خانه‌داری یا خانه‌نشینی؟

بازخوانی جایگاه زن در مدیریت خانواده در اندیشه مقام معظم رهبری
در ادبیات فمینیستی معاصر، زن خانه‌دار اغلب به‌عنوان نمادی از حذف از عرصه عمومی، وابستگی اقتصادی و بازتولید نابرابری‌های جنسیتی شناخته می‌شود. در این رویکرد، خانه‌داری نه یک انتخاب آگاهانه بلکه نتیجه‌ی ساختارهای مردسالارانه‌ای تلقی می‌شود که زنان را از مشارکت فعال در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی بازمی‌دارد. با این حال، در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه در اندیشه و بیانات مقام معظم رهبری، تصویری متفاوت از زن خانه‌دار ارائه می‌شود. در این نگاه، خانه‌داری نه‌تنها به‌معنای انفعال یا کناره‌گیری از جامعه نیست، بلکه نوعی «مدیریت»، «مسئولیت اجتماعی» و نقشی تمدن‌ساز تلقی می‌گردد.
در ادبیات اجتماعی ایران، دو مفهوم «خانه‌داری» و «خانه‌نشینی» گاه به اشتباه به‌جای یکدیگر به کار می‌روند، در حالی‌که از منظر تحلیلی، تفاوت بنیادینی میان آن‌ها وجود دارد. خانه‌داری به‌معنای انجام وظایف مدیریتی، تربیتی، اقتصادی و عاطفی در چارچوب خانواده است؛ یعنی نقشی که زن در سازمان‌دهی زندگی خانوادگی، تربیت نسل آینده و ایجاد آرامش در محیط خانه ایفا می‌کند. در مقابل، خانه‌نشینی به معنای حذف یا انزوای اجباری زن از عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است؛ وضعیتی که در آن زن نه بر اساس انتخاب، بلکه به‌واسطه‌ی فشارهای فرهنگی یا ساختاری از حضور در اجتماع بازداشته می‌شود.
مقام معظم رهبری با تفکیک این دو مفهوم، بر فعال بودن نقش زن در هر دو عرصه‌ی خانواده و اجتماع تأکید دارند. ایشان تصریح می‌کنند:
«خانه‌داری به معنی خانه‌نشینی و پرهیز از تدریس، مجاهدت و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی نیست، بلکه یعنی زن هر کار دیگری را که ذیل اصالت خانه‌داری امکان دارد و به آن علاقه دارد، بتواند انجام دهد» (۱۴۰۱/۱۰/۱۴).
در این نگاه، خانه‌داری نه نقطه پایان کنش اجتماعی زن، بلکه نقطه عزیمت او به سوی مشارکت آگاهانه در ساخت جامعه است. از منظر مقام معظم رهبری، زن خانه‌دار مدیر خانه است؛ مدیری که محور آرامش، تربیت، و انسجام خانواده به شمار می‌رود. ایشان در بیانی دیگر تأکید دارند: «زن خانه‌دار نه‌تنها شاغل محسوب می‌شود، بلکه نقش او در مدیریت خانه، تربیت نسل و حفظ بنیان خانواده، مسئولیتی اجتماعی و تمدنی است» (۱۳۹۲/۰۲/۱۱).
در این تعبیر، خانه فضایی ایستا و انزواطلب نیست، بلکه پایگاهی برای پرورش انسان، شکل‌گیری ارزش‌های اخلاقی و بازتولید فرهنگی جامعه است. بدین‌ترتیب، زن خانه‌دار در نگاه رهبری، کنشگری فرهنگی است که در قلب فرآیند تمدن‌سازی قرار دارد.
