در حالی که ایران در میانهٔ مذاکرهٔ غیرمستقیم با آمریکا به سر میبرد، ناگهان صحنه به شکلی خطرناک تغییر یافت؛ حملات نظامی اسرائیل به کشورمان در خردادماه سال جاری، با همراهی و هماهنگی کامل آمریکا که به تاسیسات هستهای ما حمله کرد، امنیت ملی کشور را هدف قرار داد. این حملات که در سایهٔ سکوت تأملبرانگیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفت، پس از آخرین بیانیهٔ این نهاد که در آن هیچ نشانهای از توسعهٔ سلاح هستهای در ایران وجود نداشت، بیش از هر زمان دیگری نشاندهندهٔ بازی دوگانه و خیانت غرب و آژانس بود. اما متأسفانه، در شرایطی که هشدارهای صریح منتقدان دلسوز نسبت به عدم اعتماد به این جریان غربی داده شده بود، برخی جریانات غربزده، خواستار مذاکرات بیشتر، حتی مذاکرهٔ مستقیم با آمریکا شدند؛ که از جمله آنها میتوان به بیانیهٔ موسوم به «پارادایم تغییر» جریان غربگرا و اظهارات محمدجواد ظریف اشاره کرد.
در این شرایط حساس که افکار عمومی منتظر بودند تا کشور و دستگاه دیپلماسی دستاوردهای دلاورانهٔ مردم و نیروهای نظامی در جنگ ۱۲ روزه را با گرفتن تضمینهای عینی و امتیازات نقد در میدان مذاکرات (که به باور سیاستمداران غربی روی دیگر جنگ است) پی بگیرند، به نظر میرسد اما بدون توجه به هشدارها، روند به گونهای پیش رفت که در ۱۸ شهریور ماه در قاهره، توافقی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شکل گرفت که ضامن و حاوی این نکات نبود؛ آژانسی که نهتنها حملات تجاوزکارانهٔ اسرائیل را محکوم نکرد، بلکه به شکلی ضمنی ایران را تهدید و حتی سکوت خود را در قبال جنایتها ادامه داد؛ مانند آنچه دو روز پیش در کنفرانس آژانس از سوی گروسی گفته شد: «اگر نظارتهای آژانس نباشند امنیت بینالمللی به خطر خواهد افتاد و ما این را در تاریخ دیدهایم؛ مثل آنچه بهطور دراماتیک در ژوئن گذشته در ایران اتفاق افتاد که تأسیسات هستهای مورد حمله قرار گرفتند.» جالب اینجاست که در بحبوحهٔ همین جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، برخی افراد این جریان از جمله علی لاریجانی، وعده دادند که به حساب رافائل گروسی، مدیرکل آژانس خواهند رسید، اما اکنون شاهد هستیم که در یک عقبنشینی آشکار، همان گروسی بهعنوان طرف مذاکرهٔ ایران در توافقهای تازه ظاهر شده است.
نکتهٔ قابلتأمل دیگر آنکه اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، روز گذشته صریحاً اعلام کرد که پس از توافق با آژانس موضعگیریهای اروپاییها علیه کشورمان تندتر شده است؛ توافقی که در کنار شفافسازی درباره مکان 400 کیلو اورانیوم 60درصدی و اجازه مجدد به بازرسیهای نامحدود، به عنوان یکی از سه شرط اروپاییها برای عدم فعالسازی ماشه میتواند خشاب این مکانیزم را پر کند؛ شروطی که عراقچی در آن زمان آنها را غیرواقعی و غیرعاقلانه و علیه منافع ملی ما خوانده بود. این وقاحت و تندشدن مواضع اروپاییها پس از توافق نشان میدهد حتی اگر مکانیسم ماشه تمدید بشود نیز این خوی استکباری غرب دست از سر منافع ملی ما برنخواهد داشت و همانند قضایای cease و waiver در برجام، تنها تبدیل به ابزاری برای امتیازگیری طرف غربی میشود؛ آنهم با این وعدهٔ پوچ و سرابگونه که با رسیدن به موعد ششماهه، مجدداً آن را تمدید خواهد کرد. این در حالی است که قریببهاتفاق کارشناسان معتقدند فعالسازی مکانیسم ماشه بیشتر جنبهٔ روانی بر اقتصاد ما دارد و چیزی بالاتر از تحریمهای آمریکا که در حال تجربه کردن آن هستیم، وجود نخواهد داشت. همان چیزی که عیناً در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز منعکس شده است؛ این مرکز با ذکر موارد گفتهشده گزارش میدهد که مکانیسم ماشه تأثیر مستقیم و قابلتوجهی بر اقتصاد ایران ندارد چون بر صادرات نفتی اثر نمیگذارد.
