قهقرای روحانی

در حالی که سایه مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) و دیگر اشتباهات قبلی حسن روحانی و محمد جواد ظریف در ایام بر سر پرونده هسته ای ایران سنگینی می کند و بهانه ای در دست طرف های اروپایی قرار گرفته است.
حسن روحانی، بار دیگر با اظهارات جنجالی خود به میدان آمده است. این بار، او نه تنها بر ضرورت مذاکره با غرب صحبت می کند، بلکه با لحنی تند، منتقدان داخلی را به سکوت دعوت کرده و ادعا می‌کند که اگر در سال ۱۴۰۰ فرصت احیای برجام از دست نرفته بود، ایران از این مساله ها رها می‌شد. از کدام مساله؟ همانی که برجام برای ما ساخته است! اما این غوغا، بیش از آنکه نشان‌دهنده عمق تحلیل سیاسی یا برخواسته از حقیقتی باشد، تلاشی آشکار برای دیده شدن است؛ تلاشی که روحانی را به مثابه “جیمی‌جامپ” سیاست ایران جلوه می‌دهد – آن کسی که ناگهان در میانه رویدادها می‌پرد و در حالی که نقشی در آن ندارد، سر و صدایی به پا می‌کند، اما در نهایت جدی گرفته نمی‌شود و تنها به حاشیه رانده می‌شود.
نکته قابل توجه در این میان فضا دادن به این مرا ببینید بازی هاست و شاهد آنیم که امثال حسن روحانی که دیگر نقشی هم در هیچ سطحی ندارند به واسطه همین سخنان و تیتر روزنامه های وابسته در این ایام برای دیده شدن دست به هر کاری می زنند تا به فراموشی سپرده نشوند ولو با نقش جیمی جامپی به آن توجه شود دقیقا مانند کاری که روزنامه سازندگی در روز گذشته برای روحانی و ظریف انجام داد و با تیتر یک کردن او سعی در ضریب دادن به این جیمی جامپ این روزهای سیاست ما داشت.
آیا این روایت، چیزی بیش از یک تلاش ناامیدانه برای احیای چهره‌ای است که سال‌ها از صحنه سیاست کنار گذاشته شده؟ جز این است که حسن روحانی، که پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش، به دلیل عملکرد بشدت ضعیفش به حاشیه رانده شده بود، حالا با تکرار شعارهای قدیمی مانند “مذاکره با ۱+۴” و انتقاد از “کاغذپاره‌بودن قطعنامه‌ها”، می‌خواهد دوباره در مرکز توجه قرار گیرد؟
بله امروز کسی نمی تواند این مساله را تکذیب کند که روحانی همواره به دیده شدن به هر قیمتی علاقه مند بوده و به بیان سازندگی همواره از غوغا لذت می برده است اما کدام غوغا؟ غوغا در رفتار و اعمال یا غوغا در سخنان شاذ و صحبت های عجیب و غریب !
غوغا روحانی همواره در دومی بوده است چرا که در کلان سیاست و نگاه سیاسی و اقتصادی هرگز توانمندی برای ارائه مطالب درست یا اجرای آن را نداشته اما به جایش در صبح روز گرانی بنزین می توانسته به دوربین ذل بزند و بگوید خودم هم صبح جمعه فهمیدم!
غوغای روحانی در بازی با اعصاب مردم بوده است و اینکه در مقابل نقد ها مردم را به جهنم حواله می داد! به آنکه نگران و یا ناراحت از این کار باشد چرا که رویکرد او یعنی جیمی جامپیسم اساسا از دیده شدن به هر قیمیتی استقبال می کنند ولو به قیمت تمسخر توسط مردم یا ناراحتی آن ها باشد!
غوغای روحانی در وعده های دروغی بود که داده شد، وعده های که هرگز انجام نشد! نه مشکل حل شد نه تحریم ها بالمره لغو گشت و نه باغ برجام گلابیی داد اما باغ وعده های روحانی برای او 8 سال ریاست جمهوری را در پی داشت! اساسا یکی دیگر از خصلت های جیمی جامپ ها همین مساله است: ادعاهای بزرگ در عین ناتوانی ! یک جیمی جامپ حتی زیر توپ هم نزده باشد اما مدعی باشد که بهترین بازیکن قرن است!
اگر امروز رسانه‌های غرب‌گرا از غوغای روحانی سخن می‌گویند، باید گفت این غوغا جز خسارت و زیان برای کشور چه داشت؟ مخالفان بگویند جز رشد منفی اقتصادی، تورم سرسام‌آور و «دهه سوخته» دهه نود، چه دستاوردی نصیب ملت شد؟ پارادایم تسلیم روحانی سال‌ها خسارت به بار آورد. حالا که سرنوشت برجام به پرده آخر رسیده و اروپایی‌ها از مفاد پذیرفته‌شده توسط تیم روحانی سوءاستفاده می‌کنند، زمانه پاسخگویی این رویکرد است .

رضا صالحی روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری عصر ایرانیان می باشد.
مقالات مرتبط

برجام فریب و نمایش پوچ

در جلسه فوق العاده شورای امنیت سازمان ملل در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵،…

چرا اثر واقعی اقتصادی اسنپ بک اندک است و چطور میتوان اثر روانی آن را مدیریت کرد؟

آنچه با عنوان اسنپ بک در متن برجام گنجانده شد، شامل بازگشت…

یقه سفید های مدعی ولایت، در برابر حکم صریح ولی فقیه

مسئول کارگروه مدیریت شهری «دولت سایه مردم» و شهردار سابق کرمان، در…

دیدگاه کاربران (1 دیدگاه)

  1. عنوان خبر از نظر رسانه بهتر بود از همان کلمه جمی حامپ استفاده می شد تا مخاطب با دیدن آن کنجکاو شود چرا روحانی حیمی جامپ شده است .زمانی که بنده در دانشگاه فرانسوی واحدی در موضوع عنوان خبر درس می خواندم استاد ما که سالها مسئول شبکه سه فرانسه بود می گفت اگر مخاطب همان اول بفهمد از خواند مطلب صرف نظر می کند. مثالی هم در این ضمینه گفت : فرض کنید شما در صفحه اول روزنامه عنوانی به این معنی ببینید یک سگ یک نفر را گاز گرفت کمتر کسی است که روزنامه را بخرد و اگر هم خرید آنرا بخواند ولی اگر عنوان این باشد که یک نفر سگ را گاز گرفت باعث می شود کنجکاوی را در مخاطب ایجاد کنید تا وی مجبور به خرید و خواندن بشود . حال شما که زحمت کشیده مطلبی را با مشابه سازی اعمال وی با نوشته خود بنمایش گذاشتید اگر همین عنوان را نمی زدید مخاطب با خواند مطلب شما می گفت روحانی در قهقرای افتاده است .این اشتباه را هم کیهان بیشتر مواقع مرتکب می شود و هم شما در این مطلب مرتکب شدید در واقع روزنامه لوموند و فیگارو و لیبراسیون که بنده بیشتر با آنها سر و کار داردم طوری مطلب را تدوین می کنند که مخاطب با خواندن آن به نتیجه دلخواه برسد نه اینکه همان اول با گفتن ف مخاطب بفهمد فرحزاد

به ایمانی پاسخ دهید لغو پاسخ