روایتی به بهانه عدم پذیرش پالرمو از ایران و جریان تحریفی که تا شکست نخورد، تحریمها همچنان باقی خواهند ماند
حتی تصویب کنوانسیون پالرمو در داخل هم در بیانیه پایانی نشست افایتیاف در پاریس، پذیرفته نشد تا دور باطل بهانهزدایی غربگرایان همچنان ادامه داشته باشد. آنان که این روزها خشاب رویابافیشان حسابی پر است و با هدف گرفتن ظرفیتهای مغفول کشور و آینده دهها میلیون ایرانی، پشت سر هم ماشه را میچکانند؛ همانند مکانیزمی که علیرغم انکارها و هذیانهای دهساله، 5مهر ماه فعال و سند رسوایی برجام شد؛ حالا رسوایی هذیانهای 7ساله و موکول کردن حل انواع مسائل کشور به پیوستن به یک سازوکار خارجی موسوم به FATF نیز مهر دیگری بر بلاهت و سطحینگری این جریان میزند؛ چه بسیار است عبرتها و چه اندکاند عبرتگیرندگان.
دو عبرت برجام و افایتیاف شباهتهای بسیاری دارند؛ ظریف و اصحاب برجام با اعتماد به نفسی مثالزدنی تا همین اواخر وجود مکانیزم ماشه در برجام و قطعنامه 2231 را انکار میکردند و حتی پس از آن که فعال شد، بدون توضیح درباره این گاف تاریخی، آن را به گردن روسیه انداختند؛ دیدگاهی که علنا با روایت صالحی، از عوامل اصلی توافق برجام هم متناقض بود؛ حالا این قبیله همین رویکرد را در قبال FATF نیز پی گرفتهاند و خسارت به بار میآورند؛ خانی، رئیس مرکز اطلاعات مالی، چند هفته پیش از آن که بیانیه FATF تصویب پالرمو را به علت حقشرطهایی که بر مبنای قوانین داخلی در آن قرار دادیم، رد کند، مدعی شده بود که در نشست FATF در مادرید به طور مستند ثابت کردیم که قوانین ما از کنوانسیون پالرمو قویتر است و آنها پذیرفتند!
حتی بررسی طرح «جلوگیری از ارسال مدارک پذیرش CFT» در مجلس نیز شباهت زیادی به تصویب فوری طرحی مربوط به برجام در مجلس داشت؛ مرتضی محمودی، نماینده تهران، در این باره نوشت: «با رأی موافق از آن حمایت و تلاش کردم تا دیگر همکاران را نیز به همراهی با آن قانع کنم، متأسفانه در روند رأیگیری، صحنههایی رقم خورد که یادآور تجربه تلخ تصویب برجام در مجلس بود. اینبار نیز، با رفتار جانبدارانه جناب آقای قالیباف، جریان و هماهنگی عجیبی در صحن به راه افتاد که معنایی جز همراهی با مخالفت طرح نداشت. در برابر این جریان، حدود ۱۵۰ نماینده ایستادند و با رأی موافق خود از تبعات پذیرش CFT جلوگیری کردند؛ اما ۷۳ نفر با رأی مخالف و تعدادی با رأی ممتنع یا عدم مشارکت، عملاً به این جریان و به نفع پذیرش CFT کمک کردند.»
نکته قابلتاملتر آن جاست که این اقدامات و خوشخیالیها از سوی برخی خواص، پس از تجاربی تاریخی چون فعال شدن مکانیزم ماشه و حمله نظامی آمریکا درست در میانه مذاکرات رخ میدهند. اما حالا که آمریکا به خیال خود موضوع هستهای ایران را از بین برده نیز بهانهها همچنان پابرجا هستند؛ روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در کنفرانس خبری با نتانیاهو رسما اعلام کرد ایران نباید موشک داشته باشد و ترامپ نیز در کنست اسرائیل شرط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را رو به روی ایران قرار داد! اینها یعنی مقصد شروط آمریکایی و بهانهزدایی غربگرایان ایرانی، براندازی، تسلیم و تجزیه ایران و گوش به فرمان شدن تمدن چندهزارساله در برابر نوکیسگان اشغالگر آمریکایی است.
اما جریان تحریف در این هفت سال هذیانگویی پیرامون FATF با همین فهم غلط نه تنها ضربات مهلکی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم وارد کرد، بلکه حتی آدم کشت! ربیعی، دولت روحانی با سیاسیکاری و در شرایطی که روزانه 700 بیمار کرونایی جان خود را از دست میدادند، مدعی شد واردات واکسن کرونا به دلیل قرار داشتن در لیست سیاه FATF با مشکل مواجه شده است؛ دیدگاهی که از سوی افراد دیگری از همین طیف از جمله علی مطهری نیز تکرار شد. اما چندی بعد و با روی کار آمدن دولت شهید رئیسی و بدون پیوستن به FATF، دهها میلیون دوز واکسن وارد کشور شد و ظرف مدت کوتاهی کرونا مهار و سپس ریشهکن شد.
این فهم غلط اما منافع زیادی برای محافل قدرت داشت؛ آنها با توسل به همین فضاسازیها، انفعال و فجایع مدیریتی خود را به گردن نپیوستن به یک سازوکار خارجی میانداختند؛ ظریف که مهر 97 در مجلس گفته بود: «نه بنده و نه آقای رئیسجمهور تضمین نمیدهیم که با پیوستن به FATF مشکلات حل شود!» 5ماه بعد و در اسفند همان سال که بیتدبیری دولت در مدیریت اقتصادی کشور هر روز عیانتر میشد، مدعی شد: «اگر مجمع تشخیص، لوایح مرتبط با FATF را تایید کند، مشکلات اقتصادی رفع میشود!» و در جایی دیگر از FATF ابزاری برای اتهامزنی علیه منتقدان واقعبین این لوایح استعماری ساخت و در آبان 97 گفت: «پولشویی یک واقعیت در کشور ماست و خیلیها از پولشویی منفعت میبرند!» در حالی که طبق ادعای اهل فن، کشور ما خودش قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم دارد و رفتن به زیر بار تعهداتی خارجی که مشخص نیست انتهایش به کجا میرسد، عقلانی نیست.
