تله‌ تمدید مکانیسم ماشه

در شرایطی که تحولات سیاسی و اقتصادی جهان با شتابی بی‌سابقه جریان دارد، مسئله‌ی تحریم و سازوکارهای مرتبط با آن اهمیت ویژه‌ای یافته است. در این میان، مکانیسم ماشه و پیامدهای تمدید آن، یکی از موضوعات حساس و تعیین‌کننده در سیاست خارجی ایران است که تبعات گسترده‌ای بر اقتصاد و دیپلماسی کشور دارد. این یادداشت، نگاهی تحلیلی به وضعیتی است که آینده‌ی تعاملات ایران با قدرت‌های جهانی را رقم می‌زند.
از مذاکره بی‌حاصل تا جنگ: پیامدهای تمدید ماشه
با اقدام سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در جهت فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه کشورمان، بحث‌های بسیاری پیرامون تمدید این ساز‌وکار و تبعات آن مطرح می‌گردد. تمدید مکانیسم ماشه، به‌عنوان ابزاری در دست غرب و به‌ویژه سه کشور اروپایی(E3) نه‌تنها راه‌حلی برای رفع تحریم‌ها نیست، بلکه کشور را در چرخه‌ای معیوب از تعلیق، تضعیف و تهدید دائمی به جنگ نگه می‌دارد. این سازوکار که در توافق برجام گنجانده شده، از ابتدا نشان‌دهنده‌ی سوءنیت غرب در قبال کشورمان و قصد آن‌ها برای حفظ سلطه و تضعیف ایران بوده است. تمدید آن، برخلاف ادعاهای دیپلماتیک مبنی بر ایجاد فضای مذاکره، صرفاً ابزاری برای تحمیل امتیازات یک‌طرفه و نابرابر است که اقتصاد ایران را در بلاتکلیفی و عدم‌قطعیت فرو می‌برد. این وضعیت، با ایجاد فضای روانی منفی، مانع از تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی، جذب سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاری منسجم می‌شود و عملاً کشور را در معرض باج‌خواهی و آسیب‌پذیری‌ مداوم قرار می‌دهد.
آمریکا و اروپا با تمدید مکانیسم ماشه، به‌دنبال حفظ اهرم فشار چندجانبه در شورای امنیت هستند تا ایران را در یک موضع ضعف دائمی نگه دارند. این رویکرد نه‌تنها نشانه‌ای از عدم صداقت در مذاکرات است، بلکه تلاشی برای وادار کردن ایران به تسلیم در برابر خواسته‌های غیرمنطقی غربی‌هاست. تجربه‌ی یک دهه‌ی گذشته نشان داده که تحریم‌های ثانویه‌ی آمریکا، که بخش عمده فشار اقتصادی علیه کشورمان را تشکیل می‌دهند، تأثیرات به‌مراتب بیشتری نسبت به تحریم‌های شورای امنیت دارند که البته کشورمان تا حد زیادی در خنثی‌سازی آثار آن موفق بوده است. با این حال، تمدید مکانیسم ماشه به‌عنوان یک شمشیر داموکلس، با ایجاد هراس روانی و فعال کردن جریان‌های غرب‌گرا در داخل، به‌دنبال برهم زدن ثبات بازارهای داخلی مانند ارز و طلا و شرطی‌سازی اقتصاد کشور به این اهرم فشار غربی (مکانیسم تمدید‌شده) است؛ امری که در دراز مدت، به‌جای حل مشکلات، به تشدید ناکارآمدی اقتصادی و فشار بر معیشت مردم منجر می‌شود.
