فرصتی به‌نام پاکستان؛ نخستین الگوی عملیاتی اقتصاد مقاومتی؟

در روزگار پرتلاطم تحریم‌ها، فشارهای اقتصادی و نبرد روایت‌ها، خیلی از مفاهیم مهمی که سال‌هاست روی کاغذ آمده‌اند، هنوز فرصت پیاده‌سازی واقعی پیدا نکرده‌اند.از اقتصاد مقاومتی زیاد شنیده‌ایم: واژه‌ای پرطنین که در سیاست‌های کلی نظام آمده، در بیانیه‌های دولتی تکرار شده و در جلسات راهبردی مورد تأکید قرار گرفته.اما بی‌پرده باید گفت که خیلی از آنچه تا امروز به‌نام اقتصاد مقاومتی اجرا شده، یا صرفاً شکلی نمایشی داشته یا عملاً از روح این سیاست‌ها فاصله گرفته است، در این میان اما یک اتفاق تازه، کم‌سروصدا اما راهبردی، دارد روی مرز شرقی ایران رقم می‌خورد.اتفاقی که اگر جدی گرفته شود، شاید نخستین «نقشه عملیاتی» واقعی برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد؛ سند همکاری اقتصادی میان ایران و پاکستان.

ایران و پاکستان، فراتر از یک مرز مشترک

کشوری با جمعیتی نزدیک به ۲۴۰ میلیون نفر، با بحران انرژی، با تورم بالا، اما بازار مصرف وسیع، و وابستگی جدی به واردات غذا، انرژی و خدمات فنی؛ این یعنی پاکستان امروز.و در آن‌سو، ایران با ظرفیت صادرات برق، دارو، خدمات مهندسی، کشاورزی و توانمندی در حوزه تهاتر و تأمین امنیت مرزی، این‌دو کشور فقط دو همسایه نیستند؛ بلکه اگر درست نگاه کنیم، مکمل‌های راهبردی یکدیگر در حوزه اقتصادی‌اند.و همین مکمل‌بودن، پایه‌ای است برای یک مدل جدید از همکاری اقتصادی منطقه‌ای؛ مدلی که برخلاف الگوهای رایج، وابسته به دلار و شبکه بانکی جهانی نیست، بلکه بر مبنای منابع محلی، ظرفیت مرزی، و تبادل غیرسنتی طراحی شده است.

چهار مؤلفه‌ی کلیدی این همکاری

اگر بخواهیم سند همکاری ایران و پاکستان را به زبان ساده و کاربردی تحلیل کنیم، می‌توان چهار محور اصلی را به‌عنوان «مصداق‌های عینی اقتصاد مقاومتی» در آن دید:

۱.برون‌گرایی درون‌زا، نه وابستگی به غرب

برخلاف ذهنیتی که برون‌گرایی را صرفاً در قالب صادرات به اروپا یا جذب سرمایه غربی معنا می‌کند، در این سند، صادرات برق، خدمات مهندسی، دارو و حتی فناوری بومی ایران به پاکستان پیش‌بینی شده است.یعنی برون‌گرایی‌ای که ریشه در ظرفیت‌های درونی کشور دارد و به منطقه هم‌جوار گره خورده، نه به غربی دوردست.

۲.مردمی‌سازی واقعی، نه صرفاً شعار

در بخش مهمی از توافقات، تأکید بر نقش تعاونی‌های محلی، بازارچه‌های مرزی، و مشارکت مرزنشینان شده است.این یعنی به‌جای اینکه فقط شرکت‌های بزرگ و بروکراتیک وارد میدان شوند، خود مردم منطقه نیز در طراحی و بهره‌برداری از این همکاری سهیم می‌شوند.این‌ همان مفهومی است که سال‌هاست به‌نام مردمی‌سازی اقتصاد مطرح می‌شود، اما کمتر تحقق یافته.

