صفحه اصلی > تیتر یک : پس از ده سال

پس از ده سال

روز گذشته خبرگزاری‌های آکسیوس و رویترز گزارش دادند که سه کشور اروپایی (E3) با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل، رسماً روند فعال‌سازی مکانیسم ماشه را آغاز کرده‌اند. این کار ضربه آخر به توافقی است که روزگاری به‌عنوان دستاورد بزرگ دیپلماتیک توسط دولت حسن روحانی و تیم مذاکره‌کننده‌اش معرفی می شد که تا امروز از این میت برای ادعای دانستن زبان دنیا و…از تجربه آن استفاده می کردند .
این اقدام نه‌تنها ناکامی برجام را به نمایش گذاشت، بلکه پایان دهه‌ها تلاش برای عادی‌سازی روابط با آمریکا حتی به قیمت قربانی کردن منافع ملی و دارایی‌های استراتژیک کشور، را آشکار کرد.
مکانیسم ماشه یا «اسنپ‌بک»، که در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پیش‌بینی شده بود، سازوکاری است که به طرف‌های امضاکننده برجام اجازه می‌دهد در صورت ادعای نقض تعهدات از سوی ایران، قطعنامه های پیشین سازمان ملل را به‌صورت خودکار بازگردانند. این مکانیسم، که در هیچ توافق بین‌المللی دیگری مشابهی ندارد، به‌گونه‌ای طراحی شده که حتی اگر ایران به دلیل نقض تعهدات طرف مقابل شکایت کند، باز هم خود ایران مورد تحریم قرار می‌گیرد. این ویژگی منحصربه‌فرد، از همان ابتدا مورد انتقاد کارشناسان داخلی قرار داشت، اما حامیان برجام آن را غیرواقعی و ناشی از بدبینی می‌دانستند.
حامیان و مذاکره‌کنندگان برجام، از جمله حسن روحانی، محمدجواد ظریف، علی‌اکبر صالحی و عباس عراقچی، در سال‌های ۱۳۹۴ و پس از آن، بارها مدعی شدند که این توافق منجر به لغو کامل تحریم‌ها خواهد شد در حالی که مکانیسم ماشه و عملکرد آن نشان از این واقعیت داشت که لغوی در کار نبوده است. روحانی در ۱۴ فروردین ۱۳۹۴ اعلام کرد: «همه قطعنامه‌ها و تحریم‌ها در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد.» ظریف نیز در جریان بررسی برجام در مجلس تأکید کرد که «مکانیسم ماشه در برجام وجود ندارد» و «هیچ سازوکاری برای بازگشت خودکار تحریم‌ها نیست.» این اظهارات، که بعدها به‌عنوان حرف های غیر واقع آشکار شناخته شدند، نه‌تنها چهره ای غیر واقعی از برجام به مردم ایران نشان داد، بلکه زمینه‌ساز پذیرش توافقی شد که تا امروز بار ها منافع ملی را به خطر انداخت.
امروز شاهد آنیم که برجام نه‌تنها به لغو تحریم‌ها منجر نشد، بلکه هزینه‌های سنگینی را به کشور تحمیل کرد که به خلاف ادعای رسانه های موافق دولت بازگشت به شرایط پیش از آن را ناممکن ساخته است چرا که اکنون و پس از ده سال و با خسارت هایی مانند خروج ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران از کشور یا بتن ریزی در منافذ راکتور آب سنگین اراک به گونه ای که کارکردش را از دست بدهد و همچنین محدودیت برنامه های هسته ای که حتی تا سال ها پس از خروج آمریکا در سطوح مختلفی به بهانه اعتمادسازی برای اروپائیان انجام می شد و دیگر اقدامات که همگی منجر به عقب رفت صنایع هسته ای ما گشت امروز تلافی نخواهند شد. آیا این رسانه ها و اشخاص از خود نمی پرسند سال های رشد صنعت هسته ای متوقف شده در دهه 90 امروز می تواند برگردد؟
