علمی که به زندگی جان داد؛ مسیر یک زن از آزمایشگاه تا کارخانه

از مجله سها:

دکتر مریم تاج‌آبادی ابراهیمی از چهره‌های برجسته زیست‌فناوری ایران و از زنان پیشگام در پیوند علم و صنعت است؛ دانشیار دانشگاه، مدیرعامل گروه دانش‌بنیان تک‌ژن زیست، رئیس هیئت‌مدیره انجمن پروبیوتیک ایران و بنیان‌گذار شتاب‌دهنده لاکتوویژن. او زنی است که از مسیر زندگی شخصی و علمی‌اش الگویی تازه از کارآفرینی علمی در ایران ساخته است؛ الگویی که نشان می‌دهد دانش اگر با باور و پشتکار همراه شود، می‌تواند مرزهای امید و رکود را درنوردد و آینده‌ای تازه برای نسل‌های جوان رقم بزند.
او در تهران و در خانواده‌ای اصالتاً کرمانی به دنیا آمد. پدرش در تجارت پسته فعالیت داشت و مادری خانه‌دار و فرهنگی داشت. نخستین فرزند خانواده بود و از همان دوران کودکی روحیه‌ای پرجنب‌وجوش و رهبری در وجودش آشکار بود. خودش می‌گوید همیشه سردسته‌ی بازی‌ها بود و تحمل سکون برایش دشوار. آن‌قدر مشتاق یادگیری بود که خانواده‌اش ناچار شدند برای ثبت‌نام زودتر در مدرسه، تاریخ تولدش را تغییر دهند. معلم‌هایش به‌خوبی درک کرده بودند که باید انرژی و شیطنت این کودک باهوش را در مسیر درست هدایت کنند؛ به او فرصت می‌دادند مسائل را پای تخته حل کند و میان درس‌ها بیرون برود تا دوباره با انگیزه بازگردد. اما شاید مهم‌ترین نقش در شکل‌گیری شخصیتش را مادربزرگش ایفا کرد؛ زنی دانا و بافرهنگ که شعر حافظ را از بر داشت و به اندازه یک وکیل از حقوق سررشته داشت. مریم از او مدیریت، درایت و جسارت آموخت و می‌گوید بسیاری از ویژگی‌هایی که امروز در کار و زندگی به کار می‌گیرد، میراث همان مادربزرگ است.
با وجود علاقه فراوان به ریاضی، تحت تأثیر فضای خانواده و اهمیت رشته‌های پزشکی در آن زمان، تصمیم گرفت در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کند. رؤیای دندان‌پزشکی داشت اما در کنکور به آن نرسید و رشته میکروبیولوژی را برگزید؛ رشته‌ای که آن روزها تازه‌تأسیس بود و آینده‌اش چندان روشن به نظر نمی‌رسید. سال‌های نخست دانشگاه با تردید و ناامیدی گذشت. استادانش می‌گفتند نهایت این رشته، کار در آزمایشگاه‌های تشخیص طبی است و افق گسترده‌ای پیش رو ندارد. همین نگاه باعث شد مدتی به فکر تغییر رشته بیفتد و به سراغ زبان انگلیسی برود اما پدرش که نقش تعیین‌کننده‌ای در زندگی‌اش داشت، مانع شد و گفت: «نباید مسیری را که آغاز کرده‌ای نیمه‌کاره رها کنی.» همین جمله ساده مسیر زندگی مریم را تغییر داد. او با انگیزه‌ای تازه به تحصیل ادامه داد تا روزی که بتواند جایگاه واقعی علم میکروبیولوژی را نشان دهد.
