حتی صدای انفجار بمبهای آمریکایی هم خواب سنگین جریان غربگرا را نیاشفته. روزنامه سازندگی به نقل از مرعشی در شماره روز گذشته خود تیتر زد: «ضرورت مصالحه بزرگ»؛ میلیاردری که به ادعای خودش به اندازه چندین نماینده مجلس قدرت دارد، حالا با کلمات بازی میکند و برای «مذاکره» جایگزین میتراشد تا افکار عمومی این نسخه مهلک را با دستخطی جدید پذیرا شود؛ جامعهای که فعال شدن ماشه، تجاوز میانه مذاکره و عهده گرفتن آن از سوی ترامپ را دیده و این پارادایم منسوخ و بمبارانشده دلش را زده است. سینهخیز رفتن امثال مرعشی، علیرغم داشتن ید طولی در اظهارنظرهای غلط، بیش از پیش نشان میدهد که تحریم، متصل به کت و عبای جریان تحریف است.
مصالحه! آن هم با کشور و شخصیتی که یک طرفه و علیرغم اذعان 15باره آژانس به انجام تمام تعهدات از سوی ایران، از برجام خارج شد، رسما دستور تسلیم بدون قید و شرط داد، در میانه گفتگوها موضوع مورد مذاکره را بمباران کرد و حالا اعتراف میکند تمام مسئولیت تجاوز نظامی خردادماه با او بوده؛ یعنی زمانی که عراقچی و جریان غربگرا خیال میکردند یک گشایش تاریخی در راه است، در حال برنامهریزی برای کشتار هزاران دانشمند و فرمانده و غیرنظامی بود. بعدتر شرط به رسمیت شناختن رژیم نسلکش صهیونی را پیش میکشد و وزیر خارجهاش از ضرورت کنار گذاشتن موشکها سخن به میان میآورد.
نسخهای مهلک از جنس همان رویافروشی پیش از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی؛ آن جا که روزنامه غربگرای اعتماد و الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، وعده سرمایهگذاریهای هزار و دوهزار میلیارد دلاری آمریکا را میدادند؛ اما مرعشی با پیش کشیدن رقم 2500 میلیارد دلاری، گوی سبقت را در مسابقه ظاهربینی قاپید. در حالی که ترامپ ماننده دورهگردها در کشورهای حاشیه خلیج فارس التماس سرمایهگذاری میکرد. یا چند سال قبل تر از آن که مرعشی مدعی شده بود اگر ترامپ و روحانی در نیویورک سلام علیک میکردند، تحریمها برداشته میشوند!
شاید این مسیر دلار را دهها برابر جهش دهد و تحریمها را نیز به جای لغو چند برابر کند، اما وقتی منافع حزبی تامین میشود، میارزد که گروه ذینفع حتی با سرعت بیشتر از گذشته در مسیر غربگرایی بتازند و هر بار نقابی جدید به گوسالهای بزنند که هیچ کلام معنی داری از دهانش خارج نمیشود و توانایی باز کردن هیچ گرهای را ندارد؛ اما دههها این جریان را بر مسند اجرایی کشور مینشاند و با توجیه ناکارآمدی و بیبرنامگیاش هر بار با ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی مردم، رایآوریاش را هم تضمین میکند. جریان تحریفی که در نهایت برای خود جایگاه منتقد و طلبکار نسبت به بنبستهای ساخته دستش قائل میشود و در کمال ناباوری مجددا علت فجایع گذشته را به عنوان راه نجات آینده تجویز میکند.
بیش از سه دهه مدیریت اجرایی کشور در دست جریان فکری آقای مرعشی است ولی او حالا میگوید: «بعد از بیش از ۴۰ سال از انقلاب به نظر میرسد، کشور با بنبستهای بزرگی در سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ مواجه است» و برای این بنبستنمایی، همان نسخه بمبارانشده مذاکره و مصالحه را تجویز میکند؛ زیرا در این چند دهه خوب فهم کردهاند که پشت دیوار بهانه تحریم خارجی میتوانند بر قدرت و ثروت خود اضافه کنند. شاهد این موضوع هم ادعای مرعشی در آنتن زنده تلویزیون، در حالی که هیچ مسئولیت رسمی نداشت و گفت: «به اندازه چندین نماینده مجلس قدرت دارم»!
حالا آقای مرعشی به جای عذرخواهی از مسیر خسارتبار دهها ساله جریان خود، همچنان به دنبال منافع حزبی است و پس از آن که دولت همراستایش در مدیریت ناترازیها و گرانیها توفیقی کسب نکرده و شرایط سختتر از گذشته شده، بیتوجه به شکست مردم، پیروزمندانه علت شعار وفاق را نه حل معضلات کشور، بلکه «فرار از شر مجلس» عنوان میکند! و تحریم را بهانه ناکارآمدی کرده و پسا ماشه و جنگ از مذاکره سخن میگوید تا منافع حزبی در خطر نیفتند. در واقع جریان تحریف از گوسالهای که دهها سال است علم شده، دست نمیکشد؛ این پرستش شاید برای مردم جز ضرر چیزی نداشته باشد، اما حاجات حزبی و سیاسی را به خوبی برآورده کرده است.