پذیرش تمدید مکانیسم ماشه، به معنای پذیرش ضمنی وضعیت جنگی و تهدید دائمی است که کشور را در دور باطلی از ترس‌پردازی‌های پیاپی، مذاکرات بی‌حاصل، امتیازدهی نابرابر و تضعیف داخلی نگه می‌دارد. آن هم در شرایطی که با نزدیک شدن به موعد اتمام هر تمدید، حساسیت و تاثیرپذیری روانی ناشی از این تحریم‌ها، بیشتر خواهد شد. این رویکرد، نه‌تنها به خنثی‌سازی تحریم‌ها کمکی نمی‌کند، بلکه با ایجاد فضای ابهام، فرصت‌های توسعه داخلی و تعامل سازنده با جهان (به‌ویژه کشورهای همسو مثل چین، روسیه و همسایگان) را محدود می‌سازد. یعنی ایران را مشغول به یک مسئله‌ی فرعی نگه‌ نمی‌دارد تا از متمرکز ساختن قدرت و ثروت کشور برای حل مسائل اصلی و با اولویت بالا همچون تقویت همکاری با چین، حل ناترازی و تامین سرمایه‌گذاری غافل بماند. در چنین وضعیتی غرب‌گرایان داخلی، با اغراق و بزرگ‌نمایی پیرامون تهدید تحریم‌های شورای امنیت، سعی در القای بن‌بست و وادار کردن کشور به خودکشی دیپلماتیک دارند. این در حالی است که فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تأثیر عملی محدودی خواهد داشت و بیشتر به‌عنوان ابزاری روانی برای ضربه به کشورمان عمل می‌کند و اصلا به اندازه‌ی اهمیت ندارد که اولویت شماره یک کل دستگاه سیاست‌گذاری کشورمان گردد.
فرصتی برای نقش‌آفرینی در نظم جدید
ایران، به‌جای گرفتار شدن در دام تمدید مکانیسم ماشه، باید مسیر بهبود اقتصاد داخلی، تقویت راه‌های دور زدن وخنثی‌سازی تحریم‌ها و همکاری با قدرت‌های غیرغربی مانند چین، روسیه و سازمان‌هایی نظیر بریکس و شانگهای را دنبال کند. تجربه کشورهایی نظیر چین و روسیه نشان می‌دهد که با تغییر زمین بازی و تمرکز بر فناوری‌های راهبردی و اتحادهای جدید، می‌توان ساختار تحریم‌ها را بی‌اثر کرد و حتی هزینه‌هایی برای تحریم‌کنندگان ایجاد نمود. پذیرش تمدید، به معنای گیر افتادن در حلقه‌‌ای است که کشور را از اصلاح ساختارهای معیوب، رفع تبعیض و فساد، و ایجاد فرصت‌های اقتصادی بازمی‌دارد و عملاً ایران را در معرض تهدید جنگ و بی‌ثباتی مداوم قرار می‌دهد.
با این وصف، تمدید مکانیسم ماشه نه‌تنها به نفع ایران نیست، بلکه به معنای پذیرش سلطه غرب و ادامه بازی در زمینی است که قوانین آن را دشمنان ملت ایران نوشته‌اند. لذا با تحمیل بلاتکلیفی و تضعیف وحدت ملی، راه را برای فشارهای روانی، اقتصادی و حتی نظامی هموار می‌کند. ایران باید با رد قاطعانه تمدید این مکانیسم، به‌سمت تقویت بنیان‌های داخلی و تعامل گسترده با جهان غیرغربی حرکت کند. مسیری که می‌تواند فرصت‌های نهفته در بحران را به نفع ملت ایران تبدیل کند و کشور را از چرخه مخرب مذاکره، تضعیف و تهدید جنگ خارج سازد.

مقالات مرتبط

جنگ جدید تروریستی آمریکا علیه ونزوئلا

دولت ترامپ، همراه با تندروترین اعضای جمهوریخواه و با تاسی به سیاستهای…

26 شهریور 1404

ماشه اروپایی

در حالی که ایران در میانهٔ مذاکرهٔ غیرمستقیم با آمریکا به سر…

26 شهریور 1404

ایران در برابر یک چرخش سرنوشت‌ساز

گزارش | العربی الجدید   در بحبوحه جنگی که هنوز فروکش نکرده،…

26 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید