سید عباس عراقچی اخیرا در خلال صحبتهای خود در حاشیه جلسه هیأت دولت مدعی شده است که اگر مذاکرهای با آمریکا در کار باشد فقط درباره پرونده هستهای خواهد بود. لذا یادآوری این امر ضروری دیده میشود که اخیرا رهبر انقلاب در سخنرانیهای خود مذاکره با آمریکا در مسئله هسته ای را بن بست محض خواندند و فرمودند: «طرف آمریکایی پیشاپیش نتایج مذاکرات را از نگاه خود، معیّن و اعلام کرده مذاکرهای را میخواهد که نتیجه آن «تعطیل شدن فعالیتهای هستهای و غنیسازی در داخل ایران» باشد.
رهبر انقلاب نشستن پشت میز چنین مذاکرهای را به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل خواندند. همچنین فرمودند:« هیچ ملت باشرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمیکند و هیچ سیاستمدار خردمندی آن را تصدیق نمیکند.»
اینکه به صورت مداوم از داخل کشور سیگنالهای مذاکره مخابره میشود این سوال را به ذهن متبادر میکند که سرچشمه این اخبار با وجود تذکرات مداوم رهبر انقلاب از کجاست؟
آقای وزیر شما در یک سال گذشته با وجود تذکرات متعددی که از سوی رهبر انقلاب در خصوص تعامل با غرب و اروپا دریافت کردهاند، مسیرهایی را رفتهاند که به صورت مداوم موجهایی مصنوعی در کشور ایجاد کرده که گویی زمین و زمان منتظر توافق با ما هستند و آنچه تا الآن کار را لنگ گذاشته مخالفتهای داخلی است، که در گل سرسبد عملکرد جنابشان میتوان جنگ تحمیلی 12 روزه در میان مذاکره را مشاهده کرد.
آیا آقای وزیر امور خارجه با اجتهاد شخصی به سراغ امورات کشور در عرصه بینالمللی میرود و سیاستهای کلی نظام و راهبرد مقام معظم رهبری برای ایشان محلی از اعراب ندارد؟
ایشان هنوز پاسخ ندادهاند که توافقی که در قاهره با گروسی بسته شد با چه هدفی انجام شد و چه گرهای از مسائل کشور را باز نمود؟ یا در نیویورک و آن انتظار مشتاقانه که برای جلسه با ویتکاف صورت گرفته بود و سخنگوی دولت از آن پرده برداشت را با چه هدفی ترتیب داده بودند؟ آیا هنوز به این باور نرسیدهاند که خبری از دستاورد در پس پرده اعتماد به غرب وجود ندارد و هنوز مزه تلخ گلابیهای مسموم برجام پس از ده سال از زیر دندان این ملت بیرون نرفته؟ با چه استدلالی زمان و فرصتهایی را که در پی قرارداد ترکمانچایگونه، بیفایده و پرضرر برجام سوزانده شد را نادیده بگیرند و چشم به روی منافع کشور ببندند و بازی سیاسی را به عنوان مسئول رسمی کشور در اولویت کارهای خود قرار بدهند و سطح استدلال را به گونهای پائین بیاورید که هیچ تفاوتی میان ایشان و کاربران ساده فضای مجازی که مشی ایشان را دنبال میکنند، مشاهده نشود؟ آیا واقعا با اسنپ بک به ده سال پیش برگشتیم و منتقدان برجام باید خوشحال باشند؟ هنوز که هنوز است گویا میلی به پاسخ دادن به این سوال ندارند که کدام اسنپ بک؟ مگر سالها وجودش را کتمان نمیکردید؟ یا بگویند اینستکس به کجا رسید؟ این ده سال بازی و وقت تلف کردن بس نبود؟ تا کی قرار است کشور را گره زده و آویزان سیاست امید به غرب نگه دارید و هر بار با تولید واژگانی، امیدی واهی به غرب در دلها بسازید و هر بار بیثمر از دل ماجراجوییهای فاقد منطق بیرون بیایید؟