روحانی نیز اسفندماه 99 و در بحبوحه خرابکاریهای مدیریتی دولت خود و بحران کرونا مدعی شد عدم تصویب FATF یعنی کشور را به قرن پیش برگردانیم! و گفت: «این موضوع با زندگی و جیب تک تک مردم ارتباط دارد و چنانچه به این گروه نپیوستیم و این لوایح اجرا نشد باید به مردم توضیح داده شود که این هزینه را چه کسی باید بپردازد!» پزشکیان هم در همان نخستین نشست خبریاش در پاسخ به این پرسش که دولت چهاردهم چطور میتواند با رفع ناترازیها به رفع فقر و بهبود اقتصاد کمک کند، در کمل ناباوری گفت: «چارهای جز حل بحث FATF نداریم. حتما در این باره نامهای به مجمع تشخیص مینویسم تا این مسئله دوباره در دستور کار این مجمع قرار بگیرد تا بتوانیم حلش کنیم و باید حلش کنیم!»
وعدهای که البته بر خلاف وعدههای دیگر، از جمله برنامه هفتم، با پیگیری بسیار به آن جامه عمل پوشاند؛ در همین باره غضنفری، نماینده تهران، مدعی شده بود: «لوایح CFT و پالرمو دوبار در دولت روحانی رد شدند و مجمع قانوناً نمیتوانست دوباره آنها را بررسی کند، اما پزشکیان با اصرار و حتی تهدید به استعفا از رهبری خواست مجوز بررسی مجدد آنها را بدهند!».
محمدرضا باهنر نیز از این غافله عقب نمانده است. اصلیترین ادعای او این است که حتی اگر از فهرست سیاه FATF خارج نشویم، صرف تصویب دو معاهده پالرمو و CFT سبب تسهیل تبادلات بانکی ایران و خارج میشود. او ادعا میکند که مشکل بازکردن حساب ایرانیها در خارج هم رفع میشود و مثال مشکل سفرای ایران در کشورهای اروپایی را میزند. او ادعا میکند چین و روسیه به ایران گفتهاند که تصویب این دو معاهده برای همکاری ضرورت دارد.
پورمحمدی در مناظرات انتخاباتی سال گذشته، پیشگام دفاع از FATF بود و بارها بر سر این مسئله ادعای دانستنهای امنیتی و بازی روانی برسر این مسئله میکرد و وعدۀ حل مشکلات کشور را در صورت تصویب FATF میداد. او در مناظرات خطاب به جلیلی گفته بود : «جلیلی نیز میداند کشور به FATF نیاز دارد، اما او به دلیل دشمنی با دولت روحانی در برابر اجرای آن مقاومت و ایستادگی میکند.»
همچنین در نشست خبری خود عنوان کرده بود که «۱۰ سال است که FATF گلوی ارتباطات مالی کشور را گرفته است و اجازه نمیدهد. کشورها رویشان نمیشود که بگویند تحریمهای آمریکا مانع است بیان میکنند که FATF نمیگذارد حتی چین و روسیه این موضوع را بیان میکنند. ما در FATF منطقهای ورود داشتهایم که باید از این موضوع استفاده کنیم.»
این هذیانها البته منحصر به چند شخصیت یا یک گروه سیاسی خاص نیست؛ همتی سال گذشته گفته بود: «FATF همه ملت را تحریم میکند و باید بهانه این که داریم پولشویی میکنیم و این مسئله توجیهی برای تحریم هاست را از آمریکا بگیریم!» تیرماه 1400 نیز محمد صدر، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرد نزدیک به خاتمی، گفت: «همتی در کمیسیون مشترک مجمع تشخیص گفت که حدود ۶۵ میلیارد دلار مجموع گردش مالی ایران است که با توجه به عدم تصویب FATF، ۲۰ درصد هزینه اضافی یعنی حدود 15 میلیارد دلار به ما تحمیل میشود!» حالا بد نیست به جای این آمارسازی خیالی از یک موضوع موهوم، همتی با آن کارنامه مشخص در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و ثبت افتهای شدید ارزش ریال، مشخص کند این کاسبی از FATF که فجایع مدیریتی امثال او را به حاشیه راند، تا به حال چه میزان آسیب به کشور و معیشت مردم وارد کرده است؟
تا زمانی که این جریان تحریف با وجود این عبرتها که هزینههای زیادی به کشور تحمیل کردهاند، شکست نخورند، تحریمها نیز هرگز شکست نخواهند خورد؛ زیرا اصل مسئله درست فهم نشده؛ چه رسد به آن که راهحل مناسبی برای آن اندیشیده شود؛ غرب و آمریکا با اصل ایران قوی و مستقل مشکل دارند؛ هستهای، موشکی، حقوق بشر، افایتیاف، حمایت از محور مقاومت، دشمنی با اسرائیل و … همگی بهانههایی هستند که ایران را نهایتا از پادرآورند و تسلیم غرب کنند؛ در این مسیر اگر نگاه بهانهزدایی داشته باشیم و بعد از حمله نظامی و انواع بدعهدیها هنوز بر این راهبرد غلط خود اصرار کنیم، هزینههای جبرانناپذیری بر این نسل و نسلهای آینده وارد خواهیم آورد.

