مکانیسم ماشه بار دیگر به موضوعی داغ در محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شده است. اما تجربههای گذشته نشان داده که صنعت ایران میتواند با هوشمندی و ابتکار، حتی در شرایط محدودیت هم به حرکت ادامه دهد. امروز مسئله این نیست که تحریمها چه نامی دارند، بلکه این است که چگونه میتوان آنها را به سکوی استقلال و خوداتکایی تبدیل کرد.
چرخهایی که در بحران نمیایستند
در هر شرایطی، آنچه باید حفظ شود، پایداری خطوط تولید است. احداث نیروگاههای کوچک در شهرکهای صنعتی، ذخیرهسازی مواد اولیه کلیدی و گسترش ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در حوزه قطعات و ماشینآلات، اقداماتی هستند که کارخانهها را از توقف بازمیدارند. این تدابیر نه واکنشی مقطعی، بلکه بخشی از راهبرد بلندمدت استقلال صنعتی ایران به شمار میآیند.
تأمین مواد؛ مسیرهای تازه، راههای پنهان
محدودیت در تجارت جهانی به معنای بنبست نیست. تجربه نشان داده میتوان از راههای متنوع عبور کرد؛ قراردادهای تهاتری، همکاری نزدیک با همسایگان و استفاده از مسیرهای متفاوت حملونقل، همگی ابزارهایی هستند که نیازهای حیاتی صنعت را تأمین میکنند. ایجاد انبارهای استراتژیک برای کالاهای حساس نیز این مسیر را مطمئنتر میسازد. واردات، حتی در سختترین شرایط، اگر هوشمندانه مدیریت شود، میتواند بدون وقفه ادامه یابد.
بازار همسایه؛ تکیهگاه پایدار صادرات
مزیت بزرگ ایران، همسایگانی است که نیازمند کالاها و خدمات صنعتی ما هستند. بازار عراق برای انرژی، آسیای میانه برای کالاهای مصرفی و کشورهای همسایه برای نیازهای اساسی، نمونههایی از این وابستگی متقابلاند. صادرات منطقهای نهتنها یک راهکار موقت نیست، بلکه فرصتی برای تقویت جایگاه ایران در نقشه اقتصاد منطقهای است. قراردادهای بلندمدت، تهاتر کالا و استفاده از ارزهای محلی ابزارهاییاند که صادرات ایران را پایدار نگه میدارند.
دلاریسم و سلطه روانی دلار؛ نقطه شکست وابستگی
یکی از چالشهای اصلی صنعت در شرایط محدودیت، دسترسی به ارز خارجی است. راهحل، تکیه صرف بر دلار یا یورو نیست، بلکه ایجاد تنوع در سبد ارزی کشور است. پیمانهای پولی دوجانبه با همسایگان، استفاده از ارزهای محلی در تجارت منطقهای و گسترش ابزارهای مالی داخلی میتواند مسیر تازهای برای تأمین نیازهای صنعت باز کند. این روند تنها به ایران محدود نیست؛ بسیاری از اقتصادهای بزرگ دنیا نیز برای کاهش ریسک ناشی از تکمحوری بودن دلار، همین مسیر را دنبال میکنند. واقعیت این است که امروز دلار نه تنها ابزار مبادله جهانی است، بلکه به ابزاری سیاسی برای فشار بر ملتها تبدیل شده، عجیبتر آنکه حتی در داخل کشور، کالاهایی که هیچ ارتباطی با واردات یا ارز خارجی ندارند، تحت تأثیر نوسان دلار قیمتگذاری میشوند. این یعنی سلطه دلار فراتر از اقتصاد، به ذهن و روان جامعه نیز سرایت کرده است. تنوعبخشی ارزی میتواند این سلطه روانی و اقتصادی را بشکند و به تولیدکنندگان ایرانی اطمینان دهد که آیندهشان به تصمیمهای واشنگتن گره نخورده است.
پشتیبانی ملی؛ وقتی قوای سهگانه مسیر استقلال را هموار میکنند
برای آنکه صنعت ایران در برابر محدودیتهای خارجی مقاوم بماند، همافزایی قوای سهگانه ضرورتی انکارناپذیر است. دولت باید با ایجاد قرارگاه ویژه صنعت و فعالسازی مسیرهای جایگزین تجارت، زمینه تأمین پایدار مواد اولیه و ارز را فراهم آورد. مجلس با تثبیت قوانین، پرهیز از تغییرات ناگهانی و حذف مقررات زائد، آرامش و پیشبینیپذیری را به فضای کسب وکار باز میگرداند. قوه قضائیه نیز با برخورد با محتکران و اخلالگران، اعتماد تولیدکنندگان را تقویت میکند. این همراهی ملی، صنعت را در برابر فشارهای بیرونی به نقطهای محکمتر میرساند.
جمعبندی: مکانیسم ماشه، نقطه توقف نیست؛ نقطه شروع استقلال صنعتی است
مکانیسم ماشه ابزاری سیاسی است، اما نمیتواند مسیر صنعت ایران را متوقف کند. با تقویت تولید داخلی، واردات هوشمندانه، صادرات منطقهای و تنوعبخشی ارزی، میتوان محدودیتها را به فرصت تبدیل کرد. هماهنگی قوای سهگانه نیز این مسیر را مطمئنتر میسازد. صنعت ایران بارها ثابت کرده که توان ایستادگی دارد؛ این بار نیز محدودیتها میتوانند سکوی پرش به سوی استقلال پایدار باشند.