پیام تاریخی امام خمینی (ره) در دوم آذر ۱۳۶۷، یکی از اسناد بنیادین انقلاب اسلامی است که تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را نه تنها یک ضرورت استراتژیک، بلکه یک برکت الهی برای حفظ و اعتلای نظام جمهوری اسلامی توصیف میکند. این پیام، در اوج دوران جنگ تحمیلی و پس از پیروزی انقلاب، صادر شد و بسیج را به عنوان “شجره طیبه” و “مدرسه عشق” معرفی کرد؛ نهادی که با ایثار، خلوص و شهادتطلبی، انقلاب را در برابر توطئههای استکبار بیمه کرده است. امام (ره) با افتخار خود را بسیجی میدانست و غبطه خلوص بسیجیان را میخورد، که این خود نشاندهنده عمق اهمیت این پیام است. این کلام، فراتر از یک دستور اجرایی، یک مانیفست ایدئولوژیک است که بسیج را لشکر مخلص خدا و میقات پابرهنگان مینامد، و تأکید میکند که بدون آن، ملت در دام ابرقدرتها (آمریکا و شوروی) سقوط خواهد کرد. اهمیت این پیام در این است که بسیج را از یک نیروی نظامی به یک فرهنگ تحولآفرین تبدیل میکند؛ فرهنگی که با صبر، ایمان و آمادگی رزمی، طمع جهانخواران را از ایران دور میسازد و انقلاب را به سمت فتح جهانی اسلام سوق میدهد.
در این پیام، امام (ره) بسیج دانشجو و طلبه را به عنوان یکی از “ضروریترین تشکلها” برجسته میکند، و وجود آن را برای دفاع از انقلاب در دو پایگاه حساس دانشگاه و حوزه، حیاتی میداند. دانشگاهها و حوزههای علمیه، به عنوان مراکز تولید فکر و تربیت نسل جوان و عالم، همیشه هدف نفوذ ایادی استکبار بودهاند. امام هشدار میدهد که بدون بسیج، “ایادی آمریکا و شوروی” در این مراکز نفوذ خواهند کرد و اصول “نه شرقی، نه غربی” را خدشهدار میسازند. ضرورت این بسیج در اتحاد و یگانگی این دو نهاد است؛ جایی که دانشجویان و طلاب، با تمام توان، پاسدار اسلام ناب محمدی (ص) میشوند. بسیج دانشجو و طلبه، نه تنها از انقلاب دفاع میکند، بلکه مسائل اعتقادی را بر اساس چارچوبهای اصیل اسلامی ترویج میدهد. در دنیای امروز، با چالشهایی چون جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و ترویج سکولاریسم، وجود این نیرو بیش از پیش ضروری است. بدون آن، دانشگاهها به جای تربیت بسیجیان فداکار، به کانونهای تضعیف ایمان تبدیل میشوند. امام (ره) تأکید میکند که “ملتی سربلند است که اکثریت آن آمادگی رزمی داشته باشد”، و این آمادگی در نسل جوان و طلاب، کلید بقا و بالندگی انقلاب است. آمار شهدای دانشجو و طلبه در جنگ تحمیلی، گواه این ضرورت است؛ آنها با فداکاری، نشان دادند که بسیج در این قشر، بیمهکننده هویت اسلامی است.
افق مدنظر امام خمینی (ره) از تشکیل این بسیج، بسیار گسترده و جهانی است. بسیج را منحصر به ایران نمیداند، بلکه آن را بستری برای ایجاد “هستههای مقاومت” در جهان اسلام میبیند، تا به “حکومت بزرگ اسلامی” منجر شود. امام میفرماید: “بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند”، و جنگ تحمیلی را مثالی از مدیریت بسیجی برای فتح جهان توسط اسلام میداند. افق نهایی، تشکیل نیرویی است که با پشتوانه بسیج دانشجو و طلبه، ریشه ضدانقلاب را قطع کند و زندگی مسالمتآمیز بدون وابستگی به شرق و غرب را اثبات نماید.
دوری از رخوت و داشتن فعالیت پویا در محیط دانشگاه و اجتماع؛ خطکشی با افکاری که با آرمانهای اصیل انقلاب چه در لایه اجتماع و چه در لایه سیاست به دنبال ایجاد انشعابی برای منحرف کردن مسیری که امام روح الله آن را پیریزی نمودند یکی از لازمههای اساسی دستیابی به اهدافی است که از تشکیل این مفهوم مقدس تصویر شده است. بسیج دانشجویی و طلاب باید در سالگرد 37 سالگی خود، عملکرد خود را در بوته آزمایش قرار دهد که در لایههای مختلف به چه اندازه توانسته در مسیری که برایش ترسیم شده قدم بردارد. آیا به اندازهای که باید نیروی توانمندی که در میدان مبارزه نرم بتواند جانشین بهشتیها و دیالمهها در عرصه تبیین و خنثیسازی افکاری که سعی دارند در جامعه ریشه بدوانند تا با القائات نادرست به انقلاب و ایران لطمه بزنند، تربیت نموده است؟ در عرصه ایجاد هستههای مقاومت دانشجویان تربیت شده انقلاب اسلامی در این سالها چه گامهایی برداشتهاند؟ آیا شعار نه شرقی نه غربی امام را توانستیه به جان ملت به گونهای بدمد که عمق خباثت استکبار را با فهمی تاریخی از خیانتهای آنان به ملت بفهماند تا کشور را در برابر توطئه خارجی مصون سازد؟

