هراس غرب از اتحاد ایران و چین؛ الزامات دیپلماسی هوشمند در برابر غرب

بی‌تردید تحلیل گزارش‌های اخیر نهادهای اندیشگاهی و رسانه‌های غربی درباره همکاری راهبردی ایران و چین، از عمق هراس غرب از تثبیت این شراکت استراتژیک پرده برمی‌دارد. گزارش بنیاد دفاع از دموکراسی (۱۱ اکتبر)، مؤسسه آمریکن اینترپرایز (۶ اکتبر) و مؤسسه واشنگتن (۸ اکتبر) که با رویکردی هشداردهنده منتشر شده‌اند، در واقع گواهی بر موفقیت دیپلماسی فعال ایران در تنش‌زدایی و توسعه همکاری‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی غیرغربی است. در تحلیل این گزارش‌ها و تعیین راهبرد پیش روی جمهوری اسلامی ایران در قبال این تحولات، باید چند محور کلیدی را مدنظر قرار داد.
تحلیل محتوای گزارش‌ها و پیام‌های پنهان
۱ اعتراف به ناکامی استراتژی فشار حداکثری: خوداظهاری این گزارش‌ها در خصوص تداوم و حتی تقویت روابط اقتصادی ایران و چین، به ویژه در حوزه انرژی، آشکارا نشان می‌دهد که تحریم‌ها به عنوان ابزار اصلی واشنگتن برای منزوی کردن ایران با شکست مواجه شده است. اشاره بنیاد دفاع از دموکراسی به اینکه چین به “موتور اصلی دور زدن تحریم‌ها” تبدیل شده، در واقع اعترافی است به این واقعیت که اقتصاد ایران نه تنها منزوی نشده، بلکه توانسته کانال‌های متعددی برای تجارت را کسب کند. در اقتصاد جهانی بیابد.
۲ هراس از تثبیت الگوی جدید همکاری‌های بین‌المللی: ابراز نگرانی مؤسسه آمریکن اینترپرایز از “رویکرد گسترده” چین و نقش‌آفرینی آن در نقاط استراتژیک مانند بابالمندب، نشان از آن دارد که غرب به وضوح شاهد ظهور یک نظم بین‌المللی چندقطبی است که در آن، قدرت‌هایی مانند چین و ایران، بازیگران تعیین‌کننده‌ای هستند. این امر، روایت سنتی غرب از ایران به عنوان یک بازیگر منزوی را به چالش می‌کشد.
۳ تلاش برای بازتعریف میدان نبرد و ایجاد شکاف: پیشنهاد “چهار نکته کلیدی” توسط ریچارد نفیو در مؤسسه واشنگتن، از یک سو نشان از عزم دشمن برای ادامه فشار بر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران دارد و از سوی دیگر، تلاشی است برای تغییر میدان نبرد از عرصه اقتصادی-راهبردی (که ایران در آن موقعیت خود را تقویت کرده) به عرصه امنیتی-هسته‌ای که غرب احساس می‌کند در آن هنوز برتری دارد. این گزارش‌ها سعی دارند با بزرگ‌نمایی یک تهدید امنیتی، توجه را از موفقیت‌های دیپلماتیک و اقتصادی ایران منحرف کنند.
راهبرد پیش روی جمهوری اسلامی ایران
در مواجهه با این شرایط، ایران باید راهبردی هوشمندانه، فعال و چندبعدی را در پیش گیرد که هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی عمل کند.
الف) در بعد داخلی: خنثی‌سازی جریان‌های چین‌هراس و تقویت گفتمان “نگاه به شرق”
۱ تبیین موفقیت‌ها و منافع ملی: دستگاه‌های دیپلماتیک و رسانه‌های ملی باید به طور مستمر و شفاف، دستاوردهای همکاری با چین را برای مردم تبیین کنند. این دستاوردها شامل انتقال فناوری، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، ایجاد اشتغال، تضمین امنیت انرژی و شکستن محاصره اقتصادی است. باید به وضوح نشان داده شود که “نگاه به شرق” یک انتخاب استراتژیک برای تضمین منافع ملی و نه یک اجبار است.
۲ افشای پیوند جریان‌های چین‌هراس با گفتمان شکست: باید روشن شود که گفتمان چین‌هراسی، چه به شکل نگرانی از “وابستگی جدید” و چه به هر شکل دیگر، در نهایت آب به آسیاب همان جریان‌هایی می‌ریزد که خواستار انزوای ایران و بازگشت به رویکردهای شکست‌خورده تعامل یک‌جانبه با غرب هستند. این گفتمان در نهایت خواستار عقب‌نشینی ایران در برابر فشارهای غرب است.