در ۱۷سالگی ازدواج کرد. همسرش مهندس عمران بود و در آغاز زندگی مشترک با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو شد. تحصیل در رشته‌ای سخت، مسئولیت‌های خانوادگی و بارداری هم‌زمان با سال‌های پایانی کارشناسی، دوره‌ای دشوار اما پربار برایش بود. با پشتکار درسش را تمام کرد، در ۲۱سالگی مادر شد و بلافاصله تحصیلاتش را تا مقطع دکتری ادامه داد. از همان روزهای آغاز دکترا هدفی روشن در ذهن داشت: می‌خواست میان دانش دانشگاهی و صنعت پلی بسازد و محصولی واقعی تولید کند. برای تجربه عملی، پایان‌نامه‌اش را در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی در کرج انجام داد؛ هر روز از نیاوران تا کرج می‌رفت و کار می‌کرد تا مدیریت پژوهش، ارتباطات علمی و شبکه‌سازی را بیاموزد. در همین دوران بود که با شرکت در کنگره‌ای بین‌المللی در اسلواکی با دنیای پیشرفته پروبیوتیک‌ها آشنا شد و دریافت که آینده علم، در پیوند میان دانش و صنعت نهفته است.
پس از بازگشت به ایران، انجمن علمی دانشجویان زیست‌شناسی را فعال کرد و سپس انجمن پروبیوتیک ایران را بنیان گذاشت. قصد داشت برای دوره پسادکتری به دانشگاه شیکاگو برود اما با تولد دومین فرزندش تصمیم گرفت در ایران بماند و همان‌جا رؤیاهایش را بسازد. این تصمیم نقطه آغاز مسیر کارآفرینی او شد. در سال ۱۳۹۰ همراه همسرش شرکت دانش‌بنیان تک‌ژن زیست را تأسیس کرد؛ شرکتی که از دل نیاز کشور به تولید ماده اولیه پروبیوتیک شکل گرفت. در آن زمان، تمام استارترهای لبنی ایران وارداتی بودند و ارزبری بالایی داشتند. تک‌ژن با اتکا به دانش بومی، سلول‌های مفید را از فرآورده‌های سنتی مانند ترخینه کرمانشاه و پنیر لیقوان جدا و شناسنامه‌دار کرد و نخستین محصول غذایی خود را در سال ۱۳۹۲ به بازار آورد.
مسیر توسعه شرکت متوقف نماند. آن‌ها پس از تثبیت در بخش غذایی، وارد تولید مکمل‌های دامی و آبزیان شدند. واکسن «آنتی‌پرسینیا» برای ماهیان، یکی از دستاوردهای مهم مجموعه بود که با کاهش مصرف آنتی‌بیوتیک در شیلات، کیفیت و سلامت محصولات دریایی کشور را ارتقا داد. هم‌زمان، حوزه مکمل‌های انسانی نیز توسعه یافت؛ محصولاتی همچون بایودیاب برای بیماران دیابتی که با همکاری انجمن دیابت ایران تولید شد و مکمل‌هایی برای بیماران مبتلا به ام‌اس و پارکینسون که نتایج علمی درخشانی داشتند. بسیاری از این ایده‌ها از تجربه‌های شخصی او الهام گرفته‌اند. برای نمونه، تولید «توکسین بایندر» از ماجرایی خانوادگی آغاز شد؛ زمانی که پسته‌های صادراتی ایران به علت آلودگی آفلاتوکسین برگشت خورد و پدرش به شوخی گفت: «با این‌همه درس، ببین می‌توانی مشکل پسته ما را حل کنی؟» همین جمله ساده به انگیزه‌ای بزرگ بدل شد و بعدها محصولی کاربردی برای صنایع غذایی پدید آمد.
