به گزارش بنیاد صلح بین المللی کارنگی در 22 اکتبر 2025 ( 30 مهرماه 1404):
برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام که عموما با نام توافق هسته ای ایران شناخته می شود به طور عملی در بیست و هشت سپتامبر به پایان رسید. اعضای اروپایی این توافق جمهوری اسلامی ایران را به عدم پایبندی به تعهداتش ذیل این توافق متهم کردند و مکانیسم ماشه را فعال کردند که تمام تحریم های قبلی سازمان ملل را که برجام در سال 2015 به حالت تعلیق درآورده بود دوباره اعمال کرد .با وجود تحریم های مجدد جمهوری اسلامی ایران محاسبه می کند که در حال حاضر در برابر فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا مقاومت کرده است. در حالی که تحریم های سازمان ملل اکنون بیشتر وزن روانی دارند .
روسیه و چین مشروعیت مکانیسم ماشه را رد می کنند و ادعای تهران را مبنی بر اینکه خود اروپا به توافق پایبند نبوده است تکرار می کنند. همه این اتفاقات پس از حملات اخیر رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به ایران در ماه ژوئن و در بحبوحه مذاکرات میان ایالات متحده و ایران رخ داد که در آن واشنگتن خواستار برچیدن دائمی و کامل برنامه غنی سازی تهران شد که این امر در واقع عقب نشینی آشکار از برجام بود که غنی سازی ایران را به مدت ده سال به سه و شصت و هفت دهم درصد محدود می کرد.
برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام که عموما با نام توافق هسته ای ایران شناخته می شود به طور عملی در بیست و هشت سپتامبر به پایان رسید. اعضای اروپایی این توافق جمهوری اسلامی ایران را به عدم پایبندی به تعهداتش ذیل این توافق متهم کردند و مکانیسم ماشه را فعال کردند که تمام تحریم های قبلی سازمان ملل را که برجام در سال 2015 به حالت تعلیق درآورده بود دوباره اعمال کرد .با وجود تحریم های مجدد جمهوری اسلامی ایران محاسبه می کند که در حال حاضر در برابر فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا مقاومت کرده است. در حالی که تحریم های سازمان ملل اکنون بیشتر وزن روانی دارند .روسیه و چین مشروعیت مکانیسم ماشه را رد می کنند و ادعای تهران را مبنی بر اینکه خود اروپا به توافق پایبند نبوده است تکرار می کنند. همه این اتفاقات پس از حملات اخیر رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به ایران در ماه ژوئن و در بحبوحه مذاکرات میان ایالات متحده و ایران رخ داد که در آن واشنگتن خواستار برچیدن دائمی و کامل برنامه غنی سازی تهران شد که این امر در واقع عقب نشینی آشکار از برجام بود که غنی سازی ایران را به مدت ده سال به سه و شصت و هفت دهم درصد محدود می کرد.
جمهوری اسلامی ایران از اینکه پایبندی اولیه اش به توافق مزایای وعده داده شده در توافق را به همراه نداشته به ویژه پس از خروج ایالات متحده آمریکا در سال 2018 عدم مقاومت اروپا در برابر تحریم های ثانویه آمریکا خشمگین است. اکنون که حملات اخیر ایران را بیشتر آزرده خاطر کرده با تعلیق همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی موضع خود را سخت تر کرده است، از آنجایی که همه طرف ها از برجام بیزار و متنفر شده اند .این لحظه سرنوشت ساز در دو دهه چالش هسته ای ایران به حساب می آید. در ظاهر موضع جمهوری اسلامی ایران بدون تغییر باقی مانده است نه تسلیحاتی شدن نه کنار گذاشتن غنی سازی. این نشان دهنده نوعی تداوم است ظاهری که خود تهران ممکن است ترجیح دهد آن را حفظ کند اما در طول دهه گذشته تغییرات منطقه ای و داخلی به سمت یک تغییر تدریجی بالقوه اشاره دارد.
یک دهه پیش بسیاری از دولت های عربی با توافق برجام مخالفت کردند .اما امروز آنها برای توافق با ایران فشار می آورند و رژیم صهیونیستی را تهدید توسعه طلبانه جدی تری تلقی می کنند. آنها همچنین آسیب پذیری خود را در صورت بروز درگیری دیگری با ایران احساس می کنند. در همین حال به نظر می رسد که تهران سیاستی را با هدف به حداقل رساندن تنش های همسایگی دنبال می کند و حتی به ادغام محور مقاومت تقابلی خود در چنین رویکردی اشاره می کند. چشم انداز داخلی ایران نیز تغییر کرده است به نظر می رسد فشارهای داخلی از سوی نخبگان و مردم که زمانی جمهوری اسلامی را مجبور پذیرش برجام می کرد کاهش یافته است .تجربه منفی این توافق همراه با جنگ دوازده روزه با رژیم صهیونیستی ممکن است به دولت انعطاف پذیری بیشتری برای تحمل اثار تحریم ها و فشارها را داده باشد. جمعیتی که زمانی مسئله هسته ای را به عنوان یک بار خطرناک که در خدمت منافع نظامی دید به طور فزاینده ای خواستار بازدارندگی هسته ای است، به خصوص پس از آن که توسط دو کشور هسته ای بمباران شد. روی هم رفته این تغییرات نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران پس از برجام ممکن است نسبت به همسایگان منطقه ای در صورت اقدام متقابل رویکردی آشتی جویانه تر داشته باشد اما در برابر همکاری با سازمان های بین المللی مقاومت بیشتری از خود نشان دهد. تمایلی به واگذاری اهرم هسته ای نداشته باشد و در صورت مواجهه با تهدید وجودی از سوی ایالات متحده یا رژیم صهیونیستی ریسک پذیرتر باشد. هدف جمهوری اسلامی ایران فعلا همان است یک کشور در آستانه هسته ای شدن ممکن است حداقل همکاری و حداقل غنی سازی سخت تر شده باشد.
