گوساله‌پرست؛ مجال با جدیدترین موسیقی خود مقابل قوم بزک ایستاد

سیزدهم آبان روز پاک‌سازی ایران است. پاک‌سازی جمهوری اسلامی ایران از استکبار جهانی. روزگاری ایران‌مان با غیرت جوانان و همدلی همه‌مردم استکبار را از میهن‌مان اخراج ساخت و جاسوسان آمریکایی که در سفارت آمریکا مخفی شده بودند را با تسخیر لانه جاسوسی را فراری داد. اتفاق بزرگی که تا مدت‌ها تیتر یک رسانه‌های دنیا شد و هژمونی آمریکایی را در هم شکست. دوربین رسانه‌های دنیا جاسوسان دربند آمریکایی را نشان می‌دادند که پیش از آن در دنیا مصونیت داشتند. اتفاقی که الهام‌بخش جوانان کشورهایی است که گرفتار دولت‌های غرب‌زده‌شان هستند؛ همانند به آتش کشیده شدن سفارت رژیم صهیونیستی به دست جوانان مکزیکی.
روزگاری که جاسوسان آمریکایی از ایران می‌گریختند کسی خیال نمی‌کرد سال‌ها بعد جای سربازان استکبار را استکبارپرستان بگیرند. غرب‌پرستانی که آمریکایی‌الاصل نیستند، چشمانشان رنگی نیست و موی بلوندی ندارند اما حاضرند برای به دست آوردن پاسپورت آمریکایی هر کاری بکنند. استکبارپرستانی که به ظاهر ایرانی هستند، برای همین است که به سادگی میان مردم مخفی می‌شوند و حتی خود را نماینده مردم معرفی می‌کنند، اما «به ضرر کشور و به نفع یهود، به نفع صهیونیسم و به نفع آمریکا فعالیت می‌کند و خاک بر سر آن ایرانی.» جاسوسان آمریکایی رفتند اما آمریکاپرستان ماندند. برای همین است که در این روز بزرگ، در کنار استکبارستیزی، استبکارپرست‌ستیزی هم باید به جای آورد. اتفاقی که کمتر در ادبیات و فرهنگ و هنر ما دیده می‌شود.
مجال یا همان مجتبی الله‌وردی که در سال‌های گذشته بیشتر شناخته شده و موسیقی‌های ضدصهیونی و ضدآمریکایی او به ویژه در زمان جنگ تحمیلی دوم فراگیر شد و قطعه‌ی «القدس لنا» که سال 1402 تولید کرده بود با استقبال مردم به صورت مکرر در رسانه ملی و راهپیمایی‌های مردمی منتشر می‌شد، قطعه جدیدی را با نام «گوساله‌پرست» منتشر کرده است.
مجال که در سال 1402 با قطعه «سامری» به استکبار و خدعه‌های او، گوساله سامری، پرداخته بود. او در این موسیقی که همزمان با فتنه‌ی ززآ منتشر شد این چنین سامری را به تفسیر کشیده بود. «سامری بار دگر آمد و جادویش را نذر این بتکده کرد/ هر چه ترفند و هنر داشت به میدان آورد/ باز هم شعبده‌ کرد/ آخرین وسوسه‌اش را رو کرد/ جای گوساله، از آزادی، تندیسی ساخت/ حرف آزادی را وارو کرد»
مجال حالا پس از دو سال قطعه گوساله‌پرست را منتشر کرده‌است. نامی که بر یک نزاع اخیر سیاسی کشور اشاره دارد. در ماه‌های گذشته سعید جلیلی در جلسات حکمت سیاسی اسلام در قرآن، مبحثی قرآنی را شرح و بسط داد. سعید جلیلی به داستانی دوران حضرت موسی استناد کرد که در آن بنی‌اسرائیلی که حقیقت شکافت نیل را دیده بودند و خودشان شخصا از کف نیل عبور کرده بودند، چندصباحی بعد، معجزه الهی را از یاد بردند و از آن عبرت نگرفتند و به خداناپرستی خود بازگشتند و گوساله‌پرست شدند.
سعید جلیلی این شرایط را با وضعیت استکبارپرستان مشابهت‌سازی کرد و آن‌هایی که پس از حقیقت جنگ تحمیلی دوم که صحنه را برای همگان مشخص ساخت، هنوز دم از مذاکره با غرب می‌زدند، با آن‌که نتیجه‌ی مذاکراتشان را دیده بودند مورد انتقاد قرار داد و مذاکره را با گوساله‌ی سامری مشابهت‌سازی کرد.
حالا مجال در این موسیقی بر گوساله‌پرستان می‌تازد و آنان را در این موسیقی قوم بزک خطاب قرار می‌دهد و ردیف ترانه‌ی او همین قوم بزک است. گوساله‌پرست گوساله سامری را همان کدخدایی معرفی می‌کند که قوم بزک آن را می‌پرستند. «سامری گوساله ای را ساخت تا عبدش شوند کدخدا را رنگ زد جای خدا قوم بزک» مسعود فریدونی در جای دیگری در این ترانه نیز همانند تفسیر گوساله‌پرستی سعی در مشابهت‌های تاریخی میان غرب‌پرستان و گوساله‌پرستان دارد. در این موسیقی به همان عبارتی که رهبر معظم انقلاب فرمودند اشاره می‌کند که «بارها از پشت خنجر خوردنش عبرت نشد دل به شیطان داده بی چون و چرا قوم بزک.» حتی در این شعر به نامه‌های استکبارپرستان برای تحریم ایران و حتی جنگ با آن اشاره می‌کند که « گفته در نامه به شیطان با همه پستی خویش از فشار بیشتر در حق ما قوم بزک.» در انتهای این ترانه نیز بر جمله تاریخی امام خمینی (ره) اشاره می‌کند که «هرچه فریاد است پس باید سر شیطان کشید اصل دشمن اوست، فرع ماجرا قوم بزک.»
مجال به خوبی در کنار موسیقی‌های استکبارستیزانه‌ی خود، قوم بزک یا استکبارپرستان را به باد انتقاد گرفته است. اتفاقی که فقدان آن در گذشته استکبارپرستی را بی‌هزینه می‌ساخت و به راحتی می‌توانستند از قوم بزک از مذارکه با آمریکا حرف بزنند، حتی در شرایطی که دستانشان به خون مردمان ایرانی آغشته بود که تنها گناهشان عدم پذیرش سلطه‌ی غرب بود. این خط رسانه‌ای شکل گرفته می‌تواند بارها و بارها تکرار شود تا عرصه را بر کسانی تنگ سازد که دم از تسلیم و وادادگی می‌زنند.

سیدمحمدعلی قربانی کارشناس ارشد مدیریت رسانه و منتقد سینما و فرهنگ و دبیر تولیدات تصویری عصرایرانیان است
مقالات مرتبط

از محتشم تا آهنگران

استکتبار ستیزی در مداحی به بهانۀ 13 آبان: عاشورای 1358 مقابل ساختمان…

مترسک ترامپ

گفتگو اختصاصی با مصطفی مژدهی فر؛ تهیه کننده برنامه صبح بخیر ایران:…

باید روایت اول را بسازیم

گزارش از محمد محبوبی نویسنده کتاب ایستگاه خیابان روزولت: یکی از واقعیت‌های…

دیدگاهتان را بنویسید