ظریف و تداوم دوگانهسازی علیه منافع ملی
در حالی که تنها سه ماه از پایان جنگ دوازدهروزه میگذرد و منطقه همچنان در التهاب به سر میبرد، محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه، بار دیگر با اظهاراتی جنجالی به میدان آمده است: «موشک مهم است، اما مردم مهمترند!» این جمله، که به ظاهر ساده و انسانی به نظر میرسد، در بطن خود تلاشی نهان برای ایجاد شکاف میان دو رکن اساسی کشور یعنی امنیت ملی و مطالبات عمومی را نمایان میکند. ظریف، که در میان غربگرایان بهعنوان یک قهرمان شناخته میشود، با کارنامهای که در آن مکانیسم ماشه و پیامدهای فاجعهبارش برای میلیونها ایرانی به چشم میخورد، به جای عذرخواهی یا شفافسازی درباره اشتباهات گذشته، بار دیگر با سخنان دوپهلو به دنبال تضعیف انسجام ملی است.
موشک یا مردم؟ دوگانهای کاذب و خطرناک
در شرایطی که منطقه در آتش تهدیدات خارجی میسوزد، این نیروی بازدارنده موشکی ایران بود که در جنگ اخیر ورق را به نفع کشور برگرداند. اکثریت قاطع ملت ایران، فارغ از گرایشهای سیاسی، از توان دفاعی کشور حمایت میکنند؛ حمایتی که خود نماد وحدت ملی است. اما چرا ظریف، در چنین بزنگاه حساسی، با طرح دوگانهای کاذب میان «موشک» و «مردم» به دنبال ایجاد تفرقه است؟ آیا این رویکرد، که خواسته یا ناخواسته همسو با خواست مقامات غربی برای خلع سلاح موشکی ایران است، چیزی جز تکرار همان خوشبینی سادهلوحانهای است که روزگاری دنیای آینده را «جهان گفتمانها، نه موشکها» میپنداشت؟ تفکری که اگر به سیاستگذاری کشور راه مییافت، امروز ایران را به سرنوشتی مشابه کشورهای تجزیهشده و ویرانشده منطقه دچار کرده بود.
کارنامهای از دوگانهسازیهای مخرب
ظریف در سالهای گذشته نشان داده که در خلق دوگانههای مخرب تبحر ویژهای دارد. از تقابل «میدان و دیپلماسی» که به وضوح حسادت او به محبوبیت بینظیر شهید حاج قاسم سلیمانی را عیان کرد، تا تلاش برای ملتهب کردن فضا در جریان سفر بشار اسد به تهران، او بارها کوشیده است با ایجاد شکافهای کاذب، وحدت ملی را خدشهدار کند. این بار نیز، طرح شعار «مردم مهمترند» از سوی کسی مطرح میشود که جریان سیاسیاش، با دههها سوءمدیریت و ترک فعل، نقشی کلیدی در وضعیت اقتصادی کنونی کشور ایفا کرده است. «دهه سوخته نود» و فجایعی چون مکانیسم ماشه، که فشارهای کمرشکنی را بر دوش مردم ایران تحمیل کرد، میراث همین تفکر است.
از پاسخگویی تا تزهای فریبنده
نکته تأملبرانگیز اینجاست که ظریف و همفکرانش، به جای پاسخگویی در برابر کارنامهای پر از ناکامی، همچنان به ارائه تزهای فریبنده مشغولند. در حالی که مردم ایران زیر بار فشارهای اقتصادی ناشی از سیاستهای غلط سالهای گذشته کمر خم کردهاند، او به جای پذیرش مسئولیت، با شعارهای پوپولیستی به دنبال فرافکنی است. این رویکرد نه تنها به حل مشکلات مردم کمکی نمیکند، بلکه با تضعیف توان دفاعی کشور، آیندهای ناامنتر را برای همان مردمی رقم میزند که او ادعای دفاع از آنها را دارد.
در نهایت، سخنان ظریف نه یک دغدغه انسانی، بلکه تلاشی حسابشده برای پیشبرد همان پارادایم فلاکتی است که سالهاست گریبان ملت ایران را گرفته است. در شرایطی که اتحاد ملی و حفظ توان دفاعی، دو بال ضروری برای بقای کشور در برابر تهدیدات خارجی هستند، هرگونه تلاش برای ایجاد شکاف میان این دو، چیزی جز خدمت به منافع دشمنان این مرز و بوم نیست.