برنامه هفتم؛ نقشه راه 5ساله کشور که پس از بررسیهای بسیار توسط قالیباف، رئیس مجلس و پزشکیان، یکی از اعضای وقت کمیسیون تلفیق این برنامه، و سایر نمایندگان در مهر 1402 تصویب و اجرای آن از سال 1403 آغاز شد و پزشکیان در مناظرات وعده داد آن را اجرا خواهد کرد؛ اما حالا بعد گذشت بیش از یک سال از آغاز، دولت با عقبنشینی جدی از اهداف آن، اعلام کرده 137 حکم آن را نمیتواند اجرا کند و قالیباف که تا پیش از این، برنامه هفتم را یک میثاق ملی میدانست، گفت: «حرف مرد یکی نیست، حرف مرد دوتاست»!
سازمان برنامهوبودجه در گزارش خود به مجلس از اهداف برنامه هفتم به شکلی جدی عقب نشینی کرد و پیشنهاد داد رشد اقتصادی از 8% به 2.5%، رشد بهرهوری از 2.8% به 0.5%، ایجاد شغل از سالانه یک میلیون به 300هزار، رشد صادرات غیرنفتی از 23% به 8.8% و سهم بودجه عمرانی از 25% به 12% کاهش داده شود که رسما به معنای نابودی اهداف این برنامه است و برای آن توجیهاتی مثل «کمبود منابع مالی» و «فقدان قابلیت اجرایی» بیان کرد.
اما سوال اینجاست که چرا یک سال باید زمان ببرد تا دولت به خود زحمت بدهد و اعلام کند که «نمیتواند»؟ این مسامحه و ناترازی مدیریتی نسبت به سرنوشت کشوری 90 میلیونی با ظرفیتهای مغفول فراوان، چه جای توجیه دارد؟ از طرفی، اگر نمیشد، چطور دولت شهید رئیسی توانست رشد اقتصادی را به حدود 4ونیم درصد، رشد بهرهوری را به 3.4%، ایجاد شغل سالانه را به 575 هزار نفر و رشد صادرات غیرنفتی را به نزدیک 21% برساند؟
رئیس مجلس که تا پیش از این از برنامه هفتم با عناوینی چون «میثاق ملی» یاد میکرد و میگفت: «برنامه هفتم تنها سندی است که همه روی آن اجماع دارند و مطمئنم در سال دوم اجرای برنامه با سرعت بیشتری در مسیر حل مشکلات اقتصادی مردم حرکت میکنیم.» و رئیسجمهور که بارها در مناظرات برنامه خود را اسناد بالادستی از جمله برنامه هفتم عنوان میکرد و هردو در نقشهای کلیدی در مجلسی داشتند که این برنامه مصوب شد، چرا حالا به راحتی از آن عقبنشینی میکنند؟ قالیباف اخیرا در همایش سرمایهگذاری در صنعت نفت گفت: « حرف مرد یکی نیست، حرف مرد دوتاست»! و ادامه داد: «حتماً برنامه را در مجلس اصلاح میکنیم.»
این اعتراف به سهلانگاری و کار غیرکارشناسی حین تصویب و عقبنشینی دیرهنگام هنگام اجرا که زمان و آینده دهها میلیون نفر را تحتالشعاع قرار میدهد، پاسخ همان ادعایی است که پزشکیان چندی پیش مطرح کرد و گفت: « ژاپن و ترکیه و کره نفت و گاز ندارند اما وضعیتشان از ما بهتر است؛ ما نفت و گاز داریم اما گشنهایم!»؛ اما ما گشنه نیستیم؛ بلکه تشنه مدیریتی با نگاه به ظرفیتهای داخلی و غیروابسته به اخم و لبخند خارجی هستیم؛ وقتی هنگام انتخابات وعده داده میشود، اما پس از رسیدن به منصب به جای پیگیری آن وعده و تعریف کار و ماموریت برای دستگاههای زیردستی، به بهانههای واهی وعدهها کنار گذاشته میشود، مشخص است که از ژاپن و کره عقب میمانیم.

