چرخش قدرت در حیات خلوت آمریکا

«حیاط خلوت آمریکا دیگر چندان خلوت نیست؛ عملیات نظامی واشینگتن در آب‌های ونزوئلا با مخالفت برخی دولت‌ و مردم کشور‌های آمریکای لاتین مواجه شده و ونزوئلا به نمادی از استقلال‌خواهی در منطقه تبدیل شده است.»
ایالات متحده طی هفته‌های اخیر دامنه عملیات نظامی خود را در آب‌های اطراف ونزوئلا افزایش داده است. واشینگتن این اقدامات را «تشدید مبارزه با کارتل‌های مواد مخدر» توصیف می‌کند، اما گزارش‌ها نشان می‌دهد بیشتر قربانیان سرنشینان قایق‌های محلی بوده‌اند که بدون روند قضایی و تنها بر اساس ظن اولیه هدف قرار گرفته‌اند. تاکنون دست‌کم ۸۰ نفر کشته شده‌اند. نبود شفافیت و ارائه اسناد روشن، تردیدها درباره انگیزه واقعی این عملیات را افزایش داده و کارشناسان معتقدند این اقدامات بیش از آنکه امنیتی باشند، تلاشی برای بازگرداندن نفوذ آمریکا در منطقه است.
واکنش‌ها در سطح منطقه‌ای گسترده و منفی بوده است. کلمبیا تبادل بخشی از اطلاعات امنیتی با آمریکا را متوقف کرده و گزارش‌ها نشان می‌دهد بریتانیا نیز همکاری‌های اطلاعاتی دریایی خود را کاهش داده است. در اکوادور، مردم در همه‌پرسی اخیر با گسترش نیروهای نظامی آمریکا مخالفت کردند. در مکزیک، رئیس‌جمهور کلودیا شینباوم نه‌تنها هرگونه اقدام مستقیم آمریکا علیه کارتل‌ها در خاک خود را نقض حاکمیت ملی دانست، بلکه عملیات نظامی آمریکا علیه ونزوئلا را نیز محکوم کرد. همچنین تجمع‌ها و اعتراضات مردمی در کاراکاس و برخی شهرهای آمریکای لاتین، نشان‌دهنده مخالفت عمومی با دخالت خارجی بود.
این تحولات در شرایطی رخ می‌دهد که ساختار قدرت در آمریکای لاتین نسبت به دهه‌های گذشته دگرگون شده است. دوران سلطه مطلق سیاسی و نظامی آمریکا که با فشار اقتصادی، ابزارهای اطلاعاتی و حمایت‌های نظامی می‌توانست روند سیاست کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد، اکنون افول کرده است. کشورهای منطقه با ایجاد و تقویت نهادها و پیمان‌های منطقه‌ای، استقلال سیاسی و اقتصادی خود را افزایش داده‌اند. جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (CELAC) بستری برای گفت‌وگو و تصمیم‌گیری مشترک فراهم کرده و نقش مهمی در محدود کردن مداخلات خارجی دارد. اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی (UNASUR) با تمرکز بر توسعه مشترک و همکاری میان‌دولتی، استقلال کشورها را تقویت می‌کند. همچنین همکاری‌های جنوب–جنوب و سازوکارهای اقتصادی چندجانبه، از جمله از طریق ECLAC، توان تصمیم‌گیری مستقل کشورها را افزایش داده است.
هم‌زمان، کشورهای منطقه روابط اقتصادی خود را متنوع کرده‌اند. به عنوان نمونه، تجارت چین با آمریکای لاتین از حدود ۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۳۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده است و مجموع سرمایه‌گذاری مستقیم این کشور در منطقه از مرز ۱۶۰ میلیارد دلار عبور کرده است (ISS Europe, Europarl). این رشد نشان می‌دهد کشورهای منطقه اکنون به گزینه‌های متنوع اقتصادی و سیاسی متکی هستند و کمتر به آمریکا وابسته‌اند.
سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا دیگر در افکار عمومی داخل این کشور هم جذابیتی ندارد و با واکنش‌های منفی روبه‌رو شده‌ است. بر اساس نظرسنجی اخیر CNN/SRSS، میزان محبوبیت دونالد ترامپ به ۳۷ درصد رسیده که پایین‌ترین سطح دوره دوم ریاست‌جمهوری او و نزدیک به رکورد ۳۴ درصد دوره اول است. محبوبیت او در میان جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله به ۲۹ درصد کاهش یافته و بیش از نیمی از آمریکایی‌ها بر این باورند که سیاست خارجی ترامپ «به جایگاه جهانی آمریکا لطمه زده است»
در مجموع، وقایع اخیر نشان می‌دهد آمریکای لاتین وارد مرحله تازه‌ای از استقلال سیاسی شده و کمتر حاضر است نقش تاریخی خود به‌عنوان حوزه نفوذ واشینگتن را بپذیرد. ونزوئلا نیز در این روند نقش برجسته‌ای پیدا کرده است؛ کشوری که سال‌ها در برابر فشارهای اقتصادی، سیاسی و تهدیدهای نظامی آمریکا مقاومت کرده و اکنون به نماد استقلال‌طلبی منطقه‌ای تبدیل شده است. واکنش دولت کاراکاس و حمایت برخی دولت‌های منطقه از مواضع آن نشان می‌دهد ونزوئلا تنها به بهانه مواد مخدر و داشتن منابع انرژی هدف عملیات‌های اخیر آمریکا نبوده، بلکه این کشور با مقاومتی که داشته به محور اصلی شکل‌گیری دوره جدیدی از استقلال سیاسی در منطقه تبدیل شده است و این باعث افزایش نگرانی و تمرکز آمریکا بر ونزوئلا شده است.
این روند محدود به آمریکای لاتین نیست. انزوای فزاینده سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه آمریکا در منطقه شرق آسیا و حتی خاورمیانه، نشانه عبور جهان از نظم یک‌جانبه آمریکایی است؛ نقطه عطفی در تاریخ معاصر که فرصت بازتعریف قدرت و استقلال عمل کشورها را فراهم می‌کند.

مقالات مرتبط

زنان قهرمان ایران

همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام‌‌الله‌علیها و هفته کتاب، تقریظ حضرت…

پاسداران نه شرقی، نه عربی

پیام تاریخی امام خمینی (ره) در دوم آذر ۱۳۶۷، یکی از اسناد…

2 آذر 1404

فاطمه(س) و سطح منازعه!

فاطمه(س) و فاطمیه را به یک مساله عاطفی و فردی تقلیل ندهیم.…

دیدگاهتان را بنویسید