نکتهٔ دیگری که نگرانیها را دربارهٔ توافق با آژانس برجسته میکند، اظهارات روز گذشتهٔ اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه است؛ او مدعی شد: «اگر مکانیسم ماشه اجرا شود از تفاهم با آژانس خارج میشویم و این نیازی به درج در متن تفاهمنامه ندارد!» اظهارنظری که پس از آن انجام میشود که کارشناسان و تعدادی از نمایندگان مجلس در انتقاد به متن تفاهمنامه با آژانس تذکر داده بودند که برخلاف ادعای عراقچی، در هیچکجای توافق این مورد ذکر نشده که اگر اقدام خصمانهای (مانند حملهٔ نظامی یا فعالسازی مکانیسم ماشه) علیه کشورمان صورت بگیرد، ما از این توافقنامه خارج خواهیم شد؛ برای مثال حمید رسایی هشدار داده بود که: «هیچ بندی وجود ندارد که اجرای توافق را مشروط به عدم اقدام خصمانه یا فعال نشدن مکانیسم ماشه کند، بنابراین توافق نه جلوی اسنپبک را میگیرد و نه احتمال جنگ یا تجاوز مجدد را کاهش میدهد.» همچنین محسن گودرزی، سخنگوی هیئترئیسهٔ مجلس، با صراحت اعلام کرد: «ادعای عراقچی دربارهٔ مشروط شدن توافق به اجرا نشدن مکانیسم ماشه، فقط در حد اظهارنظر شفاهی بوده و در متن توافق هیچ اثری از آن نیست… تمدید اسنپبک به ضرر کشور است.» همچنین، مالک شریعتی، دیگر نمایندهٔ مجلس نیز تأکید کرد: «تضمینی که دکتر عراقچی به آن اشاره کرده بود (عدم اقدام خصمانه علیه ایران)، اصلاً در متن توافق قاهره نیامده است». اما این سادهانگاری دستگاه سیاست خارجی در برابرگرگهای بدعهد غربی، که در کلام بقایی نمود یافت، زنگ خطر را برای منافع ملی به صدا در میآورد. بدعهدانی که سابقه نشان داده به آن چه مینویسند و امضا میکنند، پایبند نیستند چه برسد به آن چه که ننوشته باشند!
این عدم گرفتن تضمین عینی و در مقابل دادن امتیازات نقدی چون از سرگیری بازرسی از مراکز هستهای، آنهم پس از آنکه اسناد غیرقابلانکاری حاکی از وابستگی آژانس و از جمله گروسی به رژیم صهیونیستی و موساد هستند، خاطرات تلخ توافق برجام را زنده میکند که با روند اشتباهی از سوی مذاکرهکنندگان ایرانی حاصل شد و تنها یکی از خساراتش همین مکانیسم ماشه است که این روزها و پس از ده سال گریبان کشور را گرفته است. نکتهٔ جالب آنکه ده سال پیش هم کسانی مانند همین نمایندگان کنونی مجلس که دربارهٔ توافق با آژانس هشدار میدهند، دربارهٔ نحوهٔ مذاکرات و متن عهدنامهٔ برجام که وزیر خارجهٔ کنونی بهعنوان معاون ظریف و مذاکرهکنندهٔ ارشد تیم ایرانی در آن حضور داشت نیز هشدار میدادند اما از سوی چهرهها و زنجیرهٔ رسانههای غربگرا با الفاظی چون تندرو و دلواپس به حاشیه رانده میشدند.
در این میان، بیانیهٔ دبیرخانهٔ شورای عالی امنیت ملی (شُعام) در ۲۳ شهریور دربارهٔ تفاهم با آژانس نیز حائز اهمیت است. در این بیانیه آمده که متن ترتیبات توافقشده تنها در کمیتهٔ هستهای شورا مورد بررسی قرار گرفته و تصویب این شده است. یعنی این توافق مهم بدون تصویب رسمی شُعام و تأیید رهبری، تنها در کمیتهای فرعی تصویب شده است؛ موضوعی که با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، انتقادهای جدی را به همراه داشت. علاوه بر این، بیانیهٔ شُعام اعلام میکند ایران تنها پس از ایجاد شرایط امنیتی مناسب، گزارش خسارات وارده به تأسیسات هستهای را به آژانس ارائه خواهد داد و هرگونه اقدام اجرایی بعدی نیز نیازمند تصویب این شوراست؛ اما ابهامات فراوانی دربارهٔ معنای «شرایط لازم امنیتی و ایمنی» و اینکه چه تضمینی برای محقق شدن آن وجود دارد، باقی است. اینگونه تصویبهای برجامگونه و نظارتهای ناقص و فقدان تضمینهای عملی، کشور را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد و در صورت اقدام خصمانه علیه ایران، توقف همکاری با آژانس صرفاً یک هشدار است که در عمل ضمانتی برای جلوگیری از خسارات ندارد.
منتقدان و کارشناسان معتقدند دشمن با این توافق و ورود دوبارهٔ بازرسان آژانس به کشور، در پی شفافسازی نقاط مبهم مربوط به جنگ قبلی است و زمانی که به اهداف خود برسد، طبیعتا اقدام خصمانه را انجام خواهد داد و برایش تفاوتی نمیکند که در آن زمان ما از تفاهم خارج بشویم یا خیر. آنها به دنبال اطلاعات دقیق دربارهٔ مکان حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشدهٔ ۶۰ درصد و میزان خسارت واردشده به تأسیسات هستهای ایران هستند تا در تجاوزات بعدی، از نقاط ضعف ایران بهره ببرند و ضربات نقطهزن وارد کنند. این نگرانی با اظهارات اخیر رافائل گروسی در کنفرانس عمومی آژانس در روز گذشته که رسماً از اهمیت حفظ نظارتهای آژانس و خطرات ناشی از نبود آنها سخن گفت، تأیید میشود. این در حالی است که خود گروسی هرگز حملات نظامی اسرائیل را محکوم نکرده و سکوتش لکهٔ ننگی بر کارنامهٔ این نهاد بینالمللی است.
با همهٔ این اوصاف، همانطور که گفته شد نهایت هدف تیم مذاکرهکنندهٔ ایرانی تمدید مهلت فعالسازی مکانیسم ماشه است؛ که موجب میشود چوب امتیازگیری اروپاییها شش ماه دیگر بر سر کشور باقی بماند و علاوه بر غنیسازی، آنها را نسبت به دیگر دستاوردها و بازوهای بازدارندهٔ کشور مانند قدرت موشکی حریص کند؛ شاهد عینی و بیپردهٔ این حقیقت، اظهارات دیوید روبیو، وزیر خارجهٔ آمریکا، دو روز پیش در کنفرانس خبری مشترک با نتانیاهو است که مورد استقبال مقامات اروپایی نیز قرار گرفته است: «ایران هستهای نهتنها ظرفیت سلاح هستهای را دارد بلکه موشکهایی در اختیار دارد که میتوانند اهداف دور را مورد اصابت قرار دهند؛ تهدیدی غیرقابلقبول است، نه فقط برای اسرائیل و آمریکا بلکه برای همهٔ جهان.» او همچنین در اظهارنظر دیگری مدعی شد: «ایران نهتنها سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد، بلکه موشکهای کوتاهبرد و میانبرد هم نباید داشته باشد.» گندهگوییهایی که به وضوح نشان میدهد که هستهای تنها بهانهای برای دشمنان ایران است و آنها به دنبال نفوذ، جاسوسی و مهار توان بازدارندگی ایران هستند و توافقات اخیر، دستاویزی برای این اهداف شده است. چیزی که در گزارش کابینهٔ رژیم صهیونیستی نیز دیده میشود؛ آنجا که راهبرد خود را بعد از پایان جنگ، مذاکره و رسیدن به توافق تعریف میکنند. این بدان معناست که این مذاکرات از نظر دشمنان ایران روی دیگر همان جنگ است و امید میرود مسئولین و مذاکرهکنندگان ما نیز چنین نگاهی به این مذاکرات داشته باشند.
در نهایت، آنچه امروز در عرصهٔ توافق با آژانس و ادامهٔ مذاکرات در جریان است، نباید تکرار تجربهٔ تلخ برجام و قربانی شدن امنیت ملی در مسیر امتیازدهیهای بیپشتوانه و پایانناپذیر باشد. هشدارهای نمایندگان مجلس، تحلیلگران و دلسوزان نظام باید مبنای تصمیمگیریهای بعدی قرار گیرد. حفظ اقتدار، امنیت ملی و حفظ استقلال کشور، جز با هوشیاری، عدم اعتماد به دشمنان و اخذ تضمینهای واقعی و ملموس ممکن نیست. نباید گذاشت تا بازی فریبکارانهٔ دشمنان، باز هم ایران را به مسیری ببرد که در نهایت، بازندهٔ اصلی آن ملت بزرگ ایران باشد.
با سلام در بخش تماس با ما هیچ وسیله ای برای تماس مخاطبان وجود ندارد تنها یک نقشه از تهران گذاشته شده است .
این روزها در رسانه های به سرنوشت خانم مهدیه اسفندیاری که بجرم گذاشتن یک استوری مدت شش ماه است که در زندان انفرادی در یکی از زندانهای مخوف فرانسه بدون دست رسی به حداقل امکانات برغم بیماری قلبی جریان دارد. در روزنامه شما خبری از آن نیست . آقای عراقچی سخن در برنامه تلویزیون در مورد سرنوشت خانم اسفندیاری خبر از تبادل دو زندانی فرانسوی که بجرم جاسوسی برای اسرائیل محاکمه شده اند خبر دادند . در این پرونده از روزنامه شما انتظار می رود به این مسئله پرداخته و ضعف دیپلماسی پویا بپردازید .
امین نژاد سفیر کشورمان در اواخر مصاحبه با شبکه بی اف ام در مورد سرنوشت دو زندانی فرانسوی بدون اشاره به زندانی شدن خانم اسفندیاری بجرم گذاشتن یک استوری می فرمایند ما تلاش خود را برای آزادی آنها و برگرداند آنها نزد عزیزانشان هستیم .با توجه به این سخنان دور از ذهن نیست که دستگیری خانم اسفندیاری به توصیه دستگاه دیپلماسی با هدف فشار بر دستگاه قضا در ایران برای آزادی آنها صورت گرفته باشد .https://www.youtube.com/watch?v=F0tRV4IFE0o&t=93s لینک مصاحبه امین نژاد
لطفا در صورت درج دیدگاه از آوردن اسم بنده اکیدا خوداری شود