میان گفتن و عمل کردن، فرسنگ‌ها فاصله است.

به این کار ندارم که زهران ممدانی واقعاً شیعه‌ای مؤمن است یا اعتقادات درونی او چگونه است؛ اما می‌توان سر  احتمالاتی سخن گفت.
هر چه نباشد، شهردار نیویورک ملزم به تبعیت از یک سری قوانین است و آزادانه نمی‌تواند هر کاری کند.

اگر واقعاً شیعه و پایبند به اصول دینی باشد و دنبال دفاع از حقوق مظلومین باشد، طبیعی است که مخالفانی ابرقدرت در برابرش خواهند ایستاد؛ چه با فشار سیاسی، چه با ترور شخصیتی. به همین‌خاطر هر اتهامی را به او نسبت می‌دهند تا خودش و دین و آیینش را به مردم، پست و قبیح جلوه دهند.

اما اگر او در حقیقت باور عمیقی نداشته باشد و تنها از نام اسلام و شیعه برای جلب توجه استفاده کرده باشد و رفتار او در آینده مناسب نباشد و موجب دلخوری مردم شود (طبعا کسی که سال‌ها در آمریکا زندگی کرده احتمال انحراف در اعتقادات او بسیار است)، از اسم اسلام و دلسوزی برای مردم فلسطین و حامی مظلومین سوء‌استفاده کرده و باز ذهنیتی اشتباه برای مردم از اسلام به وجود می‌آید. پس هر دو حالت ممکن است به زیان باشد.

اگر دست‌نشانده و بازیچه ابرقدرتان آمریکایی باشد ( که به نظر من همین است) آنگاه فردا روایت خواهند کرد: «دیدید؟ آزادی بود، شهردار شیعه آمد و چه شد…؟»  این همان سناریویی‌ست که برای تخریب اعتبار اسلام در بستر سیاست غربی طراحی شده است.

مقالات مرتبط

توهم ثروت، تله فقر: رمز یک پیشرفت خون بار!

شاید خیلی کنجکاو باشید که غرب از چه زمانی و چطور قوی…

مواجه شدن با ویروسی به اسم تقلیل‌گرایی

یکی از مشکلات جوامع مدرن و توسعه یافته تقلیل‌گرایی در ارکان مختلف…

23 آبان 1404

برنامه هفتم توسعه؛ از اهداف بلند تا چالش‌های اجرایی

با تصویب نهایی برنامه هفتم توسعه در سال ۱۴۰۳، این سند راهبردی…

دیدگاهتان را بنویسید