صفحه اصلی > تیتر یک : از پارادایم تسلیم تا تئوریسین تسلیم

از پارادایم تسلیم تا تئوریسین تسلیم

اقدام تروئیکای اروپایی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه برجام، بیش از هر زمان دیگری تئوری‌ای را به چشم آورد که تا پیش از این تکذیب می‌کردند یا عنوان می‌داشتند که اگر برجام نباشد، به همان وضعیت قبل بازمی‌گردیم. این روزها بانیان برجام به جای پاسخگویی نسبت به آنچه رقم خورده است، با روی زیاد به مقابله و تکرار ادعای قبلی پرداخته‌اند.

حسن روحانی، به‌عنوان چهره‌ای که نماینده شاخص این جریان بود و بلاهای فراوانی، مانند سال‌ها رشد منفی، را بر سر کشور آورد، امروز به جای آنکه پاسخگوی اشتباهات خود باشد، باز هم نسخه‌ای را پیچیده است که بلای برجام را به مراتب بدتر بر سر ایران بیاورد.

او در اظهارات اخیرش عنوان داشته است: «سه کشور اروپایی حق ندارند اسنپ‌بک کنند.» جالب آنکه در ادامه همین سخنان، از لزوم مذاکره با ۴+۱ سخن گفته و تأکید کرده است: «هنوز فرصت هست با ۱+۴ مذاکره کنیم تا اسنپ‌بک از دستور خارج شود.»

روحانی در حالی این سخنان را بر زبان می‌آورد که نتیجه سال‌ها ریاست او بر دولت، جز زیان و آمارهای منفی به امید همین نگاه غربی، نبوده است؛ زیان‌هایی که تا امروز نیز ادامه دارد و همچنان گرفتار آثار و عواقب آن، مانند مکانیسم ماشه، هستیم.

جالب آنکه این جریان تنها چند ماه پیش، با همین سخنان، در حالی تئوری مذاکره را داغ می‌کرد که سرانجام آن منجر به حمله نظامی آمریکا، آن هم برای اولین بار در طول تاریخ، به ایران شد. همین جریان بلافاصله پس از چنین شکستی در آرا و اندیشه‌های خود و روشن شدن نتایج خوش‌بینی به غرب، و پس از جنگ تحمیلی دوم، به جای عبرت‌آموزی و عذرخواهی، از تغییر پارادایم سخن گفتند؛ تغییری که هرگز معنای آن برای کسی مشخص نشد. چرا که پارادایمی که سال‌ها دنبال می‌کردند، یعنی پارادایم وادادگی، نه‌تنها عامل نجات نشد، بلکه در مقاطع مختلف منافع ملی را به چالش کشید.

امروز اما همین جریان، حتی از منطق وادادگی عبور کرده و به تسلیم محض ـ همان پارادایم تسلیم ـ روی آورده‌اند. آنچه ما گفتیم، چند روز بعد با بیانیه‌ای دیگر از سوی جبهه اصلاحات به صراحت عنوان شد تا به‌خوبی مشخص شود که پارادایم مذکور دقیقاً همان پارادایم تسلیم است.

آیا آنچه این جریان می‌نگارد جز بازگویی سخنان وقیحانه ترامپ به زبانی دیگر است؟ کافی است به توییت‌های ترامپ درباره ایران، به‌ویژه درخواست‌های او برای تسلیم ایران، نگاه کنید.

جالب آن است که این سخنان در حالی مطرح می‌شود که جامعه جهانی، ترامپ را گوشه‌نشین و بازنده جنگ‌افروزی‌های خود می‌داند؛ تا جایی که خود او نیز به شکست مقابل چین در ماجرای هند و روسیه اذعان کرد و در نهایت مجبور به پذیرش شرایط روس‌ها در مذاکرات اوکراین شد. در چنین شرایطی که ترامپ نه‌تنها تمامی بازی‌های خویش را باخته، بلکه همچنان با گستاخی از ایران یاد می‌کند و صراحتاً در آخرین اقدام خود وزارت دفاع را به وزارت جنگ تبدیل کرده است ـ تا نشانی از موضع او در مسائل بین‌الملل و نگاه گنده‌لاتی‌اش باشد ـ آیا بازگویی این سخنان تاریخ‌مصرف‌گذشته، نتیجه‌ای جز تضعیف کشور دارد؟

جالب‌تر آنکه حسن روحانی، پس از سال‌ها اقدام علیه امنیت ملی ـ از درخواست انحلال تیپ‌های نوهد گرفته تا تجربه‌ها و روایت‌های نقش او در ۵۹۸ و همچنین نتیجه مذاکرات او در سعدآباد و برجام ـ هنوز متوجه نمی‌شود که همین سه کشور محدود اروپایی که از آن یاد می‌کند، بدون اجازه ترامپ کاری از پیش نمی‌برند. هنوز تصویر «میز تحقیر» در برابر چشمان جهانیان تازه است.

