صنعت معدن و صنایع معدنی همواره به عنوان یکی از ستونهای مهم اقتصادی کشور شناخته شده است. این بخش نه تنها نقش حیاتی در تأمین مواد اولیه صنایع دیگر دارد، بلکه ایجاد اشتغال، توسعه منطقهای و افزایش درآمدهای ملی را نیز به همراه دارد. با این حال، در شرایط کنونی، محدودیت منابع، هزینههای بالای تولید و رقابت فزاینده جهانی، ضرورت تمرکز بر بهرهوری کل عوامل تولید (Total Factor Productivity – TFP) و بهرهوری جزئی را بیش از پیش نمایان کرده است. بهرهوری کل عوامل تولید، شاخصی است که نشان میدهد تولید چگونه میتواند با استفاده بهینه از منابع موجود افزایش یابد و هدررفتها کاهش پیدا کند.
در ایران، با وجود ظرفیتهای معدنی غنی و ذخایر گسترده، میزان بهرهوری در بسیاری از معادن و صنایع معدنی هنوز فاصله قابل توجهی با میانگین جهانی دارد. گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که کشورهای پیشرفته معدنی مانند استرالیا، کانادا و شیلی، با استفاده از تکنولوژیهای نوین، سیستمهای هوشمند مدیریت معدن و بهینهسازی فرآیند تولید، توانستهاند بهرهوری کل عوامل تولید را به شکل قابل توجهی ارتقا دهند. بنابراین، تمرکز بر TFP نه تنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک راهبرد کلیدی سیاستگذاری برای دستیابی به رشد پایدار و افزایش رقابتپذیری در بازارهای جهانی محسوب میشود.
علاوه بر این، برنامه هفتم پیشرفت کشور و قوانین معدنی به صراحت بر اهمیت ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید در بخش معدن تأکید کردهاند. طبق برآوردهای سیاستگذاری، از رشد حدود ۸ درصد سالانه اقتصاد کشور در بخش معدن و صنایع معدنی، نزدیک به ۳۵ درصد آن ناشی از ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید است. این نشان میدهد که حتی بدون افزایش شدید سرمایهگذاری، بهبود بهرهوری میتواند سهم قابل توجهی در رشد تولید و کاهش هدررفت منابع داشته باشد. این قوانین با هدف بهبود عملکرد معادن، توسعه فناوری و افزایش راندمان تولید، چارچوب روشنی برای سیاستگذاری بهرهوری ارائه میکنند. بنابراین، ارتقای TFP در معادن ایران یک ضرورت اقتصادی و الزام قانونی و سیاستی است.
بهرهوری کل عوامل تولید و بهرهوری جزئی، تعریف و اهمیت
بهرهوری جزئی، معمولاً به عملکرد یک عامل تولید مانند کار، سرمایه، انرژی یا مواد اشاره دارد. در حالی که بهرهوری کل عوامل تولید (TFP) نگاه جامعتری دارد و میزان تولید را نسبت به مجموع ورودیها اندازهگیری میکند. افزایش TFP نشاندهنده توانایی سیستم در استفاده بهینه از منابع و مدیریت بهتر فرآیندها است و به صورت مستقیم بر کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش سودآوری اثر میگذارد.
در معادن و صنایع معدنی، بهرهوری کل عوامل تولید اهمیت ویژهای دارد. دلایل این اهمیت عبارتاند از:
کاهش هدررفت مواد اولیه و انرژی، که بخش عمدهای از هزینهها را تشکیل میدهد.
بهبود زمانبندی تولید و کاهش توقفهای غیرضروری تجهیزات.
افزایش توان رقابتپذیری در بازارهای داخلی و خارجی با حفظ کیفیت محصول.
تطابق با اهداف سیاستی و قانونی کشور، به ویژه بندهای بخش معدن برنامه هفتم توسعه، که بر افزایش راندمان و بهرهوری در معادن تأکید دارد.
وضعیت بهرهوری در ایران و مقایسه جهانی
مطالعات نشان میدهد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش معدن ایران، به ویژه در صنایع فلزی و استخراج مواد معدنی پایه، به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ درصد پایینتر از میانگین جهانی است. برای مثال، در بخش استخراج مس، بهرهوری کل عوامل تولید در ایران حدود ۰.۵۵ تا ۰.۶ واحد اندازهگیری میشود، در حالی که این شاخص در شیلی و کانادا بیش از ۰.۸ است. در حوزه سنگآهن نیز فاصله مشابهی مشاهده میشود، که نشاندهنده نیاز جدی به اصلاح فرآیندها و ارتقای مدیریت منابع است.
