آخرین اخبار از لبنان حکایت دارد که پروژه آمریکایی- صهیونیستی خلع سلاح مقاومت چند قدم به پیش رفته است و دولت لبنان طرحی عملیاتی در این زمینه تصویب کرده است. این اقدام خطرناک دولت لبنان تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفته و تبعات خطرناکی برای لبنان خواهد داشت. خلع سلاح مقاومت به معنای بیهویت کردن مقاومت است و حزبالله لبنان تاکید کرده هرگز زیر بار آن نخواهد رفت.
اما همین ایام در ایران مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی لایحه عضویت ایران در معاهده مقابله با تامین مالی تروریسم که در ایران با اختصار CFT شناخته میشود، است. این معاهده از موارد مورد مطالبه FATF از ایران است که در برنامه اقدام از ایران خواسته شده است و دولت وقت ایران تعهد سطح بالای سیاسی برای اجرای آنها ارایه کرده است.
چالش مهم این معاهده برای ایران به تعریف تروریسم و عدم استثناء پذیری آن برمیگردد. در ماده ۲ معاهده تعریف عام از تعروریسم ارایه شده است و در ماده ۶ هرگونه استثناء بر آن را رد کرده است. در نتیجه کارشناسان حقوق بینالملل معتقدند که در این موضوع (تعریف تروریسم) نمیتوان حق شرط گذاشت چرا که صراحتا معاهده آن را در ماده ۶ خود رد کرده است.
جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی مترقی خود (صل ۱۵۴)، اقداماتی که علیه اشغالگری، نژاد پرستی و استعمار را مشروع دانسته و آنها را در دایره تعریف تروریسم نمیداند. لذا نمیتواند تعریف و عدم استثناءپذیری معاهده CFT را بپذیرد و از طرف دیگر با توجه به تصریح این معاهده، حق شرط نیز نمیتواند چالش را رفع کند. برخی از کشورها نیز که حق شرطی مشابه گذاشتهاند مورد اعتراض سایر اعضای معاهده قرار گرفته است.
چالش تعریف تروریسم با FATF در قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم نیز وجود دارد که تاکنون حل نشده است. در برنامه اقدام FATF از ایران خواسته است که قید مربوط به استثناءها در قانون داخلی ایران کاملا حذف شود. اما مجلس شورای اسلامی حتی در اصلاحیه قانون مقابله با تامین مالی تروریسم در سال ۱۳۹۷ آن را حذف نکرد.
چرا همزمانی این دو پدیده خطرناک است؟ همه آنهایی که مسایل ایران و منطقه غربآسیا را دنبال میکنند میدانند که سیاستهای غرب در این منطقه ذیل ادبیات مقابله با «تروریسم» معنا و منسجم شده است. آمریکا و متحدانش و رژیم صهیونیستی اقدامات نیروهای مقاومت را تروریسم میدانند. اصرار آنها برای عضویت ایران در معاهده CFT و اجرای کامل برنامه اقدام FATF از جمله اصلاح قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم به همین دلیل است.
آنان میدانند با عضویت ایران در این معاهده و بر اساس مفاد معاهده، ایران باید با آنها در مقابله با تامین مالی تروریسم همکاری کند. اگر همکاری کند که طراحی آنها را کامل کرده و اگر همکاری نکند با ابزار FATF به ایران فشار میآورند. همانطور که در این سالها دولت لبنان را تحت فشار قراردادند و در مهر سال پیش FATF لبنان را در فهرست خاکستری قرار داد که یکی از مهمترین دلایل آن درخواستهای همکاری برای ارایه نتیجه تحقیقات درباره حزب الله لبنان به طرف خارجی است.
در صورتی که ایران در تعریف تروریسم عقبنشینی کند و تعریف غربیها را که در معاهده CFT متعین شده است، بپذیرد پیام مشخص و البته بدی برای دوستان و دشمنان دارد. میتواند این حرکت به معنای عقبنشینی ایران در حمایت از اندیشه مقاومت تعبیر شود. برای همه روشن است که تروریسم در محیط بینالملل و نزد کشورهای غربی به چه معناست و پذیرش ایران هم معنای روشنی خواهد داشت. خصوصا در این مقطعی که یک طراحی خطرناک برای خلع سلاح مهمترین نیروی محور مقاومت در حال اجرا است.
اعضای محترم مجمع تشخیص باید به پیامهایی که از قِبل تصمیم آنان به دوستان و دشمنان مخابره میشود، توجه داشته باشند. این خود بخشی از مصلحت است. در مورد پالرمو در زمانی که ترامپ در منطقه خلیج فارس بود و ایران را مورد هجمه قرار میداد، تصویب شد و این اقدام پیام ضعف به دشمن مخابره کرد. به هشدارها را باید در زمانش توجه کرد و الا پس از وقوع خطر چندان مفید نخواهد بود، مانند هشدارهایی که ده سال پیش درباره مکانیزم ماشه داده شد و البته مورد توجه قرار نگرفت.
اهمیت این موضوع با توجه به اینکه تصویب این معاهده کمکی به تغییر وضعیت ایران نزد FATF نمیکند، بیشتر میشود. خانی رئیس مرکز اطلاعات مالی تصریح کرده که در بهترین حالت و مشروط به وجود یک انسجام ملی یک سال تا یک سال و نیم بعد از تصویب CFT «شاید» سایر اقدامات پذیرفته نشده ایران در چارچوب برنامه اقدام مورد پذیرش قرار گیرد و «شاید» بعد از آن وضعیت ایران عادی شود. این شایدها در برابر خطر مشخص کنونی وزنی ندارد. البته این را نیز به خوبی میدانیم که عادی شدن وضعیت ایران در FATF نیز اثری بر عادی شدن روابط خارجی بانکی ایران نخواهد داشت. هرچند دروغهای زیادی در این باره بیان شده است.