قرار بود اولین برنامه در دانشگاه نوشیروانی بابل باشد، اما نشد. گویا دلیلش «وفاق» بود. در شیراز روایت وفاق مبنی بر «حضور» بود، در بابل روایت بر «حذف» تاکید داشت. خواست خدا این بود که دعوت خیلی قبل فعالان «حکمرانی محله محور» شهر بابلسر را پاسخ بدهیم. آنها دعوت کرده بودند تا دیدگاهها و عملکردشان را برای دکتر جلیلی شرح دهند. دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ صبح ساعت ۱۰، سالن شهید باهنر قرار ما شد.
فرصت هماهنگی کم بود، اما اشتیاق و انگیزه بالا نواقص هماهنگی را پوشاند و جلسهای پرنشاط با محوریت «حکمرانی محله محور» برگزار شد. فعالان اجتماعی انقلابی بابلسر محله را مرکز دنیا میدانند، با همه خوبیها و بدیهایش، قوتها و ضعفهایش. به قول رجبپور مدیر خانه نخبگان بابلسر، «منتظر معجزه از بیرون» نماندند و با هرچه که در توان داشتهاند به میدان آمدند تا محله را «قوی» کنند. محمدنژاد و حسینی هم همین آهنگ را بیان کردند. آنها به دنبال نسل فاتح از میان محلات بابلسر بودند. خوبی کار این است وقتی مسایل محله محور باشد، نیروی انسانی در انتزاعیات غرق نخواهد شد و مواجهه با مسایل عینی محله سبب رشد توان فهم و حل مساله و در نهایت زمینهساز پیشرفت خواهد شد.
ویژگی مهم شهر بابلسر اشتراک نظر میان بازیگران موثر شهر است. امام جمعه، سپاه و فعالان فرهنگی و اجتماعی شهر نگاه یکسانی دارند که فرصتی مناسبی برای پیشبردن حکمرانی محله محور ایجاد شده است. ۱۰۳ محله بابلسر با این نگاه مورد توجه بودند. این وضعیت پاسخ به بخشی از دغدغه همیشگی دکتر جلیلی بود که ظرفیت مردم نباید در پشت سد بروکراسی و دیوانسالاری معطل بماند. در محلهها بخشی از این ظرفیتها بالفعل میشود. دکتر جلیلی بر این نکته تاکید کرد که همین رویکرد در ابتدای انقلاب سبب حل مشکلات مردم شد و محله را اداره کرد. مصداق واقعی لیقوم الناس بالقسط.
بعد از بابلسر به روستای خرماکلا در نزدیکی قائمشهر رفتیم. همان روستایی که شهید رئیسی چند روز قبل از شهادتشان از آنجا بازدید کرده بودند. در این روستا یک تحول تدریجی و مهم رقم خورده بود. این تحول در ظاهر اقتصادی بود. گلخانههای متعدد که در تمام فصول سال لیمو ترش در آنها تولید میشد و برای صاحبان خود تولید ثروت خوبی حاصل میکرد. صاحبان گلخانهها نه عدهای سرمایهدار بلکه مردم روستا بودند که در قالب شرکت تعاونی دور هم جمع شده بودند.
اما وقتی پای صحبت نادعلیزاده مدیر شرکت تعانی نشستیم، (یک فرزند شهید که جسارت میدان دارد، وقتی اولینبار برای هماهنگی بازدید تماس گرفتم، این را به خوبی حس کردم) مشخص شد با یک حرکت اصالتا فرهنگی روبهرو هستیم. به این معنا که از کار فرهنگی چند فعال در روستا به کار اقتصادی در قالب تعاونی با مشارکت مردم رسیدند. شواهد مختلفی این حرف را تایید میکرد. دغدغه اصلی نه کسب و انباشت ثروت، بلکه رشد و پیشرفت روستا و ارتقای زندگی مردم بود. نهادسازیهای صورت گرفته بر همین اساس بود: قرارگاه برای ترویج الگو در سایر روستاها و مدرسه برای تربیت نسلهای آینده. (مدرسهای که هر بینندهای دوست داشت دوران دانشآموزی آنجا میبود)
بهتر بگویم یک اندیشه خستگی ناپذیر و آرمانخواه در روستای خرماکلا با دغدغههای فرهنگی حرکتی را شروع کرده و گام به گام پیشرفت کرده تا یک دستآورد قابل توجه اقتصادی در سطح ملی را نیز رقم زده است. شباهتهای زیادی با آنچه که در استهبان دیدیم وجود داشت. مهمترین آن هم «مردمی بودن» است. در مسیر پیشرفت محدودیتی هم برای خود قائل نبودند تا آنجا که برای دستیابی به دانش فنی مورد نیاز از کشور ژاپن متخصص دعوت کرده بودند.
آنچه که در حقیقت چشمنوازی میکرد یک «سامان انسان انقلابی» است که پیشرفت روستای خرماکلا را گام به گام ساخته بود. این همان چیزی است که میتواند روستا را به یک «سلول پیشرفت» تبدیل میکند. اگر این الگو بر اساس تجربیات موفق موجود استخراج و ترویج شود دیگر کسی معطل گلابیهای خیالی برجامها نمیماند، و کسی هم در تحقق رشد هشت درصد تردید نمیکند. به جای توصیه به شرکت در شرمالشیخ به رفتن به خرماکلاها توصیه خواهد شد.
البته مشخص است محافل قدرت و ثروت با ترویج چنین الگوهایی مخالف هستند. چرا که این الگوها سبب قدرت گرفتن مردم میشود و منافع آنها را به خطر میاندازد. منفعت آنها زمانی حفاظت میشود که تنها مسیر پیشرفت در ذهن مردم تسلیم دربرابر کدخدا باشد. مسیری باطل که توهم بودنش به تجربه اثبات شده است. یاد تیترهای روزنامههای غربگرا در چند روز قبل افتادم. آبهای آویزان از لب لوچههای آنها در لابهلای تیترها آشکارا قابل دیدن بود. یکی ترامپ را تسهیلگر صلح نامیده بود و دیگری از فرصت بینظیر دعوت از ایران به شرمالشیخ گفته بود.
در مقابل این رویکرد ذلیلانه و تسلیمطلب که البته برای حفظ منافع محفلها مفید است، محله قوی و روستای پیشرفته است. این دو به معنای افزایش قدرت مردم متدین و انقلابی ایران است که سبب تضعیف نظم مطلوب محافل میشود. لذا طبیعی است محافل قدرت و ثروت برای انکار و تخریب این الگوها هزینه کنند. آنها نگران هستند در برابر گزینه تسلیم در برابر کدخدا «آلترناتیوی» در ذهن مردم شکلگیرد که برآمده از اندیشه انقلابی و دینی همان مردم باشد و روی زمین نیز اثبات شده باشد.
خرماکلا حس خوبی به همه داد، زمان اما محدود بود و باید به میان مردم قائمشهر میرفتیم تا در آخرین برنامه هماهنگ شده حضور پیدا میکردیم . سی و پنجمین یادواره شهدای دفاع مقدس قائمشهر در مسجد حضرت ابوالفضل پل سه تیر برگزار میشد و از دکتر جلیلی نیز دعوت کرده بودند. جمعیت زیاد برای پاسداشت شهدا جمع شده بودند. باز هم مردم و باز هم گرمی حضور آنها در میدان. دکتر جلیلی از قدرت مردم گفت، از به زدن معادلات و محاسبات مستکبرین جهان به دست این مردم و از شکست ناپذیر بودن این مردم. «ملتی که بر پایه حق و عدالت بایستد، شکستناپذیر است».