این بازتعریف، در حقیقت تلاشی برای احیای شأن و منزلت زن در چارچوب خانواده است. برخلاف برداشت‌های تقلیل‌گرایانه‌ای که خانه‌داری را صرفاً کار روزمره یا وظیفه‌ای شخصی می‌دانند، در اندیشه‌ی رهبری، این نقش به سطحی از «مدیریت فرهنگی» و «تربیت تمدنی» ارتقاء می‌یابد. زن، نه به‌عنوان نیروی منفعل، بلکه به‌عنوان مربی نسل و حافظ ارزش‌های اجتماعی، نقش بنیادینی در پایداری جامعه ایفا می‌کند. خانه در این گفتمان، سنگر تمدن‌سازی است و مادر یا زن خانه‌دار، فرمانده‌ی این سنگر.
در واقع، می‌توان گفت که در اندیشه‌ی رهبری، خانه‌داری معادل «اشتغال به تربیت و مدیریت» است و نه «انزوا». از این منظر، زن خانه‌دار همانند مدیری فرهنگی عمل می‌کند که با تصمیمات روزمره‌ی خود در تربیت فرزندان، شکل‌دهی به روابط خانوادگی و انتقال ارزش‌های اخلاقی، نقشی کلیدی در آینده‌ی جامعه دارد. بنابراین، هرچند فعالیت او در عرصه‌ی رسمی اقتصاد یا سیاست قابل اندازه‌گیری نیست، اما آثار اجتماعی و فرهنگی آن بسیار گسترده‌تر و عمیق‌تر است.
پذیرش خانه‌داری به‌عنوان یک «نقش مدیریتی و تمدن‌ساز»، پیامدهای مهمی در حوزه‌ی حقوقی و سیاست‌گذاری اجتماعی دارد. اگر این نگاه در سطح قوانین و برنامه‌ریزی‌های ملی بازتاب یابد، می‌تواند منجر به توانمندسازی زنان خانه‌دار، ارتقاء منزلت اجتماعی آنان و بازتوزیع عادلانه‌تر منابع و حمایت‌ها شود. به عنوان مثال، به رسمیت شناختن ارزش اقتصادی و اجتماعی خانه‌داری، زمینه‌ساز تدوین سیاست‌هایی چون بیمه‌ی زنان خانه‌دار، حمایت‌های مالیاتی و آموزشی از مادران و تقویت نظام آموزش خانواده خواهد بود. چنین اقداماتی می‌تواند نقش زن را در هر دو عرصه‌ی خانواده و اجتماع تثبیت کرده و از تقابل میان «خانه‌داری» و «کنش اجتماعی» جلوگیری کند.
در مجموع، گفتمان مقام معظم رهبری درباره‌ی زن و خانه‌داری، تلاشی برای بازتعریف موقعیت زن در جامعه‌ی ایرانی اسلامی است. در این نگاه، خانه‌داری نه نشانه‌ی ضعف یا حذف، بلکه جلوه‌ای از قدرت، خرد و مسئولیت‌پذیری زن است. زن در خانه نه منزوی، بلکه در حال ساختن جامعه‌ای اخلاقی و معنوی است؛ و خانه، نه فضای سکون، بلکه خاستگاه تمدن است. این بازخوانی می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری الگویی تازه از زن مسلمان ایرانی باشد: زنی که در عین حفظ هویت خانوادگی و مادری، در مسیر رشد فردی، اجتماعی و تمدنی گام برمی‌دارد.

مقالات مرتبط

اخلاق در میدان آشوب؛ راز ماندگاری رهبری مقاومت

در جهان پرتنش امروز، رهبران جبهه مقاومت نشان داده‌اند که قدرت واقعی…

علمی که به زندگی جان داد؛ مسیر یک زن از آزمایشگاه تا کارخانه

از مجله سها: دکتر مریم تاج‌آبادی ابراهیمی از چهره‌های برجسته زیست‌فناوری ایران…

پیرو نظر خفیف شدن حجاب در نگاه یک مرجع تقلید

آیت‌الله نوری همدانی اخیرا در پیامی به همایش سراسری کارمندان، دبیران و…

دیدگاهتان را بنویسید