کابوس واشینگتن: ایرانِ قدرتمند

پایان تاریخ یا پایان سلطۀ آمریکا؟

در اتاق‌های شیشه‌ای اندیشکده‌های غربی این روزها، صداهای جدیدی شنیده می‌شود؛ صداهایی که با لرزش و ناباوری از پدیده‌ای سخن می‌گویند که روزی در خیالشان هم نمی‌گنجید: «ایران در حال تبدیل شدن به قدرتی ساختاردهنده در نظم جهانی جدید است.» آنچه تا دیروز موضوع «مهار ایران» بود، امروز به مسئله «چگونگی تعامل با ایرانِ غیرقابل‌مهار» تبدیل شده است.
از بروکینگز تا شورای روابط خارجی آمریکا و بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD)، همه در یک نکته هم‌ داستان شده‌اند: نظم قدیم دیگر وجود ندارد، و در نبود آن، ایران از زیر فشارسنگین تحریم های همه جانبه غرب برخاسته است. نکته جالب اما اینجاست در حالی که دشمن با دقت و اضطراب درحال بازخوانی قدرت نوپدید ایران است، هنوز برخی «افراد و جریان های نفوذی داخلی» با ادبیات دهه ۹۰ میلادی سخن می‌گویند؛ گویی هنوز در دوران «پایان تاریخ فوکویاما» زندگی می‌کنند و نه در عصر «پایان سلطه آمریکا». این نفوذی‌های منفعل، همان‌هایی هستند که با بیانیه و تدبیرو امید و مذاکره وبا لبخند ژکوند، سال‌ها نسخه تسلیم و تعامل یک‌ طرفه را تجویز کرده اند و حالا در برابر واقعیات جدید جهانی، زبان شان از حیرت بند آمده است. فروپاشی سلطه آمریکا در اندیشکده های غربی، ناخواسته و غیرمنتظره، اینگونه بازتاب یافته است:
۱ از مهار تا نگرانی؛ روایت وارونگی اندیشکده‌ها: اگر تا چند سال پیش هدف اندیشکده‌های غربی طراحی «مدل مهار هوشمند ایران» بود، امروز دغدغه آنها «مدیریت خشم ایران» و «پرهیز از درگیری مستقیم با تهران» است. برخی از گزارش های اخیر اندیشکده های غربی به روشنی اذعان می‌کنند که «ایران توانسته است ائتلافی از بازیگران غیروابسته به غرب را در غرب آسیا شکل دهد که از لبنان تا یمن امتداد دارد و هیچ نیروی خارجی توان برچیدن آن را ندارد.» همین گزارش می‌نویسد که «واشینگتن در برابر واقعیت جدیدی قرار دارد: ایران نه تنها در برابر تحریم‌ها زنده ماند، بلکه به محورمقاومت و ساختار دفاعی و ژئواکونومیک منطقه تبدیل شد» در گزارش دیگری از شورای روابط خارجی آمریکا آمده است: « ایران به تدریج جایگاه یک بازیگر واکنشی را ترک کرده و به بازیگری کنش‌گر و طراح سیاست‌های منطقه‌ای بدل شده است. در نظم چندقطبی در حال شکل‌گیری، هیچ تصمیمی بدون در نظر گرفتن تهران قابل تحقق نیست». این سخنان از مراکز فکری همان کشوری است که سال‌ها برای تجزیه منطقه و محاصره ایران بودجه‌های میلیاردی خرج کردند. حال، همان‌ها با زبان شکست و پذیرش سخن می‌گویند.
۲ نظم قدیم فروپاشیده است: نظم قدیم جهانی، همان ساختار تک ‌قطبی پس از فروپاشی شوروی بود که بر سه پایه استوار بود: الف. سلطه دلار و نظام مالی آمریکا، ب. انحصار فناوری و ارتباطات، پ. کنترل انرژی و امنیت خاورمیانه. امروز هر یک از این سه پایه سلطه لرزان و بی ثبات شده است. دلار دیگر بی‌رقیب نیست؛ بلوک شرق با محوریت چین، روسیه، ایران و کشورهای جنوب جهانی در حال شکل‌دادن به مدارهای مالی مستقل است؛ فناوری های نوین درشرق و جنوب بروز و ظهور یافته اند و کنترل انرژی از تنگه‌های مورد نظر آمریکا به مسیرهای طراحی‌شده توسط ایران، روسیه و چین منتقل شده است.
به تعبیر Foreign Affairs در تحلیلی با عنوان «پایان برتری آمریکا»، ایالات متحده دیگر نمی‌تواند «نظم را تحمیل کند»، بلکه باید برای «حضور در نظم دیگران» رقابت کند. و در این نظم جدید، ایران نقشی کلیدی دارد نه به‌عنوان کشوری تابع، بلکه به‌عنوان طراح مسیرهای مقاومت و استقلال.
۳ از تحریم تا تاب‌آوری ساختاری: هیچیک از اندیشکده‌های غربی تصور نمی‌کردند که ایران بتواند پس از چند دهه تحریم سنگین، چنین بازسازی ساختاری و فناورانه‌ای را تجربه کند. گزارش بنیاد «کارنگی» در سال ۲۰۲۵ اعترافی صریح دارد: « ایران با مدل اقتصاد مقاومتی، نه تنها از بحران عبور کرد، بلکه زیرساخت‌هایی ایجاد کرده که هرگونه تحریم آینده را بی‌اثر می‌سازد. این الگو در میان کشورهای بریکس به‌عنوان تجربه‌ای موفق در حال مطالعه است.»
در واقع، غرب می‌خواست ایران را منزوی کند، اما ایران در پاسخ، جبهه‌ای جهانی از کشورهایی ساخت که دیگر زیر سلطه دلار و سیاست واشینگتن نمی‌روند. از پیمان شانگهای تا بریکس، از کریدور شمال ـ جنوب تا طرح‌های مشترک انرژی با روسیه و چین، ایران به آرامی و هوشمندی در حال ساخت نظمی است که آمریکا را بیرون می‌گذارد.

مقالات مرتبط

شگرد: روایت جهانی از روستای ایرانی

مستند «شِگرد» به کارگردانی جعفر صادقی یکی از شاخص‌ترین آثار سینمای مستند…

برتا؛ داستان یک شکست

وقتی ژانر می‌سازیم امّا ژانر نمی‌دانیم: اگر از پوست شیر خوشتان آمده،…

فراتر از تفریح و دانش

خواندن کتاب برخلاف تصور رایج فقط یک سرگرمی یا ابزار یادگیری نیست؛…

دیدگاهتان را بنویسید