این اختلاف بهرهوری ناشی از چند عامل کلیدی است:
1 فناوری و تجهیزات: استفاده از تجهیزات قدیمی و نیمهمدرن باعث کاهش توان تولید و افزایش هزینههای عملیاتی میشود.
2 مدیریت و برنامهریزی: فقدان سیستمهای جامع برنامهریزی تولید و عدم استفاده از دادههای تحلیلی باعث بهرهوری پایین شده است.
3 نیروی انسانی: کمبود نیروی ماهر و آموزشدیده، به ویژه در زمینه فناوریهای نوین معدنکاری، تأثیر مستقیم بر TFP دارد.
4 زیرساخت و انرژی: محدودیتهای زیرساختی، هزینه بالای انرژی و عدم بهرهگیری از منابع تجدیدپذیر، کارایی کلی تولید را کاهش میدهد.
5 چارچوب قانونی: عدم تطبیق کامل فرآیندهای اجرایی با الزامات برنامه هفتم توسعه و سایر قوانین بهرهوری، موجب کندی پیشرفت در این شاخص کلیدی شده است.
الگوهای موفق جهانی در ارتقای بهرهوری معدن
کشورهای پیشرفته معدنی با بهرهگیری از سیستمهای هوشمند مدیریت معدن، اتوماسیون فرآیندها، دادهکاوی و برنامهریزی تولید مبتنی بر شبیهسازی توانستهاند بهرهوری کل عوامل تولید خود را به طور چشمگیری افزایش دهند. نمونهها شامل موارد زیر است:
استرالیا: استفاده از سیستمهای دیجیتال و هوشمندسازی معادن باعث شده تا میزان توقفهای تجهیزات کاهش یابد و بهرهوری نیروی انسانی و ماشینآلات افزایش یابد.
کانادا: پیادهسازی روشهای پیشرفته استخراج و مدیریت زنجیره تأمین مواد معدنی، باعث افزایش TFP و کاهش هزینههای عملیاتی شده است.
شیلی: بهرهگیری از تجزیه و تحلیل دادهها برای پیشبینی تعمیرات تجهیزات و بهینهسازی فرآیند تولید، به افزایش بهرهوری کل عوامل تولید کمک کرده است.
این الگوها نشان میدهند که ترکیب فناوری پیشرفته، مدیریت دادهمحور و برنامهریزی دقیق میتواند TFP را به شکل قابل توجهی ارتقا دهد، بدون اینکه لزوماً به افزایش شدید سرمایهگذاری نیاز باشد.
پیشنهادها برای ارتقای بهرهوری در ایران
با توجه به وضعیت موجود، الگوهای موفق جهانی و الزامات قانونی، راهکارهای زیر برای بهبود بهرهوری کل عوامل تولید در بخش معدن و صنایع معدنی کشور پیشنهاد میشود:
1 استفاده از فناوریهای نوین: تجهیز معادن به سیستمهای هوشمند، اتوماسیون و ماشینآلات پیشرفته برای کاهش توقفهای تولید و افزایش راندمان.
2 توانمندسازی نیروی انسانی: آموزشهای تخصصی در زمینه فناوریهای نوین، برنامهریزی تولید و مدیریت منابع.
3 مدیریت دادهمحور و برنامهریزی تولید: بهرهگیری از دادههای واقعی برای شبیهسازی فرآیند تولید، پیشبینی نیازهای عملیاتی و کاهش هدررفت منابع.
4 سرمایهگذاری هدفمند: تمرکز بر سرمایهگذاری در بخشهایی که بیشترین اثر را بر TFP دارند، به جای پراکندگی منابع.
5 الگوهای مشارکتی: تبادل تجربه با کشورهای پیشرفته معدنی و همکاری با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برای انتقال فناوری و بهینهسازی فرآیندها.
6 سیاستگذاری حمایتی: ایجاد سازوکارهای قانونی و مالی برای تشویق بهرهوری بالا، از جمله مشوقهای مالیاتی برای شرکتهای بهرهور و تسهیل دسترسی به فناوریهای نوین.
7 تطبیق با قوانین و برنامه هفتم توسعه: اطمینان از هماهنگی اقدامات اجرایی با اهداف برنامه هفتم در بخش معدن برای افزایش راندمان و بهرهوری کل عوامل تولید.