشتن مخاطره برای سایر ارکان طبیعت، یک راهکار مناسب برای توسعهی بیشتر است. از جمله منابع جدید آب که بیشتر در دسترس بوده و مورد مطالعه واقع شده است میتوان به آبها ژرف، شیرین سازی آب دریا، استحصال آب از رطوبت هوا و بازیافت آب اشاره نمود. البته هر یک از این موارد دارای یک ظرفیتی هستند که متناسب با آن باید در گروه بندی کارکردهای آب یعنی شرب، کشاورزی، صنعت و حقابه محیط زیست آنها را دسته بندی نمود. اگر ظرفیت مدیریتی و کارشناسی خود را بجای اینکه در گفتمان بحران آب و مدیریت آن صرف کنیم، بر شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای جدید آبی و استفاده بهتر از آبِ در اختیار متمرکز نماییم بدون شک وضعیت مطلوبتری در انتظارمان خواهد بود. استفاده از منابع جدید آب علاوه بر مطالعه و ظرفیت سنجی در گستره کشور، نیازمند فناوری برای استحصال آنهاست. برای این منظور باید از ظرفیت نخبگانی کشور در استارت آپها و شرکتهای دانش بنیان بهره برد که لازمهی این کار حمایت از این مجموعههای کاری است که دولت و حاکمیت می¬تواند در این مهم نقش بالایی ایفا نماید. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در خصوص هریک از منابع جدید آب مطالعات و حتی اقدامات اجرایی و پایلوت انجام داده و تجربیات خوبی وجود دارد که می توانند مورد پیگیری و حمایت جدی تری قرار گیرند.
شبکه توزیع و هدر رفت آب
یکی از موضوعات مطرح در آبِ به حساب نیامده، هدر رفت آب در شبکههای توزیع است که منشاء آن خطاهای اندازه¬گیری، انشعابات غیرمجاز و همچنین فرسودگی خطوط در شبکه توزیع است. برخی از گزارشها سهم این هدر رفت را حدود 25 الی 30 درصد آب تولیدی اعلام نموده¬اند که حجم قابل توجهی است. کاهش هدر رفت آب یکی از برنامههای اصلی باید باشد؛ چرا که با کاهش آن شاهد کاهش در هزینه¬های تأمین آب، انتقال، تصفیه و سرمایهگذاری ها برای تأسیسات جدید خواهیم بود و از طرفی باعث درآمدهای حاصل از فروش آن خواهیم بود. البته باید توجه داشت که کاهش و مدیریت این هدر رفت نیاز به سرمایه گذاری دارد. وزارت نیرو، اطلاعات دقیق از هدر رفت آب و روشهای کاهش آن در اختیار دارد و قابل استعلام و بهره برداری است.
شفاف سازی در آمار کلان آب
یکی از مشکلات اساسی در حوزه آب کشور، مسئله آمار کلان آب و غیرشفاف بودن آن است. هر چند مقوله آب ماهیتاً به گونهای است که تخمین مقادیر دقیق آن ممکن است میسر نباشد اما در مقادیر کلان باید این امکان را داشته باشیم و از آن مهمتر باید بر روی آن مقادیر کلی، اجماع نماییم. این در حالی است که ما در کشور در آمارهای مربوط به منابع و مصارف آب شاهد اختلاف نظرهایی هستیم و به همین علت برنامههای تدوین شده بر اساس این مقادیر آماری محل مناقشات بین صاحب نظران میشود. در بخش منابع آب، میزان بارش سالانه کشور، حجم آب سیلابها، میزان تبخیر سالانه، حجم آبهای ژرف قابل دسترسی و مقادیری از این دست، از مراجع مختلف به اشکال مختلف و مقادیر مختلف گزارش میشوند فلذا به سختی میتوان در بخش منابع برنامهریزی نمود. همین دغدغه با شدت بیشتر در بخش مصارف آب وجود دارد. مصرف آب در بخشهای شرب، کشاورزی، صنعت و حقابه محیط زیست، میزان تلفات و هدر رفت آب در شبکههای توزیع، میزان ذخایر سدها و آزادسازی آب آنها و … از مراجع مختلف با ارقام متفاوت منتشر میشوند ، فلذا در این عرصه نیز برنامه ریزی با مشکلاتی مواجه میشود. وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان هواشناسی هر کدام بنا بر استدلال خود آمار مورد قبول خود را گزارش مینمایند.
این وضعیت باعث میشود تا برنامههای ارائه شده در حوزه آب، آنگاه که بنا بر مفروضات آماری تنظیم میشوند مورد اختلاف دستگاههای مرتبط قرار گیرد فلذا به یک راهبرد و سیاست واحد در کشور نمی¬رسیم. برداشت ما از موضوع خشکسالی چنانچه بر پایهی این گونه آمار و با این کیفیت باشد، ممکن است محل تردید قرار گیرد. همچنین میزان موفقیت و مدیریت در خشکسالی و کمآبی باید مورد پایش قرار گیرد تا بر اساس بازخورد آن اقدامات تکمیلی صورت پذیرد که برای این منظور نیز به آمار دقیق و واقعی نیاز داریم. قرارگاههای آب استانی با بهرهگیری از جدول نیازها و ظرفیتهای استان میتوانند مرجع خوب و قابل استنادی برای شفافسازی آمار کلان آب در هر استان و تجمیعی برای کشور باشند.
ایجاد سامانه جامع مدیریت آب
اینکه کشور چه مقدار ظرفیت آبی دارد، چگونه آن را باید مدیریت نماید و تراز و تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار نماید و قدرالسهمهای شرب، کشاورزی، صنعت و حقابه محیط زیست را در حوزههای مختلف رعایت کند موضوع مهم و اصلی در حوزه آب در کشور است. نظیر این موضوع در حوزه برق وجود داشت که با ایجاد مرکز دیسپاچینگ به یک تجربه موفق رسیدیم. باید از این تجربه موفق برای حوزه آب نیز استفاده شود و راهکار آن ایجاد مرکز دیسپاچینگ آب در کشور است که در قالب سامانه جامع مدیریت آب عمل خواهد کرد. در این سامانه منابع و مصارف آب مشخص است و ارتباط یکبهیک بین آنها وجود دارد و کمبودها و مازادها کاملا مشخص و قابل برنامهریزی است. یکی از مزایای ویژه این سامانه قابلیت پیشبینی از آینده است و کمبودهای آب در بخشها و حوزههای مختلف تخمین زده میشود و قبل از تبدیل شدن به تنش آبی و بحران محلی و منطقه¬ای نسبت به پیشگیری آن اقدام خواهد شد. دبیرخانه مرکزی قرارگاههای آب استانی میتواند با استفاده از تجمیع جداول نیازها و ظرفیتهای آب هر استان، شروع کننده ایجاد این سامانه باشند.