سند افول آمریکا

پذیرش تغییر نظم در سند راهبرد امنیت ملی آمریکا ۲۰۲۵

«سند راهبرد امنیت ملی آمریکا» یکی از اسناد اصلی در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا است که هر چهار سال یکبار منتشر می‌شود. به طور معمول این سند چندین ماه پس استقرار دولت جدید منتشر می‌شود. دیروز راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ منتشر شد. این سند را می‌توان «سند افول آمریکا» نامید. این ادعا را می‌توان با تحلیل محتوای این سند اثبات کرد.
در ابتدای سند دولت ترامپ سیاست‌های گذشته آمریکا در قبال مسایل جهانی را اشتباه می‌خواند و آنها را فراتر از توان آمریکا بیان می‌کند. «آنها توانایی آمریکا را برای تامین مالی همزمان یک دولت عظیم رفاهی-نظارتی- اداری در کنار یک مجموعه عظیم نظامی، دیپلماتیک، اطلاعاتی و کمک‌های خارجی بیش از حد ارزیابی کردند.» سند «تجارت آزاد» هم مورد حمله قرار می‌دهد و آن را دلیل از بین رفتن «طبقه متوسط» و «برتری اقتصادی و نظامی» آمریکا بیان می‌کند. به عبارت دیگر سند می‌پذیرد آمریکا در دنیای فعلی برتری اقتصادی و نظامی ندارد.
این مواردی که سند راهبرد امنیت ملی ترامپ اشتباه می‌خواند، مولفه‌های اصلی شکل‌دهنده به سلطه آمریکا و نظم آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم و خصوصا پس از فروپاشی شوروی بوده است. سند ترامپ آشکارا در جای جای خود آمریکا را به درون مرزهای خود می‌برد و مشخص است ترامپ وضعیت آمریکا را آنقدر قوی و قدرتمند نمی‌داند که بتواند سیاست‌های گذشته را دنبال کند. حتی وقتی درباره سیاست‌های آمریکا در قبال نطقه غرب آسیا (خاورمیانه) صحبت می‌کند، اظهار خوشحالی می‌کند که دیگر مسایل این منطقه بر سیاست خارجی آمریکا تسلط ندارد و جنگ‌های بی‌پایان «ملت‌سازی» پایان یافته است.
ترامپ برای اصلاح سیاست‌هایی که غلط می‌داند، به کاهش حمایت از متحدان و افزایش مشارکت مالی آنها در تامین هزینه‌ها اشاره می‌کند. ترامپ افزایش هزینه دفاعی متحدان از ۲ درصد به ۵ درصد GDP را یک موفقیت خود می‌داند. معنای افزایش مشارکت مالی غیرآمریکایی‌ها کاهش اثرگذاری آمریکا در معادلات نظامی دنیا است و در راستای پذیرش عدم برتری نظامی آمریکا است.
در بخش دیگری از سند «تقویت قدرت صنعتی» بالاترین اولویت سیاست اقتصاد ملی بیان شده است. دولت ترامپ این را لازمه تقویت قدرت ملی از دست رفته آمریکا می‌داند. این بیان نشان می‌دهد که ترامپ قدرت فعلی صنعتی آمریکا را تامین کننده نیازهای آمریکا در زمان صلح و جنگ نمی‌داند.
در سطح ژئوپلتیک سند آمریکا را به توجه و تمرکز بر قاره آمریکا دعوت می‌کند. یک برداشت از دکترین مونروئه معروف که سند از «نتیجه ترامپ» (Trump Corollary) از آن یاد می‌کند و اجرای آن را مورد تاکید قرار می‌دهد. این سیاست یادآور دوران قبل از جنگ جهانی دوم است که آمریکا هنوز خود را در قامت یک قدرت جهانی نمی‌دید و حتی پس از جنگ جهانی اول حاضر به عضویت در جامعه ملل نشد.
یک بعد مهم دیگر سند مواجهه با مساله قدرت یافتن سایر بازیگران در صحنه بین‌الملل است. در گذشته تلقی این بود که آمریکا به دنبال مهار بازیگران جدید به صورت حداکثری است. موضوعی که در قالب اصطلاحاتی همچون محور اقتدارگرا، محور تغییر و یا کرینک (CRINK) یاد می‌شدند. اما در این سند تاکید بر مراقبت از «موازنه قدرت» (Balance of Power) است. سند تاکید دارد که آمریکا نمی‌تواند اجازه دهد که ملتی آنقدر سلطه پیدا کند که منافع آمریکا را به خطر بیندازد. راه‌کار مورد اشاره سند همکاری با متحدان برای حفظ موازنه قدرت است. این مواجهه یک مواجهه حداکثری نیست بلکه پذیرش قدرت یافتن آنها و صرفا تمرکز بر مقابله با تسلط آنها است. به عبارت دیگر آمریکا تغییر نظم و تغییر معادله قدرت در صحنه بیین‌المللی را پذیرفته است.
«افول آمریکا» مهمترین چیزی است که از تحلیل محتوای این سند حاصل می‌شود. البته سند نکات مهم درباره موضوعات مهم روز دنیا دارد که باید با دقت آنها را بررسی کرد.

مسعود براتی، کارشناس، تحلیلگر و نویسنده، متولد 1364 است.براتی در دولت سیزدهم معاون سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های فنی و اقتصادی ایران و همچنین مشاور وزیر اقتصاد و دبیر کارگروه طرح‌های تحریم ناپذیر بود.
مقالات مرتبط

نتیجه: همان همیشگی

تیم‌های فوتبال پرسپولیس تهران و استقلال تهران در صد و ششمین شهرآورد…

15 آذر 1404

روایت داستانی یک روز سرنوشت‌ساز

روز شانزدهم آذر در حافظه تاریخی ایران تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛…

قدقد قیمتی

تحلیل بازارهای مالی هفته دوم آذر: هفته منتهی به ۱۴ آذر ۱۴۰۴،…

دیدگاهتان را بنویسید