زنان در جبهه مقاومت همواره نقش برجستهای در حفظ هویت جمعی، انتقال ارزشها و تقویت سرمایه اجتماعی ایفا کردهاند. آنان علاوه بر پشتیبانی اجتماعی و فرهنگی، میتوانند در عرصه دیپلماسی عمومی و جنگ روایتها نیز عاملی اثرگذار باشند. با این حال، ظرفیتهای زنان تنها در صورتی بالفعل میشود که در قالب یک شبکه منسجم، سازمانیافته و فراملی عمل کنند. لزوم شبکهسازی زنان جبهه مقاومت از این منظر اهمیت دارد که ضمن پاسخ به چالشهای ساختاری، فرهنگی و امنیتی، امکان استفاده بهینه از قدرت نرم و دیپلماسی عمومی را فراهم میسازد.
چالشهای پیشروی زنان در مسیر شبکهسازی
محدودیتهای ساختاری
نبود نهادهای رسمی هماهنگکننده، پراکندگی گروهها و کمبود منابع مالی پایدار، مهمترین مانع شبکهسازی زنان است. این ضعف نهادی باعث میشود فعالیتها بیشتر مقطعی و غیرسیستماتیک باقی بماند. پژوهشهای اندیشکدههایی مانند «گروه بحران » درباره لبنان نشان دادهاند که نبود کارآمدی نهادی در شرایط بحران، حتی سازمانهای مدنی فعال را به شدت آسیبپذیر میکند و این امر زنان را در جایگاه شکنندهتری قرار میدهد.
فشارهای سیاسی و امنیتی
دیپلماسی زنان مقاومت در بستری شکل میگیرد که با تحریمها، برچسبگذاریهای امنیتی و تهدیدهای مستقیم مواجه است. زنان فعال ، بیشتر در معرض فشار و نظارت قرار میگیرند.
موانع فرهنگی و اجتماعی
در بسیاری از جوامع عضو جبهه مقاومت، ساختارهای مردسالارانه و ناهمگونی زبانی و فرهنگی کار هماهنگی فراملی را دشوار میسازد. این چالشها مشروعیت اجتماعی فعالیتهای زنان را در برخی جوامع کاهش داده و حضور آنان را محدود میکند.
محدودیتهای رسانهای و ارتباطی
دیپلماسی عمومی زنان بیش از هرچیز به رسانهها وابسته است. اما ضعف در بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال، محدودیت دسترسی به پلتفرمهای بینالمللی و جنگ روایتها، زنان را در معرض تصویرسازی منفی رسانههای جهانی قرار میدهد. در همین راستا، اندیشکدههای غربی از جمله بروکینگز بر این نکته تأکید دارند که سرمایهگذاری بر توانمندی رسانهای زنان و آموزش سواد دیجیتال میتواند عاملی مهم در پیشگیری از افراطگرایی و مقابله با جنگ نرم باشد.
نقش سازمانهای مردمنهاد در شبکهسازی زنان
توانمندسازی و حمایت اجتماعی و روانی
سازمانهای مردمنهاد در کنار آموزش و توانمندسازی زنان میتوانند پشتیبانی روانی و اجتماعی از زنان فعال و خانوادههای آنان ارائه دهند. این حمایت، تابآوری زنان را در برابر تهدیدها افزایش میدهد و امکان تداوم فعالیتهای آنان را فراهم میکند.
بخش مهمی از فعالیت NGOها تولید روایت انسانی و چندزبانه است. این سازمانها میتوانند تصویر جایگزین در برابر رسانههای بینالمللی ارائه دهند و پیام مقاومت را در سطح جهانی با زبانی انسانی منتقل کنند.