امروز، پس از سال‌ها تلاش، گروه تک‌ژن زیست بیش از ۵۰ محصول دانش‌بنیان تولید کرده است و با ایجاد بانک جامع میکروبی بومی و شتاب‌دهنده فعال در حوزه زیست‌فناوری، به یکی از شرکت‌های پیشرو خاورمیانه تبدیل شده است. این مجموعه با بیش از ۳۰۰ نیروی متخصص، نقشی تعیین‌کننده در توسعه زیست‌اقتصاد کشور دارد و توانسته است با تکیه بر دانش ایرانی، جایگزین مطمئنی برای محصولات خارجی باشد. دکتر تاج‌آبادی در کنار فعالیت علمی و صنعتی، به تربیت نیروی انسانی نیز اهمیت فراوان می‌دهد. بسیاری از مدیران ارشد کنونی تک‌ژن از میان دانشجویان سابق او هستند و حضور پررنگ زنان در سطوح مدیریتی شرکت، از افتخاراتش به شمار می‌رود.
ایران امروز در رتبه دوازدهم علمی جهان در حوزه زیست‌فناوری و در جایگاه پنجم جهانی در بخش پروبیوتیک قرار دارد. بخشی از این موفقیت نتیجه تلاش‌های انجمن پروبیوتیک ایران است که با هدایت او شکل گرفت و اکنون عضو رسمی فدراسیون بین‌المللی باکتری‌های اسیدلاکتیک است. خود او نیز عضو هیئت‌مدیره فدراسیون آسیایی این حوزه است و در گسترش همکاری‌های علمی منطقه‌ای نقشی فعال دارد. در سال ۱۴۰۰ به عنوان شخصیت صنعت غذا انتخاب شد و نشان امین‌الضرب را برای دستاوردهای صنعتی و اقتصادی دریافت کرد؛ جایزه‌ای که آن را نماد تثبیت جایگاه دانش‌بنیان‌ها در اقتصاد ملی می‌داند. همچنین جایزه بین‌المللی رانیا، ویژه کارآفرینان جهان اسلام در مالزی، از دیگر افتخارات اوست.
در کنار همه این‌ها، دکتر تاج‌آبادی زنی است که مادری، زندگی خانوادگی و مدیریت صنعتی را با نظم و عشق در کنار هم نگه داشته است. می‌گوید روزانه بیش از ده ساعت کار می‌کند و پس از بازگشت به خانه، با آرامش آشپزی می‌کند تا از فضای کاری فاصله بگیرد. باور دارد که «ازدواج و مادری هیچ تضادی با رشد ندارد؛ تنها نیازمند مدیریت زمان و انرژی است». او از نسل زنانی است که مفهوم کارآفرینی را از عرصه کارخانه‌ها به متن زندگی آورده‌اند و ثابت کرده‌اند که می‌توان در عین مادر بودن، معلم، مدیر و خالق صنعتی بزرگ نیز بود.
مسیر زندگی دکتر مریم تاج‌آبادی ابراهیمی داستان پیوند اراده و دانش است؛ از دختری پرشور و بازیگوش در کوچه‌های تهران تا زنی که امروز نامش با نوآوری و پیشرفت علمی گره خورده است. او توانست با پشتکار، دانش و ایمان به توان داخلی، چهره‌ای تازه از علم در خدمت جامعه بسازد و نشان دهد که امید، بزرگ‌ترین نیروی محرک هر تحول است. در دنیایی که بسیاری هنوز مرز میان دانشگاه و صنعت را نشکسته‌اند، او پلی میان این دو ساخت؛ پلی که از دل آرزوهای کودکی آغاز شد و به افق‌های روشن توسعه ملی انجامید.

طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد.
مقالات مرتبط

خانه‌داری یا خانه‌نشینی؟

بازخوانی جایگاه زن در مدیریت خانواده در اندیشه مقام معظم رهبری در…

اخلاق در میدان آشوب؛ راز ماندگاری رهبری مقاومت

در جهان پرتنش امروز، رهبران جبهه مقاومت نشان داده‌اند که قدرت واقعی…

پیرو نظر خفیف شدن حجاب در نگاه یک مرجع تقلید

آیت‌الله نوری همدانی اخیرا در پیامی به همایش سراسری کارمندان، دبیران و…

دیدگاهتان را بنویسید