در ستایش «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»:
سخنگوی وزارت خارجه خبر حضور بازرسان آژانس در ایران را تایید کرد. این خبر و تایید آن تلخ است و نکاتی درباره آن قابل طرح است:
1 آژانس در طول ۲۲ سال گذشته همواره در نقش ابزار فشار علیه ایران و برنامه صلح آمیز هستهای ایران عمل کرده و در دستان آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. این موضوع در دوره گروسی بسیار شدت یافته است. همه میدانند که جاسوسی حداقل کاری است که آژانس برای آمریکا و متحدانش خصوصا رژیم صهیونیستی انجام میدهد. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نشان داد که همکاری با آژانس چقدر خطرناک و چقدر بیفایده است. آژانس و دبیر کل آن حتی حاضر نشدند حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات مشروع و معرفی شده ایران را محکوم کنند. در روزهای پایان جنگ بود که علی لاریجانی گفت که «به حساب گروسی خواهیم رسید.» بعد از انتصاب او به دبیری شورای عالی امنیت ملی، انتظار حسابرسی از آژانس و دبیرکل آن وجود داشت که نه تنها خبری نشد بلکه همکاریها با آژانس ادامه یافت.
2 مجلس بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تصویب کرد. این قانون گام خوبی بود اما نقص بزرگش این بود که همه چیز را به تصمیم شورای عالی امنیت ملی واگذار کرده بود و در عمل قانون گردی بود. برای همین در واقعیت اثری از اجرای قانون مشاهده نشد. توافق قاهره که میان عراقچی و گروسی امضا شد نقض فاحش قانون بود. توافقی که نه با تصمیم شورای عالی امنیت ملی، بلکه با استناد به یک مصوبه کمیته فرعی دبیرخانه انجام شد.
3 توافق قاهره امتیاز بزرگ و مهم بود که ایران به آژانس و در مرحله بالاتر به غرب بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه داد. موسسه صلح استکلهم چند روز پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه خروج از NPT را برای ایران مشروع دانسته بود. «استفاده از زور علیه تمامیت ارضی آن میتواند مصداق «رویدادهای فوقالعادهای باشد که منافع عالی [کشور] را در معرض خطر قرار داده» و بر اساس ماده X این معاهده، دلیل موجهی برای خروج فراهم کند.» اما عراقچی وزیر خارجه متیاز ماندن در NPT و پذیرش مشروعیت آژانس را مفت و مجانی به غرب هدیه کرد. (این امتیاز آنقدر شیرین بود که چند بار گروسی و یک بار هم دبیرکل سازمان ملل به آن تلویحا اشاره کرد). این امتیاز رایگان و بدون مابهازا داده شد و فایدهای هم برای ایران نداشت و نتوانست مانع استفاده اروپاییها از مکانیسم ماشه شود. در سطحی بالاتر باید گفت که عراقچی فرصت تضعیف نظم آمریکایی را سوزاند و حتی به بازسازی مشروعیت آژانس کمک کرد.
4 علی رغم آنکه توافق قاهره بیفایده بود و نتوانست مانع فعال شدن مکانیسم ماشه شود، اما ایران به صورت رسمی از آن خارج نشده است. در حالیکه عراقچی و همچنین بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت به صراحت بیان کرده بودند که هرگونه اقدام خصمانه موجب پایان این توافق خواهد شد.
5 ایران از دولت دوم روحانی به صورت مستمر تهدید کرده بود که اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران بازگردند، از معاهده NPT خارج میشود. این را هم آقای عراقچی و هم معاونان او بارها بیان کردند. اروپاییها در شهریور امسال مکانیسم ماشه را فعال کرده و بر اساس قرائت آنها قطعنامهها علیه ایران بازگشت. اما ایران اقدامی در راستای اجرا کردن تهدید خود نکرد.
6 سیاست اعلامی ایران در رابطه با آژانس با سیاست اعمالی (رفتار) ایران در این موضوع تطابق ندارد و حتی خلاف هم هستند. اگر قرار است سیاست اعلامی اجرا نشود، بهتر است بیان نشود. این عقبنشینی از سیاستهای اعلامی تصویر ضعیف از ایران ترسیم میکند و دشمن را برای افزایش تهدیدها و عمل به تهدیدها جریتر میکند. به عبارت دیگر «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».