به نظر می‌رسد وقت آن فرا رسیده که جریان تسلیم و شخص حسن روحانی، به‌عنوان تئوریسین تسلیم، نگاه واقعی به مسائل کشور و بین‌الملل را به دست بیاورند و دست از سخنان و تجربه‌های تکراری بردارند؛ آن هم در شرایطی که ایران، پس از پیروزی در جنگ دوازده‌روزه، با وجود هزینه‌های عبور از نظم قدیم، امروز فرصت استفاده از ظرفیت‌های گسترده بین‌المللی را دارد.

امروز حتی دوستان سابق آمریکا و سه کشور اروپایی، مانند هند، متوجه تغییر معادلات جهانی شده‌اند، اما تئوریسین‌های تسلیم داخلی همچنان در خواب کدخداانگاری خویش باقی مانده‌اند و گویا قصد بیداری ندارند!

پارادایم تسلیم در تمام این سال‌ها بر چیزی اصرار داشت که نتیجه آن، سال‌ها خسارت ـ به‌ویژه در دهه نود ـ شد و عملاً دهه سوخته رشد ایران را رقم زد. پارادایمی که بر پایه ایده‌ای ساده‌انگارانه از تعامل با غرب بنا شده بود، نه‌تنها منافع ملی ایران را تأمین نکرد، بلکه خسارات هنگفتی بر کشور تحمیل کرد و حقانیت منتقدان را اثبات نمود.

حالا که سرنوشت برجام به پرده آخر رسیده و اروپایی‌ها با سوءاستفاده از مفادی که تیم مذاکره‌کننده روحانی پذیرفته بود، تحریم‌های شورای امنیت را بازمی‌گردانند، زمان مناسبی است تا این پارادایم تسلیم مورد بررسی دقیق قرار گیرد. بانیان این رویکرد، به‌ویژه حسن روحانی که خود را معمار برجام می‌دانست، اکنون باید پاسخگوی این شکست باشند. فقره برجام نشان داد که انگاره‌های جریان غرب‌گرا درباره نحوه مواجهه با آمریکا و اروپا، کاملاً بی‌اعتبار و شکست‌خورده است.

ایده تعامل مطلوب با غرب، که روحانی آن را به‌عنوان کلید حل همه مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور معرفی می‌کرد، در عمل چیزی جز تسلیم در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب نبود. بر همین اساس، با استناد به برجام به‌عنوان یک نمونه ملموس، می‌توان موجودیت این جریان و خساراتش را در پیشگاه مردم محاکمه کرد.

با این حال، منتقدان روحانی، از جمله سعید جلیلی، که سال‌ها پیش هشدارهای دقیق و واقع‌بینانه‌ای در این زمینه داده بودند، نجابت به خرج دادند و با توجه به شرایط حساس کشور از تشدید اختلافات داخلی اجتناب کردند. اما روحانی، به جای عذرخواهی از مردم بابت این خسارات، طبق عادت همیشگی‌اش، با وارونه‌نمایی واقعیات ژست طلبکاری گرفته و به منتقدان تاخته است. او اخیراً گفته که منتقدان برجام حالا باید ساکت شوند! در حالی که خودش باید سکوت اختیار کند و مسئولیت شکست پارادایم تسلیم را بپذیرد.

پیش از ورود به جزئیات اظهارات روحانی و مقایسه آن با مواضع منتقدانی چون جلیلی، ذکر این نکته ضروری است که در شرایط فعلی، حفظ همبستگی ملی یک الزام انقلابی است. اما از آنجا که روحانی با تحریف واقعیات، همچنان به دنبال تثبیت انگاره‌های غلط درباره سیاست خارجی است، سکوت در برابر او نه‌تنها جایز نیست، بلکه خیانت به منافع و امنیت ملی و اقدامی علیه اتحاد ملی محسوب می‌شود؛ چرا که برخلاف دستاوردهای ملت در جنگی که عامل اتحاد حداکثری مردم بود، عمل می‌کند.

پارادایم تسلیمِ تئوریسین تسلیم، که بر پایه خوش‌بینی کاذب به غرب و پذیرش مفادی چون اسنپ‌بک بنا شده بود، اکنون به‌عنوان یک عبرت تاریخی مطرح است؛ عبرتی که زمان پایان آن فرا رسیده تا ده سال دیگر دوباره زمانه عبرت تکرار نشود، بلکه این بار دهه‌ای از فرصت و بهره‌مندی از منافع ملی رقم بخورد.

طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد.
مقالات مرتبط

قهقرای روحانی

در حالی که سایه مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) و دیگر اشتباهات قبلی حسن…

18 شهریور 1404

شکست آمریکایی

رئیس‌جمهور آمریکا پس از دیدار روزهای اخیر مسئولان ارشد چین، روسیه و…

14 شهریور 1404

200 سال اعتماد، غربزدگی و وادادگی

در هفته‌های اخیر، جریان غرب‌گرا در داخل کشور بار دیگر با بی‌اعتنایی…

12 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید