۱۸ آذر سال ۱۳۳۲ درست چند ماه بعد از کودتای انگلیسی_آمریکایی علیه دولت ملی دکتر مصدق، نیکسون، معاون رئیسجمهور وقت آمریکا، به تهران آمد. اما اتفاق تاریخی درست دو روز قبل رخ داد. جایی که ۳ دانشجو در دانشگاه تهران، در اعتراض به سفر نیکسون توسط گلوله های ژاندارمری به شهادت رسیدند. در راهروی دانشکده فنی.
آن ۳ دانشجو نمادی از کل ایران بودند. بگذارید دقیقتر بگویم؛ آن ۳ نفر موذنهای جامعه ایران. اذان آزادگی سر دادند تا ایرانیان نماز استقلال و آزادی را اقامه کنند.
آن دانشجوی عدالتطلب الان هم هست. صدایش نسبت به ظرفیتش کم هست ولی خاموش نیست. صدایش خاموش نیست که بانک آینده منحل شد. صدایش بلند است؛ گاهی درست و گاهی غلط. دانشجو نسبت به وضعیت کشور آگاه است. خدا لعنت کند آن دست هایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. دانشگاه غیرسیاسی یعنی سربار جامعه نه زیربنای جامعه. دانشگاه علوم پزشکی سیاسی یعنی چندین دانشجو باشند که برای مشکلات وزارت بهداشت برنامه عملی داشته باشند. دانشگاه وزارت علوم، وقتی سیاسی می شود که برای شهرسازی و…. برنامه عملی و قابل دفاع داشته باشد. دانشگاه فرهنگیان سیاسی یعنی کسی بالا بیایند که بتواند در نسل جدید امام خمینی و شهید بهشتی و شهید مطهری و شهید لاجوردی تربیت کند.
دانشجوی سیاسی در سال ۱۴۰۴ یعنی این
یک زمانی دانشجوی سیاسی تعریف میشد در کسی که بگوید درود بر چپ یا مرگ بر چپ ولی امروز و پس از ۴۸ سال از پیروزی انقلاب اسلامی تعریف دانشجو و دانشگاه سیاسی هم عوض شده است. اگر دانشگاه امروز نخواهد به این سمت حرکت کند و هنوز درگیر دعوای زرگری اصلاح طلب و اصولگرا باشد نه تنها باعث خواب ماندن جامعه و قضا شدن نماز صبح میشود که جامعه دیگر تا نماز ظهر هم بیدار نخواهد شد.