یا آنکه آیا دیگر اثرات این توافق مانند شرطی سازی اقتصاد کشور امروز حل خواهد شد؟ یا نه این شرطی سازی همچنان ادامه دارد! شرطی سازی که باعث شده امروز بیش از آنکه اثر واقعی مکانیسم ماشه مورد سوال باشد کارشناسان و حتی حامیان دولت از اثر روانی آن صحبت کنند و آن را موثر تر از اثر واقعی آن بدانند اما یک سوال این اثر سازی روانی از کجا امد؟
فرصت های بی شمار اقتصادی ، سال های طلایی برای رشد که با چشمان بسته و امید های واهی به غربی ها منفی شد و از بین رفت به عقب بازخواهد گشت؟سال های رشد منفی ! سال های آغاز بی برقی! سال های تعطیلی صنایع، سال های تعطیلی پروژه های ملی مانند مسکن مهر و … چه ؟ آن سال ها جبران خواهد شد؟
برجام چه اثر سویی بر روی تا پیش از برجام همه از ایران هسته ای می ترسیدند و از توانمندی های ایران در این صنعت و لزوم مهار آن سخن می گفتند اما گویا برجام یکی از دو مشت محکم ایران را برای طرف غربی به صورت کامل هم باز کرد، هم ضعیف کرد و مشت دیگر را به گفته سردار شهید سردار حاجی زاده تضعیف کرد! در آن سال ها به هراس و ترس از برهم نخوردن همین برجام چقدر بر صنعت موشکی و نیروهای نظامی فشار وارد شد؟
ضربه دیگری که برجام و خصوصا سال ها پیگری آن در حالی که هیچ کسی در آن به جز ایران نه عمل می کرد و نه امیدی و نگاهی به آن داشت ضربه به بازدارندگی ایران عزیز بود.
خصوصا بعد از آنکه طرف های غربی می دید با همه بد قولی ها و بدعهدی ها وعده حل مشکل از جانب ایران در این ایام توسط برخی سیاسیون و رسانه ها داده می شد و حتی تا دمادم جنگ مذاکرات با امید همین عده در داخل ادامه داشت اشتباه محاسباتی در خصوص ایران را به حد اعلای خود رساند تا امروز تنها دو سه ماهی باشد که از جنگ و حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران گذشته باشد.
فرماندهان ، دانشمندان هسته ای، مردم عادی و حتی کودکان و نوجوانان شهید در این جنگ هم داغ دلی بود که همین تصمیمات و امیدواری ها بی جای برجامی ایجاد کرد تا دشمن به محاسبات غلط برسد!
امروز اما به هزینه تحمیل جنگ بازدارندگی ایران و اتکا به داخل تا حد بسیاری بیشتر شد و اگرچه به دلیل همان محاسبات غلط قبلی باز ممکن است غلطی از جانب دشمن رقم بخورد اما هم احتمال آن را کاهش داد و هم جلوه ای جدید از ایران در جهان منعکس کرد که امروز زمان بهره مندی از آن است.
زمانی که می تواند آغاز تغییر مسیر از «تغییر پارادایم» به «بهره مندی از فرصت ها باشد» تا شاید در آینده جهان افرادی که در مسیر تصویب برجام تلاش کردند یا آنکه در مذاکرات آن و حتی در رسانه ها و تبلیغ آن نثش داشته اند مسیر پیشین خود را اصلاح کنند

مقالات مرتبط

دیدار سراب و خطر تکرار آن

ده سال عمر هشتاد میلیون ایرانی، آخر هم سراب، آخر هم هیچ.…

11 شهریور 1404

فصل پاسخگویی کاسبان برجام

از پنجشنبه گذشته که سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان با ارایه…

10 شهریور 1404

باج‌گیرهای برجام

برجام باج می‌گیرد. برجام را ننوشته‌اند تا ختم قضیه را اعلام کنند.…

9 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید