کاهش نرخ ازدواج و افزایش سن ازدواج؛ یک چالش ملی با پیامدهای بلندمدت

آمارهای چهار سال اخیر نشان می‌دهد، ازدواج در ایران نه‌تنها کمتر شده که دیرتر هم انجام می‌گیرد. بین سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، متوسط سن ازدواج مردان از ۲۹٫۸ به ۳۰٫۵ سال و زنان از ۲۷٫۳ به ۲۸٫۱ رسیده، و ازدواج‌های ثبت‌شده بیش از ۱۲ درصد کاهش یافته است. این تغییر همراه با افت نرخ باروری به کمتر از ۱٫۷ فرزند، ساختار جمعیتی کشور را با تهدید جدی روبه‌رو کرده است.
در کوتاه‌مدت، این کاهش به بی‌ثباتی روابط و افزایش تجرد قطعی می‌انجامد؛ در بلندمدت یعنی پیری جمعیت و کوچک‌شدن خانواده، این پایه اصلی اجتماع. سیاست‌های موجود پراکنده‌اند و هماهنگی نهادی کافی وجود ندارد، در نتیجه شکاف بین وضعیت مطلوب و واقعیت روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود.
شکاف وضعیت مطلوب–موجود ازدواج در ایران
طبق سیاست‌های کلی جمعیت و اسناد بالادستی، شاخص‌های مطلوب ازدواج شامل نرخ حداقل ۷٪ در سن متعارف (۱۸–۳۵ سال)، میانگین سن ازدواج مردان زیر ۲۸ و زنان زیر ۲۶ سال، استطاعت مسکن با سهم هزینه کمتر از ۳۰٪ درآمد، امنیت شغلی پایدار برای بیش از ۸۰٪ جوانان، پوشش مشاوره قبل از ازدواج بالای ۸۰٪ و ایجاد سامانه ملی پایش ازدواج است.
اما واقعیت آماری ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ نشان می‌دهد این اهداف با فاصله قابل توجه محقق نشده‌اند:
نرخ ازدواج در سن متعارف به ۴٫۸٪ کاهش یافته و رشد سالانه منفی دارد.
میانگین سن ازدواج مردان به ۳۰٫۵ و زنان به ۲۸٫۱ سال رسیده است.
هزینه مسکن اولیه زوج جوان در کلان‌شهرها حدود ۶۰٪ درآمد را می‌بلعد.
بهره‌مندی از وام ازدواج تنها ۲۰٪ و پوشش مشاوره کمتر از ۴۰٪ است.
فاقد سامانه ملی یکپارچه برای رصد و تصمیم‌گیری هستیم.
ایران همزمان با کاهش پیوسته نرخ ازدواج و افزایش سن آن، به علت ضعف زیرساخت‌های اقتصادی، فرهنگی و نهادی و نبود نظام پایش منسجم، در مسیر تثبیت تاخیر و کاهش ازدواج حرکت می‌کند.

 

توضیح: طی چهار سال، شیب نزولی ملایم اما مداوم ثبت ازدواج‌ها مشاهده شده است. افت ۱۲٪ به‌معنای کاهش محسوس فرصت‌های تشکیل خانواده در سنین متعارف است.

 

سهم علت ها در کاهش ازدواج
سهم علت‌ها در کاهش ازدواج به پنج دسته اصلی تقسیم شده است:
اقتصادی: ناپایداری درآمد، ناامنی شغلی و گرانی مسکن (تا ۶۰٪ درآمد زوج جوان)؛ بزرگ‌ترین مانع تشکیل خانواده.
فرهنگی–اجتماعی: تورم انتظارات، تجملات و تغییر نگرش به ازدواج (گرایش به فردگرایی و تأخیر).
نهادی–قانونی: نبود هماهنگی میان دستگاه‌ها، اجرای ناقص قانون حمایت از خانواده و بروکراسی وام.
فردی–روان‌شناختی: ترس از تعهد، شکست‌های عاطفی و ضعف مهارت‌های ارتباطی.
جمعیتی–ساختاری: کاهش جمعیت در سن ازدواج، مهاجرت جوانان و تغییر ترکیب جنسیتی گروه سنی ۲۰–۳۴ سال.

 


🟦 اقتصادی – ۳۵٪
🟥 مسکن – ۲۵٪
🟩 فرهنگی–اجتماعی – ۱۵٪
🟨 نهادی–حقوقی – ۱۲٪
🟪 فردی–روان‌شناختی – ۱۳٪
توضیح:فشار اقتصادی و بار هزینه مسکن، بیشترین سهم را در این روند دارند. عوامل فرهنگی و روانی نیز گرچه اثرگذارند، اما بدون اصلاح زیرساخت اقتصادی، گره کلیدی باز نخواهد شد.
تحلیل SWOT
وضعیت ازدواج در ایران را بر اساس چهار محور اصلی بررسی می‌کند:
نقاط قوت (S)
نقاط ضعف (W)
فرصت‌ها (O)
تهدیدها (T)

تحلیل روند ازدواج در ایران SWOT جدول

جمع‌بندی : استفاده از نقاط قوت و فرصت‌ها برای توسعه ابزارهای حمایتی نوین، اصلاح سیاست‌ها و قوانین جهت کاهش ضعف‌ها، و مقابله فرهنگی–اقتصادی با تهدیدهای شناسایی‌شده، مسیر کلیدی برای بهبود نرخ و کیفیت ازدواج است.
ماتریس اثرگذاری × اثرپذیری
به‌منظور شناسایی مسائل گلوگاهی ازدواج، بر پایه دو شاخص اصلی طراحی شده است:
اثرگذاری (توان تأثیر یک مسئله بر سایر مسائل)
اثرپذیری (درجه تأثیرپذیری آن از سایر مسائل)
بر اساس امتیازدهی ۰ تا ۵، نتایج نشان داد:


1 ناپایداری اقتصادی و هزینه بالای مسکن هر دو با امتیاز ۵ در اثرگذاری و ۴ در اثرپذیری (جمع ۹) در جایگاه «اثرگذار–اثرپذیر بالا» قرار دارند.
2 تأخیر در اشتغال پایدار نیز با مجموع ۸، در همین دسته قرار گرفت.
3 مسائلی چون سیاست‌های حمایتی پراکنده و ضعف آموزش مهارت‌های زندگی اثرگذاری و اثرپذیری متوسط دارند.
4 برخی عوامل مانند ناهماهنگی نهادی و کاهش جمعیت در سن ازدواج اثرگذار بالا ولی اثرپذیر کم بوده‌اند.
جمع‌بندی: سه مسئله اصلی با بیشترین اثر شبکه‌ای و اولویت مداخله عبارت‌اند از:
ناپایداری اقتصادی
هزینه بالای مسکن
تأخیر در اشتغال پایدار
رفع این سه، می‌تواند زنجیره‌ای از بهبودها را در سایر حوزه‌ها ایجاد کند.
نتیجه: تمرکز بر سه محور اقتصادی، مسکن و اشتغال پایدار، بیشترین اثر را در بازگشت نرخ ازدواج خواهد داشت.
راهبردهای سیاستی پیشنهادی ۱۴۰۴ -–۱۴۰۵
۱‌ اقتصادی
بسته حمایت مالی: یارانه ازدواج، بیمه اشتغال سه‌ساله جوانان.
تأسیس صندوق درآمد پایدار زوجین با مشارکت بانک‌ها و بخش خصوصی.
۲ مسکن
طرح «مسکن نخستین زوج» با وام ۳۰ ساله بدون سپرده در شهرهای کوچک.
مالیات بر خانه‌های خالی و لوکس.

۳ اشتغال
سامانه ملی تطبیق مهارت–شغل فارغ‌التحصیلان.
سهمیه استخدامی ویژه متأهلین زیر ۳۰ سال.

3 نهادی
ایجاد شورای عالی ازدواج با اختیارات مصوب.
راه‌اندازی «پنجره واحد خدمات ازدواج» برای ادغام همه طرح‌ها.
جمع‌بندی تحلیلی
ازدواج در ایران از مرحله یک «مشکل اجتماعی» عبور کرده و وارد محدوده «مسئله ساختاری» شده است. اگر نرخ ازدواج به زیر ۳٪ برسد، بحران جمعیتی شکل می‌گیرد و با افت باروری زیر ۱٫۲ فرزند، فاجعه‌ای نسلی رخ خواهد داد.
راه پیش‌رو، ترکیب اقدامات فوری با اصلاحات ساختاری است:
۱ بازگشت توان اقتصادی جوانان با اشتغال پایدار.
۲ کاهش سهم هزینه مسکن در درآمد خانوار.
۳ تقویت مهارت‌های زندگی مشترک در کنار فرهنگ‌سازی رسانه‌ای.
تنها در صورت هم‌افزایی این اقدامات، می‌توان امیدوار بود که ازدواج دوباره به مسیر طبیعی زندگی جوانان بازگردد و چرخه نسل‌ها در ایران پایدار بماند.

مقالات مرتبط

ایران دستاوردهای گسترده‌ای در فناوری و علوم دارد

لیانگ ژیانگ، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات آسیای غربی و آفریقا در همایش…

خیزش برای جرقه یک بیداری جهانی

تیم اندرسون پژوهشگر استرالیایی در همایش خیزش فرزانگان در برابر خردکشی گفت:…

ترور و قتل دانشمندان، جنایت علیه بشریت و حمله به تمدن اسلامی

آیت‌الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در همایش خیزش در برابر…

دیدگاهتان را بنویسید