کاش در کنار همه فریادها برای نهی از منکر؛ برای امر به معروف هم قدمی برداریم…
در دورهی پهلوی اول، برای حفاظت از مرزهای ایران و شوروی پایگاههایی ساخته شد و پایگاه اصلی در نزدیکی روستای ترکمننشین «خایرخوجه» برپا شد.
اما مأموران مرزی بهتدریج از سادگی مردم سوءاستفاده کردند؛ خرج پایگاه، غذای اسبها و نیازهای دیگرشان را به گردن اهالی انداختند. با اینکه ریشسفیدان به رهبری مأتیخان برای جلوگیری از تنش همه درخواستها را میپذیرفتند، تجاوزطلبی مأموران بیشتر شد. آنها بدون اجازه از اموال مردم میبردند و با اجرای اجباری #فرمان_کشف_حجاب مزاحم زنان و دختران میشدند.
وقتی فرمانده پایگاه مست میکند و قصد تعرض به زنی را دارد، اهالی—جوان و پیر—از شکایت به مقامات نیز نتیجهای نمیگیرند و درمییابند ماندن در روستا دیگر ناممکن است. در شور و مشورت تصمیم میگیرند بهسوی شوروی کوچ کنند، اما عبور از مرز آسان نیست و تنها راه، کنار زدن مأموران است. با نقشهی مأتیخان، مأموران را در تله میاندازند، ناخواسته همه را میکشند و همراه خانواده و داراییهایشان از مرز میگذرند.
این داستان روایتی واقعی از تاریخ حماسی قوم ترکمن در کناره های رود اترک است. حوزه هنری گلستان این روزها اثری با الهام از آن را به روی صحنه تماشاخانه مهر خواهد برد.
تئاتر #صحرامرد با اقتباس از رمان «ماتی خان» اثر عبدالرحمن اونق روایتگر مقاومت و شجاعت ترکمنها در برابر ظلم و استبداد و فرمان کشف حجاب پهلوی است و در روایتی تاریخی فرهنگ ترکمنها را برای مخاطبان بازنمایی میکند.
امیدواریم بیش از حواشی مربوط به اقدامات سلبی #مساله_حجاب در کشور، این اثر هنری مورد توجه همه مدافعان حجاب، و فرهنگ دوستان و اهالی هنر بعنوان اقدامی ایجابی قرار گیرد. در کنار همه فریادها برای نهی از منکر برای امر به معروف هم قدمی برداریم…