۳ تقویت دیپلماسی عمومی و نخبگانی: باید با برگزاری میزگردهای تخصصی، انتشار تحلیل‌های کارشناسی و گفت‌وگوی مستقیم با صاحبنظران و رسانه‌ها، ابعاد مختلف همکاری با چین شفاف‌سازی شود. پاسخ به دغدغه‌های مشروع (مانند مسائل زیست‌محیطی یا فناوری) باید در دستور کار قرار گیرد تا از تبدیل آن‌ها به ابزاری برای تخریب کلیت همکاری جلوگیری شود.
ب) در بعد خارجی: فعال‌سازی دیپلماسی چندوجهی و عمق‌بخشیدن به شراکت‌ها
۱ تعمیق راهبردی همکاری با چین و روسیه: ایران نباید اجازه دهد تبلیغات غربی، روند تعمیق روابط با شرکای استراتژیک خود را کند کند. برعکس، باید با عقد قراردادهای بلندمدت در حوزه‌های انرژی، ترانزیت، لجستیک و فناوری‌های راهبردی، این شراکت را به سطحی برساند که بی‌ثبات‌سازی آن برای غرب غیرممکن شود. پروژه‌هایی مانند کریدور شمال-جنوب باید با سرعت بیشتری اجرایی شوند.
۲ دیپلماسی فعال با همسایگان و جهان اسلام: ایران باید همزمان با “نگاه به شرق”، دیپلماسی خود با همسایگان و جهان اسلام را نیز فعالانه دنبال کند. ثبات‌سازی در غرب آسیا، کاهش تنش با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تقویت اتحادهای منطقه‌ای، موقعیت چانه‌زنی ایران را در مقابل غرب تقویت کرده و مانع از آن می‌شود که دشمنان، ایران را یک بازیگر منزوی تصویر کنند.
۳ افزایش تاب‌آوری و کاهش آسیب‌پذیری در برابر نفوذ: هوشمندی دیپلماتیک ایران ایجاب می‌کند که در عین تعمیق همکاری با شرکایی مانند چین، بر توسعه توانمندی‌های داخلی، تنوع‌بخشی به شرکای اقتصادی (از جمله با هند، کشورهای آسیای جنوب‌شرقی و آمریکای لاتین) و تدوین چارچوب‌های حقوقی شفاف برای سرمایه‌گذاری خارجی تأکید کند. این کار نه از سر “چین‌هراسی”، که برای حفظ استقلال عمل و افزایش قدرت چانه‌زنی ایران در بلندمدت است.
۴ دیپلماسی رسانه‌ای و روانی تهاجمی: ایران باید با تقویت رسانه‌های بین‌المللی خود و همکاری با رسانه‌های مستقل جهانی، روایت غرب از ایران را به چالش بکشد. باید به طور فعالانه موفقیت‌های ایران در عرصه‌های علمی، فناوری و دیپلماسی و همچنین نقش مخرب و یک‌جانبه‌گرایی آمریکا در غرب آسیا را به جهانیان نشان دهد. این کار افکار عمومی جهانی را نسبت به ادعاهای غرب بدبین می‌کند.
جمع‌بندی
گزارش‌های اخیر غرب، نشان‌دهنده نقطه عطفی در روابط بین‌الملل است؛ لحظه‌ای که استراتژی فشار حداکثری غرب علیه ایران در حال شکست خوردن است و یک قطب‌بندی جدید در حال شکل‌گیری است. واکنش ایران به این تحولات باید مبتنی بر هوشیاری، وحدت داخلی و ابتکار عمل در عرصه خارجی باشد. ایران باید با خنثی‌سازی گفتمان چین‌هراسی در داخل و تعمیق شراکت‌های استراتژیک در خارج، این موج تاریخی را به نفع امنیت، توسعه و افزایش نقش‌آفرینی خود در نظم بین‌المللی جدید هدایت کند. راهبرد صحیح، نه انزوا و نه وابستگی، بلکه تعامل فعال و هوشمندانه با جهان بر اساس منافع ملی و تقویت همزمان توانمندی‌های داخلی است.

مقالات مرتبط

ایران و توافقنامه شرم‌الشیخ

به گزارش العربی الجدید در 12 اکتبر 2025 «20 مهر 1404» :…

چرا حوثی‌ها سقوط نخواهند کرد ؟

به گزارش اندیشکده امریکن اینترپرایز در 6 اکتبر 2025 «14 مهر 1404»…

آیا تهران آخرین برگ برنده خود را در صحنه بین‌الملل به کار خواهد برد؟

به گزارش ایندیپندنت در 12 اکتبر 2025 «20 مهر 1404» اعلام غافلگیر…

دیدگاهتان را بنویسید