۳.عبور عملیاتی از دلار و تحریم

از جذاب‌ترین بخش‌های این همکاری، مبادله به‌صورت تهاتری و با واحد پول محلی (روپیه) است.این یعنی عبور از دلار، بی‌نیازی از سوئیفت و بانک‌های واسطه، و آزادسازی ظرفیت‌های مبادلات غیررسمی اما قانونی.تهاتر برق با برنج و دام، یا دارو با چای و منسوجات، دقیقاً همان مدلی است که می‌تواند اقتصاد تحریم‌شده را از انفعال نجات دهد.

۴.امنیت‌سازی از دل اقتصاد، نه صرفاً با سلاح

اگر توسعه اقتصادی و اشتغال در مرزها جدی گرفته شود، خودبه‌خود زمینه قاچاق، ناامنی و آسیب‌های اجتماعی هم کاهش می‌یابد.در این سند، از راه‌آهن زاهدان-کویته تا اتصال بندر گوادر به ایران، همه زیرساخت‌ها با هدف ایجاد امنیت اقتصادی طراحی شده‌اند.این یعنی ساختن امنیت از دل اشتغال و مشارکت، نه فقط با نیروی نظامی.

یک آزمایشگاه منطقه‌ای برای اقتصاد مقاومتی

شاید بتوان گفت این همکاری، یک آزمایشگاه عملیاتی برای همه آن مفاهیمی است که سال‌هاست در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی آمده ولی هنوز پیاده‌سازی نشده‌اند.برای همین، باید این سند را نه به‌عنوان یک تفاهم‌نامه دیگر، بلکه به‌مثابه یک پروژه ملی دید. در این پروژه، فقط وزارت خارجه یا وزارت نیرو مسئول نیستند.همه باید نقش ایفا کنند:

  • وزارت صمت، برای تنظیم صادرات و واردات مرزی
  • وزارت تعاون، برای فعال‌سازی تعاونی‌های مرزنشین
  • وزارت اقتصاد، برای تدوین مدل‌های تهاتر و پولی جایگزین
  • وزارت ارتباطات و فناوری، برای انتقال خدمات دیجیتال و فنی به بازار پاکستان
  • و حتی خود استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، و بسیج سازندگی و نهادهای محلی
  • همین‌طور شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی، که می‌توانند در حوزه دارو، انرژی خورشیدی، فناوری آب، ماشین‌آلات سبک و آموزش مهارتی وارد تعامل منطقه‌ای شوند.

باید واقع‌بین بود.در شرایط فعلی، که محور غربی فشارهای خود را تشدید کرده، و اقتصاد ایران درگیر مسائل پیچیده ارزی، تورمی و تحریمی است، چنین فرصت‌هایی کم‌نظیر و شاید تکرارناشدنی‌اند. پاکستان امروز نیازمند همکاری است، و ایران فرصت پاسخ‌گویی دارد.اما این فرصت، مثل بسیاری از فرصت‌های دیگر، می‌توان یک مدل موفق از اقتصاد مقاومتی را نه در قاب شعار، بلکه در جغرافیای جنوب شرق کشور پیاده کرد.می‌توان چابهار را به نقطه پیوند اقتصاد ایران و پاکستان تبدیل کرد، و مرز را از معبر قاچاق به محور توسعه بدل ساخت.

مقالات مرتبط

آرامش نسبی در میدان فردوسی پس از ماشه

گروه اقتصادی- میثم ترکیان: بازار ارز و طلا پس از فعال‌سازی مکانیسم…

برجام فریب و نمایش پوچ

در جلسه فوق العاده شورای امنیت سازمان ملل در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵،…

چرا اثر واقعی اقتصادی اسنپ بک اندک است و چطور میتوان اثر روانی آن را مدیریت کرد؟

آنچه با عنوان اسنپ بک در متن برجام گنجانده شد، شامل بازگشت…

دیدگاهتان را بنویسید