رهبران اروپایی در میانه افزایش رقابتهای جهانی بین روسیه، چین و آمریکا، بیم آن دارند که از قافله جا بمانند و بزرگترین «بازنده» این بازی باشند. روزنامه والاستریت ژورنال در تحلیلی هشدار داده که اگر قاره سبز همچنان به انفعال خود در عرصههای فناوری، اقتصادی و نظامی ادامه دهد، از رقابت با قدرتهای جهانی باز میماند.
به گزارش این روزنامه، تابستان امسال نقطه اوج نگرانیهای اروپا بوده زیرا این قاره صرفاً تماشاگر تلاش آمریکا و چین برای بازتعریف قواعد تجارت جهانی بود.
اوج بحران زمانی رقم خورد که کاخ سفید طرح پایان جنگ روسیه و اوکراین را بدون مشورت با اروپا ارائه کرد؛ اقدامی که بروکسل آن را بیاعتنایی آشکار به منافع حیاتی این قاره تعبیر کرده است.
اتحادیه اروپا بهسرعت طرحی جایگزین و نزدیکتر به خواستههای اوکراین تدوین کرد و همزمان دولتهای عضو در حال تسریع برنامههای تسلیحاتی خود هستند. تمامی این اقدامات در راستای خروج از بنبست ساختاری که سالها مانع تصمیمگیری قدرتمند در اتحادیه اروپا بوده ، انجام شده است .
رئیس کمیسیون اروپا اورسولا وندرلاین، در سخنرانی سالانه خود در پارلمان اروپا تأکید کرد: «خطوط نبرد نظم جدید جهانی بر پایه قدرت همین حالا ترسیم میشود. اروپا باید دگرگون شود.» اما اینکه این دگرگونی چگونه و با چه سرعتی رخ دهد، پرسشی است که ذهن سیاستگذاران اروپایی را به خود مشغول کرده است.
فشارهای ساختاری بر اتحادیه اروپا
بسیاری از مقامهای فعلی و سابق اتحادیه اروپا معتقدند شیوه تصمیمگیری اجماعی، ساختار پیچیده بروکسل و وابستگیهای اقتصادی، این قاره را در موقعیتی ضعیف در نظام جهانی قرار داده است.
اروپا در واکنش به این مسئله، تمایل به تشکیل «گروههای کوچکتر» از کشورهای همسو در حال افزایش است؛ گروههایی که میتوانند سریعتر به توافق برسند و پروژههای مشترک دفاعی، فناورانه و صنعتی را پیش ببرند.
ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا، مأمور تدوین طرحی برای افزایش رقابتپذیری اتحادیه شده است. او پیشنهاد کرده کشورهای اروپایی تحقیق و توسعه دفاعی را بهصورت مشترک انجام دهند، قوانین واحدی برای رشد شرکتهای فناوری تدوین کنند و غولهای صنعتی سرمایهگذاریهای خود را در حوزههای کلیدی مانند نیمههادیها تجمیع کنند.
این ایدهها بهتدریج در پایتختهای اروپایی طرفدار پیدا میکند؛ هرچند مقاومت بروکراتیک و رقابتهای صنعتی همچنان موانع مهمی هستند.
آلمان و فروپاشی ستونهای مدل اقتصادی قدیمی
برای آلمان — موتور اقتصادی اروپا — تغییرات ژئوپلیتیک سه ستون اصلی شکوفایی این کشور را درهم شکسته است: گاز ارزان روسیه، بازارهای پررونق چین و چتر امنیتی آمریکا.
به دنبال این فروپاشی، برلین سقف بدهی خود را تعدیل کرده و برنامهای ۵۰۰ میلیارد یورویی برای تسلیح دوباره طی ده سال آینده آغاز کرده است.
تحلیلگران معتقدند ترکیب آلمان جدید، ارتشهای تقویتشده لهستان، کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک، و ظرفیت هستهای بریتانیا و فرانسه میتواند ائتلافی بازدارنده در برابر روسیه ایجاد کند.
با این حال تمرکز قدرت نظامی بخش کوچکی از چالش است. بسیاری از پایتختها در برابر واگذاری کنترل تسلیحاتی و صنعتی به ساختار مشترک اروپایی مقاومت میکنند. در همین حال، مته فردریکسن، نخستوزیر دانمارک، هشدار داده که اروپا در «خطرناکترین دوره از پایان جنگ جهانی دوم» قرار گرفته است.
فشارهای آمریکا و چین
رویدادهای اخیر نگرانی اروپا از حاشیهنشینی را تشدید کرده است. تابستان امسال اتحادیه اروپا ناچار شد توافق تجاری نابرابری را با آمریکا بپذیرد که به واشنگتن اجازه اعمال تعرفههای ۱۵ درصدی بدون اقدام تلافیجویانه میدهد.
چند هفته بعد، دونالد ترامپ با استقبال گرم از ولادیمیر پوتین در آلاسکا و بیتوجهی به درخواست اروپا برای اعمال فشار بر مسکو، بار دیگر نقش ناچیز قاره در معادلات امنیتی را یادآور شد.
همزمان، تنش تجاری واشنگتن و پکن که خطر اختلال در تأمین عناصر کمیاب را به همراه داشت، اروپا را در موقعیت آسیبپذیری قرار داد. درحالیکه دیدار شی جینپینگ و ترامپ به آتشبس موقت منجر شد، این پیام برای بروکسل روشن بود: سرنوشت اقتصادی اروپا بیش از هر زمان دیگر در گرو تصمیمات قدرتهای دیگر است.
آینده نامطمئن اروپا
رئیسجمهور فرانسه امانوئل مکرون، سالهاست نسبت به از دست رفتن استقلال نظامی و اقتصادی اروپا هشدار میدهد و تأکید میکند تصمیمات امروز میتواند سرنوشت پروژه اروپایی را رقم بزند.
سیاستمدارانی مانند پییر ویمونت، دیپلمات باسابقه فرانسوی، تأکید میکنند که ساختار بروکسل برای دوران «رقابت بیرحمانه و سیاست قدرت» طراحی نشده و برای تطبیق با واقعیتهای جدید نیازمند بازنگری جدی است.
در حالی که اروپا امسال بیش از ۵۶۰ میلیارد دلار برای دفاع هزینه میکند — دوبرابر ده سال پیش — نگرانیها درباره تعهد آمریکا به ناتو ادامه دارد. اظهارات ترامپ درباره گرینلند نیز به تردیدها دامن زده است.
اروپا در نقطه تصمیمگیری
چین با صادرات انبوه کالاهای ارزان و پیشیگرفتن در فناوریهایی مانند خودروهای برقی، فشار اقتصادی بر اروپا را افزایش داده است.
این روند موجب از دست رفتن مشاغل صنعتی، بهویژه در آلمان، شده است. اولویتهای متناقض واشنگتن — گاهی فشار بر چین، گاهی معامله مستقیم — بر پیچیدگی شرایط میافزاید.
صدراعظم آلمان فردریش مرتس، هشدار داده که سالهای پیش رو تعیین خواهد کرد که آیا اروپا میتواند قدرت اقتصادی مستقلی باقی بماند یا به «مهرهای در بازی قدرتهای آسیایی و آمریکایی» تبدیل خواهد شد.
در مجموع، اروپا در لحظهای حساس ایستاده است؛ جایی که انتخابهای دشوار درباره امنیت، اقتصاد و ساختار سیاسی میتواند مسیر آینده قاره را برای دههها تعیین کند.

