۱۳ آبان ۵۸ از روزهای تاریخ سازی است که مسیر ملت ایران و منطقه را دستخوش تغییر قرارداده است. به صورت کلی سه دسته روایت برای این حادثه بزرگ وجود دارد:
روایت اول؛ چپها علیه امریکا
در آن ایام جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم و هر دو جریان در تلاش بودند تا ایران تازه انقلاب کرده را به سمت خود بکشانند.
به همین منظور گروههای چپ کمونیستی حامی شوروی، جریانهای دانشجویی و انقلابی را تحریک کرده تا مقابل امپریالیست آمریکا بایستند و با موضوع تسخیر سفارت این کشور، ایران را برای همیشه در بلوک شرق جانمایی کنند.
حامیان این روایت معمولا از طرفداران بازار آزاد و ارتباط با غرب هستند. آنها وقوع این حادثه را به ضرر کشور دانسته و آن را سبب ساز دشمنی آمریکا، ایجاد تحریمها و غیرعادی شدن شرایط ایران میبینند.
روایت دوم؛ تبدیل تهدید به فرصت
حامیان این روایت که بعضاً از حامیان انقلاب اسلامی نیز هستند، میگویند: رخداد این حادثه توسط دانشجویان، بدون هماهنگی با بیت امام (ره) بوده و رهبران انقلاب، قصد و تمایلی برای این کار نداشتهاند. لکن بعد از وقوع، به دلایلی با آن همراه شده و تلاش کردند تا مضرات آن را کاهش داده و فضای بوجود آمده را مدیریت و تهدید ایجاد شده را در جهت انقلابی تفسیر و آن را به فرصت تبدیل نمایند. البته لازم به توضیح است که منتقدان، دو نگاه اول را روایتهای رواج یافته در سالهای بعد از واقعه 13 آبان و بر اثر فشار تحریمها و… میدانند.
روایت سوم؛ طرفداران تعبیر انقلاب دوم
روایت سوم این است که دانشجویان پیرو خط امام نه اقدامی شتابزده انجام دادهاند و نه کاری خلاف مسیر حرکت انقلاب اسلامی. آنها از اتفاق شناخت عمیق و درستی از حرکت انقلاب و آرمانهای ترسیم شده امام (ره) داشته و باتوجه به آن، بصورت آتش به اختیار و فعالانه در صحنه حضور پیدا کرده و اقدامی را انجام دادند که درستی آن با تاییدات راهبران انقلاب در تمامی سالهای بعد از آن، نمایان شده است. برای مثال امام خمینی این حادثه را انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول دانستند و رهبری تصریح کردند که جوانان شجاع و مؤمن دانشجوی ما حقیقت و هویّت این سفارت را كه عبارت بود از لانهی جاسوسی كشف كردند و در مقابل چشم مردم دنیا گذاشتند.
در توضیح روایت سوم، میبایست تحلیل درستی از ریشهها و پیامدهای 13 آبان مورد توجه قرارگیرد:
🔻 ریشهها:
در زمان پهلوی، آمریکا حامی اصلی رژیمی بود که 98 درصد مردم از آن ناراضی بودند، ساواک توسط آمریکا تاسیس شده بود. رفتار 50 هزار مستشار آمریکایی حاضر در ایران و دیگر اقدامات آنها منجر به ایجاد حس بیزاری در مردم شده بود. پس از انقلاب نیز سفارت آمریکا عملا به ستاد برنامهریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابودکردن آن بدل شده بود، تلاش برای تجزیه ایران، بلوکه کردن اموال ایران، عدم عودت شاه مخلوع به کشور، شهادت بزرگان انقلاب و حتی تهدید جان مبارک امام (ره) گوشهای از اقدامات سفارت آمریکا بود که بعدها با کشف اسناد مرتبط در سفارت، مهر تاییدی بر انجام این اقدامات زده شد. از طرفی دولت بازرگان ادراک و مطالبات مردم در موضوعات فوق را نادیده میگرفت. لذا خشم برگرفته از این مسائل واقعی، منجر به وقوع این حادثه شد.
🔻 پیامدها:
از پیامدهای منفی این حادثه، ایجاد تحریمها و غیرعادی شدن روابط دولتهای غربی با ایران مطرح میشود که در پاسخ آنها باید گفت: آغاز تحریمها و بلوکه شدن اموال و داراییهای ایران، ازحدود یک سال قبل از 13 آبان 58 و همزمان با پیروزی انقلاب آغاز شد و ریشه خصومت آمریکا نیز نه از سال 58 بلکه از کودتای ۲۸مرداد سال 42 و بر اساس خوی استکباری این کشور و از طرفی با توجه به ماهیت استقلال خواهانه مردم ایران و موقعیت ژئوپلیتیک ایران شروع گردید.
در عوض از پیامدهای مثبت 13 آبان میتوان به ایجاد اعتماد به نفس در مردم و جوانان کشور، تحقیر آمریکا در ماجرای حمله طبس و شکل گیری ادراکی شجاعانه در دنیا و این شعار که میتوان مقابل آمریکا ایستاد و سر خم نکرد اشاره شود. همچنین در این سالها انقلابهای عربی و منطقهای نشان داد که به دلیل حضور مستقیم و فعال آمریکا در این کشورها، انقلابها مانند انقلاب مصر با دخالت آمریکاییها به انحراف کشیده شدهاند ولی در ایران این اتفاق رقم نخورده است. از دیگر پیامدها کم رنگ شدن جریانات غرب زده و وابسته در اداره کشور تا سالها بعد از ۱۳ آبان و به حاشیه رفتن جریانهایی مانند نهضت آزادی و جبهه ملی از سپهر سیاسی ایران بوده است.

                            
                            
                            