یک توافق جنجالی
جای تعجب نیست که آیت الله علی خامنه ای هرگز مشتاق به این توافق نبود و تنها به دلیل پیامدهای داخلی آن. بررسی سخنان و اظهارات ایشان در دو دهه گذشته نشان می دهد که ایشان از همان ابتدا نسبت به این توافق تردید داشت او تحت فشار اختلافات داخلی و تقاضای عمومی اجازه داد که این توافق ادامه یابد اما پیوسته در مورد پایبندی ایالات متحده به تعهدات خود ابراز تردید می کرد. او با اشاره به فهرست طولانی وعده های عمل نشده آمریکا از سال 1979 این نگرانی را داشت که واشنگتن تهران را بدون لغو معنا دارد تحریم ها در توافق گرفتار کند. ایشان از تلاش های مذاکره کنندگان تمجید کرد اما خود توافق نه. و بعدا ادعا کرد که آن ها خطوط قرمز او را در مورد کاهش قابل تایید تحریم ها را نادیده گرفته است. با وجود اظهارات و لفاظی های ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا درباره دستیابی به توافقی تازه با جمهوری اسلامی ایران اما او تحریم های تازه ای علیه تهران اعمال کرد، و حتی پیش از مذاکره و پیش از آغاز هرگونه مذاکره احتمالی سیاست چماق و هویج خود را علیه ایران آشکار آشکار کرد. آیت الله علی خامنه ای در برابر هرگونه مذاکره با آمریکا به خصوص با دولت دوم دونالد ترامپ هشدار دادند و فرمودند «مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد ما باید این مسئله را به درستی بفهمیم و درک کنیم این جور ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت فلان مشکل حل می شود نخیر از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی شود دلیل تجربه». سپتامبر گذشته ایشان فاش کرد که شخصا نیز با جدول زمانی ده ساله برجام مخالف بوده و خواهان گزینه کوتاه تری بوده است اما ادعا کرد که مذاکره کنندگان موضع او را نادیده گرفته اند.
روحانی و متحدانش که اکنون به حاشیه رانده شده اند. در این فضا به نظر می رسد گفتمان عمومی در داخل ایران در حال تغییر است و از پرسیدن این سوال که چرا ایران به بمب نیاز دارد؟ به چرا تاکنون بمب نساخته است؟ تغییر لله یافته است. نظرسنجی های عمومی و دولتی و تفسیر نخبگان نشان می دهد که حمایت از تسلیحاتی شدن در حال افزایش است .
در این میان دو دیدگاه برجسته وجود دارد؛
الگوی کره شمالی
جریان های فوق محافظه کار و حتی برخی از ملی گرایان سکولار خواهان خروج از معاهده ان پی تی، قطع تمام همکاری ها و ساخت سلاح هسته ای هستند. این گروه نخست استدلال می کنند که فتوای آیت الله خامنه ای در خصوص ممنوعیت سلاح های هسته ای قابل تفسیر مجدد است .این فتوا استفاده از سلاح های هسته ای را ممنوع می کند نداشتن آن ها را افزون بر این این گروه ادعا می کنند که دامنه فتوا سلاح های تاکتیکی را نیز در بر نمی گیرد. همچنین بنا بر استدلال آن ها مصلحت بقای حکومت بر احکام مذهبی اولویت دارد.
مسیر تدریجی
این راهبرد که مورد حمایت و علاقه نخبگان محافظه کار حاکم و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بر حفظ زیرساخت های هسته ای و پیشروی تدریجی به سمت گزینه تسلیحاتی همراه با اتکا محور مقاومت و نیروهای نظامی متعارف به جهت ایجاد بازدارندگی تاکید دارد. آن ها هشدار می دهند که عجله برای دستیابی به بمب ممکن است به حملات بیش تر بینجامد و توافقی مثل برجام نیست تنها مطالبات و اجبارهای جدید را به دنبال خواهد داشت. سخنرانی اخیر آیت الله خامنه ای بازتاب دهنده این رویکرد است او بار دیگر فتوای خود علیه سلاح های هسته ای را مجددا تایید کرده اما این بار صراحتا غنی سازی 60 درصد را تایید کرده سطحی که بنا به بر گزارش های ایران هنوز حدود چهارصد کیلوگرم از آن را در اختیار دارد. بنابراین هدف او همچنان بدون تغییر باقی مانده است اما خط مشی به وضوح تغییر کرده است.
جمع بندی
برجام در نهایت همان تجربه جمعی مد نظر رهبر جمهوری اسلامی رو ایجاد کرده ،تجربه ای که با هزینه های مراتب فراتر از برآوردهای اولیه همراه بود. از جنگ گرفته تا ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای ایران و تحریم های بیشتر. در نتیجه به نظر می رسد جامعه و سیاست ایران تغییر کرده است. توازن قدرت داخلی تغییر یافته و نشانه هایی از هم سوی تدریجی افکار عمومی با قدرت هستی و اولویت های امنیت ملی دولت قابل مشاهده است.

