در جنبشها و حرکتهای اجتماعی معاصر، عنصری مشترک میبینید که در نبود آن، جنبشها به نتیجه که نرسیده هیچ، حتی دیده نشده و درواقع اصلا حرکت نکرده است.
انقلابهای بزرگ جهان مثل فرانسه، هند، شوروی و از همه مهمتر انقلاب 57 ایران؛ درصورتی که نوجوانان نبودند، انقلاب دیده نمیشد؛ چه برسد به اینکه بخواهد به نتیجه برسد. چون امام خمینی(ره) بازوی اجرایی و موتور پیشران تمدنسازی نداشتند.
حتی در جنبشهای اجتماعی کوچک مثل فتنههای بیست سال اخیر، اگر جوان و نوجوان نبود، نه کسی بود که با کنشش بتواند شهر را بههم بریزد؛ نه جوان و نوجوانی از جنس عجمیان و علی وردی و… بود، که بخواهد جلوی آنها را بگیرد.
حتی به عقبتر هم که برگردیم، در زمان دفاع مقدس کسانی مثل باقریها و باکریها و فهمیدهها سرنوشت جنگی را تغییر دادند که فقط اراده الله، درکالبد خلیفةاللهها میتوانست این حماسهها را رقم بزند.
از اینها بگذریم…
درنهایت حضور نوجوان و جوان در میدان، نتیجهبخشترین حضور ممکن است.
حال اگر این نوجوان بتواند علاقه و استعداد خویش را بفهمد، نیاز جامعه را با معیارهای ولی جامعه سنجیده، درک کرده و حرکت کند، میتوان گفت که نوجوان موتور پیشران تمدنسازی است.