شبکه سازی زنان مقاومت فلسطین
برخی زنان فلسطینی نقش جدی در تداوم جبهه مقاومت فلسطین داشته اند که نمونه های از آن معرفی می گردد:
جمیله الشنطی
عضو شورای قانونگذاری فلسطین و از رهبران برجسته جنبش حماس بود که در سال ۲۰۲۳ در غزه به شهادت رسید. او بهعنوان یکی از زنان پیشگام مقاومت، نقش محوری در حضور زنان در عرصه سیاسی و فرهنگی ایفا کرد. الشنطی همواره بر ضرورت حضور زنان در خط مقدم دیپلماسی مقاومت تأکید داشت و تلاش کرد زنان فلسطینی را به شبکهای فراملی متصل سازد.
أمل ابوشمسه
از فعالان مدنی و بنیانگذاران «مرکز زن برای مشاوره و آموزش حقوقی» در نابلس است. او از طریق آموزش، توانمندسازی و فعالیتهای اجتماعی، به زنان فلسطینی در کرانه باختری قدرت داد تا نقش مؤثرتری در جامعه ایفا کنند. ابوشمسه نمونهای بارز از آن است که چگونه NGOهای زنانه میتوانند در شرایط اشغال و بحران، به شبکهسازی و تقویت هویت مقاومت یاری رسانند.
لیلا خالد
یکی از نمادهای تاریخی مقاومت فلسطین و عضو جبهه خلق برای آزادی فلسطین است. او از دهه ۱۹۷۰ بهعنوان نخستین زن مبارز فلسطینی که در عملیات ربایش هواپیمای اسرائیلی شرکت کرد، به نماد بینالمللی مقاومت تبدیل شد. با گذشت دههها، لیلا خالد همچنان با حضور در کنفرانسهای بینالمللی و فعالیتهای رسانهای، نقشی مهم در دیپلماسی عمومی و بازنمایی صدای زنان فلسطینی دارد.
این سه چهره نشان میدهند که زنان فلسطینی توانستهاند در سه سطح میدانی، مدنی و دیپلماتیک وارد عمل شوند و با روایتسازی و شبکهسازی، بُعدی انسانی و جهانی به جبهه مقاومت بیفزایند.
جمع بندی و ارائه راهکار:
لزوم شبکهسازی زنان جبهه مقاومت ریشه در سه واقعیت دارد: نخست آنکه زنان ظرفیت عظیمی در تقویت مشروعیت و سرمایه اجتماعی دارند؛ دوم اینکه بدون سازماندهی، این ظرفیتها پراکنده میماند؛ و سوم اینکه سازمانهای مردمنهاد و شبکههای فراملی ابزار مؤثری برای بالفعلسازی این ظرفیتها هستند. تجربه زنان فلسطینی همچون جمیله الشنطی، أمل ابوشمسه و لیلا خالد نشان میدهد که زنان میتوانند همزمان در میدان مقاومت، عرصه مدنی و دیپلماسی بینالمللی نقشآفرین باشند. از نگاه اندیشکدههای غربی مانند رَند و بروکینگز نیز، عاملیت زنان در محیطهای پرتنش نه تنها تهدید نیست، بلکه فرصتی راهبردی برای افزایش تابآوری، مقابله با افراطگرایی و تقویت دیپلماسی عمومی به شمار میرود. بنابراین، شبکهسازی زنان جبهه مقاومت ضرورتی راهبردی است که میتواند افقهای جدیدی در برابر این جریان بگشاید.
1 تقویت سرمایه اجتماعی: زنان با ترویج فرهنگ ایثار و انسجام خانوادگی، پشتوانه اجتماعی مقاومت را تحکیم میکنند.
2 روایتسازی و دیپلماسی عمومی: بازگو کردن تجربههای انسانی از جنگ و اشغال، تصویری مشروع و انسانی از مقاومت به جهان عرضه میکند.
3 بازسازی اجتماعی: زنان در حوزه آموزش، بهداشت و بازسازی فرهنگی، جامعه بحرانزده را ترمیم میکنند.
4 مقابله با جنگ نرم: با تربیت نسل جدید و حفظ هویت فرهنگی و دینی، در خط مقدم تهاجم نرم ایستادهاند.
5 دیپلماسی غیررسمی: زنان با فعالیت در NGOها و محافل بینالمللی، پیام مقاومت را فراتر از مرزها منتقل میکنند.