بیانیههای روسیه و چین در شورای امنیت به وضوح نشان میدهد که این دو قدرت، از دیپلماسی چندجانبه و حفظ توافق برجام در مقابل سیاستهای فشار حداکثری غرب دفاع میکنند. آنها با رد قاطع مشروعیت مکانیسم ماشه، آمریکا و متحدانش را عامل اصلی بیثباتی کنونی میدانند و راه برونرفت را نه در تحریم و تهدید، بلکه در بازگشت به پایبندی کامل به تعهدات برجام و از سرگیری گفتوگوهای دیپلماتیک جستوجو میکنند. این موضعگیری، شکاف عمیق ژئوپلیتیک در شورای امنیت را بیش از پیش آشکار کرده و نشان میدهد که پرونده هستهای ایران به میدانی برای تقابل استراتژیک بین شرق و غرب تبدیل شده است.
نماینده روسیه از همان ابتدا هرگونه مشروعیت برای اقدامات غرب را رد میکند و میگوید: «هیچ مبنای حقوقی، سیاسی یا رویهای برای هرگونه اقدامی… نمیبینیم.» این جمله موضع قاطع و بدون ابهام روسیه را نشان میدهد.در ادامه، نبنزیا با اشاره مستقیم به سه کشور اروپایی، استدلال میکند که آنها خود ناقض اصلی هستند: «خود بریتانیا، فرانسه و آلمان به طور مزمن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را نقض کردهاند.» او به طور مشخص به «اعمال تحریمهای یکجانبه غیرقانونی» و «نقض رویههای حل اختلاف» اشاره میکند تا حق قانونی آنان برای فعالسازی ماشه را باطل اعلام کند.
سپس، در بخش سوم، هسته استدلال حقوقی روسیه ارائه میشود. نبنزیا تأکید میکند: «قطعنامه ۲۲۳۱ یک سند جامع است و هیچ شکافی بین آن و برجام… قائل نیست.» او اقدام اروپا را با توصیف آن به عنوان «ریاکارانه و از منظر حقوقی و سیاسی غیرقابل دفاع» محکوم میکند.روسیه نقش ریاست کره جنوبی را نیز به چالش میکشد و اقدام آن را «عجولانه» و «گیجکننده» میخواند. نبنزیا با بیان این که کره جنوبی «با رویکردهای مخرب غرب همراه شده است»، ادعا میکند که این کشور بیطرفی خود را از دست داده است.
در پاراگراف پنجم و ششم، لحن نماینده روسیه تندتر میشود. او کل جریان را یک «نمایش ناشیانه با هدف ایجاد یک «واقعیت موازی» کاذب» مینامد. او معتقد است هدف غرب استفاده از شورای امنیت به عنوان «ابزاری برای ترفندهای کثیف خود، به عنوان اهرمی علیه یک کشور نامطلوب» است که از منافع حاکمیتی خود دفاع میکند. او این رویکرد را «رد کامل دیپلماسی» و جایگزینی آن با «زبان باجگیری و تهدید» میداند.
در پایان، نبنزیا به وضوح توضیح میدهد که رأی مثبت روسیه به معنای تأیید اقدامات غرب نیست، بلکه تنها به خاطر محتوای سند است: «ما امروز این کار را انجام میدهیم فقط به این دلیل که محتوای سند ارائه شده، ادامه لغو تحریمها علیه ایران را فرض میکند.» او تصریح میکند که این رأی «ذرهای مشروعیت به اظهارات اروپاییها… نمیدهد.»
اما چین، مانند روسیه، رأی مثبت خود را به محتوای سند مشروط میکند و همزمان مخالفت خود را اعلام میدارد: «چین قاطعانه با تلاشهای برخی کشورها برای مجبور کردن شورای امنیت به فعال کردن مکانیسم «بازگشت تحریمها» مخالف است.» چین معتقد است این کار «تلاشها برای حل مسئله… را به طور جدی تضعیف میکند.»
نماینده چین به صراحت آمریکا را مقصر اصلی میداند و میگوید: «ریشه اصلی… خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام… اتخاذ اقدامات «فشار حداکثری»… است.» او حتی یک گام فراتر گذاشته و به «حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران» اشاره میکند که محکومیت شدید اقدامات آمریکا را نشان میدهد.
چین با قاطعیت اقدام سه کشور اروپایی را محکوم میکند: «این ناعادلانه و غیرقابل توجیه است.» همچنین هشدار میدهد که این اقدام میتواند «منجر به عواقب غیرقابل پیشبینی و فاجعهباری شود.»
چین یک چارچوب و نکاتی را مطرح میکند:
– توقف فشار: او از غرب میخواهد «سیگنالهای مثبت» ایران را ببیند و «فوراً اطلاعیه مربوط به فعالسازی مکانیسم… »را پس بگیرند.
– حمایت از گفتوگو: بر ضرورت بازگشت آمریکا به مذاکره تأکید کرده و میگوید باید «متعهد به خودداری از اقدام نظامی» بیشتر شود.
راهحل سیاسی: از «پیشنویس قطعنامهای… که هدف آن خرید زمان برای تلاشهای دیپلماتیک است» (قطعنامه مشترک با روسیه) دفاع میکند.
بیطرفی و انصاف: بر ایجاد تعادل بین تعهدات و حقوق ایران تأکید میورزد و میگوید باید «به حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای…» کاملاً احترام بگذارند.
فو کونگ موضع اصولی کشورش را جمعبندی میکند: «چین همچنان به حفظ موضع عینی و بیطرفانه خود ادامه خواهد داد»، برای ترویج صلح و گفتگو تلاش خواهد کرد.
این مواضع مشترک روسیه و چین نه تنها همبستگی استراتژیک این دو کشور در قبال پرونده هستهای ایران را نشان میدهد، بلکه گواهی است بر شکلگیری یک قطببندی جدید در عرصه بینالمللی که در آن دیپلماسی چندجانبه در تقابل با رویکردهای یکجانبه گرایانه قرار گرفته است.