دوشنبه 19 آبان، جولانی با ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد؛ دیداری عجیب، پرمعنا و سرشار از نشانههای قابلتأمل. ساعاتی پس از این ملاقات، سایت مصری «الطریق العربی» جزئیاتی از جلسه را منتشر کرد؛ روایتی از همان صحنههایی که پیشتر نیز از ترامپ دیده بودیم، با این تفاوت که اینبار شانس با جولانی یار بود و نمایش، پشت درهای بسته رقم خورد.
طبق گزارش «الطریق العربی»، ترامپ در این دیدار با احمد الشرع رفتاری خارج از عرف و توهینآمیز داشته است؛ همانگونه که پیشتر با زلنسکی رفتار کرد. او به جای گفتوگو درباره سوریه، لحن آمرانه در پیش گرفته و جولانی، نیروهایش و اساساً سوریه را ابزاری بیارزش در دست سنتکام برای تحقق منافع آمریکا دانسته است. این سایت تأکید میکند که ترامپ در آن جلسه خواستار تسریع در حذف عناصر تکفیری از ارکان قدرت و محدود کردن استفاده از آنان به عملیاتهای زمینی در مرز عراق و لبنان تحت فرماندهی مستقیم سنتکام شده است. در همین دیدار، الشرع ضمن اشاره به احتمال کودتا در کاخ ریاستجمهوری سوریه هشدار داده که اگر این گروهها بدون دریافت سهمی از قدرت کنار گذاشته شوند، وقوع کودتا قطعی خواهد بود. با این حال، آنچه عجیبتر است، بیتفاوتی جولانی نسبت به سرنوشت کشورش و حتی نزدیکانش در سوریه است؛ همان نکتهای که ترامپ در جلسه بر آن تأکید کرده است.
نکته تلخ ماجرا آنجاست که جولانی به جای دغدغهمندی نسبت به آینده سوریه، از کلاه اهدایی رئیسجمهور آمریکا با شعار معروف «اول آمریکا» به وجد آمده است؛ تا آنجا که خبرنگار فاکسنیوز نیز با تعجب از این ذوقزدگی گزارش داده است. جولانی، در حالی که کشورش با حملات رژیم صهیونیستی، فروپاشی اقتصادی و کشتار داخلی دست و پنجه نرم میکند و هیچ ارادهای برای رهایی از سایه استعمار در او دیده نمیشود، توانسته از فهرست تحریمها خارج شود و در ازای تحقیر و خدمت به واشنگتن، کلاه قرمز چنددلاری ترامپ را با لبخندی حقارتبار بر سر بگذارد. پرسش ساده اما عمیق این است که چگونه یک کلاه هواداری ارزان توانست فردی در سطح یک حاکم را به چنین دالان تمسخر و تحقیر بکشاند؟
پاسخ روشن است. این نخستینبار نیست و بلکه روالی ثابت در رفتار آمریکا و شخص ترامپ است؛ الگویی آشکار از نظم غربی که بارها تکرار شده است. طرف مقابل، ابتدا به امید غرب کشورش را به ورطه نابودی میکشاند و آنگاه که در دام افتاد، آمریکا با تحقیر و غارت، آن را از درون میبلعد؛ همانگونه که در اوکراین دیدیم و همانگونه که امروز در سوریه میبینیم. اتاق کار ترامپ و آن صندلی بزرگ و متکبرانهاش، تصویری عریان از دیپلماسی آمریکایی است. خواه طرف مقابل، تروریستی چون جولانی باشد، خواه دلقکی چون زلنسکی، یا حتی دولتهای همپیمان در آذربایجان و ارمنستان. آمریکا حتی با متحدان دیرینه و استعمارگران دیروز خود نیز چنین رفتاری دارد؛ زیرا همگی در برابر میزی قرار گرفتهاند که نماد تحقیر و سکانس تکراری حقارت است؛ از لندن و برلین گرفته تا دمشق و کیف. گاهی حتی نیازی به حضور فیزیکی در این میز نیست؛ مانند مسئولان غربزده لبنان که دستاوردشان چیزی جز ویرانی داخلی و آتشبس در سایه بمباران روزانه آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست.
برای درک عمق این دیدار، کافی است نگاهی به جلسات یک سال گذشته کاخ سفید بیندازیم و به صندلیهایی که کنار میز ترامپ چیده شدهاند. آمریکا در مدیریت روابط بینالملل، سبکی ویژه دارد که ترامپ آن را بیپرده به نمایش گذاشته است: نخست صحنه را میسازد، سپس بازی را به نفع نمایش خود هدایت میکند و هر کس در برابر این نمایش بایستد، بازنده است. او نه فقط بر میز تکیه میزند، بلکه آن را به سکوی نمایش خِفّتِ طرف مقابل تبدیل میکند. خواستِ عذرخواهی علنی از زلنسکی و آچمز کردن متحدان اروپایی در برابر دوربینها نمونههایی از همین سیاست است. نتیجه روشن است: پای میز ترامپ نشستن، یعنی پذیرش تضعیف و تحقیر.
این الگو تنها به یک کشور محدود نیست. «میز نمایش» ترامپ به قراردادهای معدنی، رفع تحریمها یا حتی بازطراحی مرزها سرایت میکند. واشنگتنِ ترامپی شرط میگذارد، نمایش میخواهد و در پایان، اگر طرف مقابل امتیاز ندهد، خرد میشود و اگر امتیاز بدهد، باز هم خرد میشود. تصاویر معروف نشست رهبران اروپایی در برابر او گواه همین رویکرد است؛ رؤسایی که بر صندلیهای کوچک، زیر نگاه مغرور ترامپ نشستهاند، در حالی که او به نشانه برتری بر صندلی بزرگ خود تکیه زده است.
خلاصه ماجرا روشن است: ترامپ هر که را به فلاکت میکشاند، در نهایت پای میز خود مینشاند؛ میزی برای نمایش قدرت و شرطگذاری عمومی که سود آن فقط به جیب خود او میرود. برای کسانی که هنوز خیال مذاکره با چنین شخصی دارند، پیام آشکار است: پای آن میز نشستن یعنی پذیرفتن قواعد نمایشی که تنها به سود میزبان است، نه میهمان. شاید یکی از دلایل فشارها و تهدیدهای واشنگتن علیه ایران نیز همین تصویر ساختگی غربگرایی و توهم میز مذاکره باشد. پیامی که باید بارها تکرار کرد این است که پای میز حقارت ننشینید

