اذعان دیرهنگام عراقچی به ریشه داخلی مشکلات اقتصادی و عدم ارتباط با تحریم ها:

عراقچی در نشست دیپلماسی اقتصادی آذربایجان شرقی گفت: «در جلسات اقتصادی مشکلاتی که بازرگانان مطرح کردند، هیچ‌کدامشان ربطی به تحریم نداشت؛ حتی نظرسنجی کردیم و ۷۳ درصد بازرگانان معتقد بودند مشکلات‌شان داخلی است.» اعترافی دیرهنگام که گزاره «لزوم رفع تحریم برای رفع مشکلات اقتصادی» را که اصحاب برجام و مذاکره دو دهه از آن برای پوشش ناترازی‌های مدیریتی خود و تامین منافع محافل استفاده می‌کردند، از بین برد.
این اعتراف به کم‌اثر بودن تحریم‌ها آن‌جا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که مربوط به بازرگانان و تجارت خارجی می‌شود؛ یعنی جایی که خط مقدم مواجهه با تحریم‌های آمریکا بوده است، در دودهه اخیر جریان تحریف با وارونه‌نمایی واقعیت، کوشید تا ضعف مدیریتی، و ناکارآمدی های خود در داخل را پشت دیوار تحریم خارجی پنهان کند. تا آن جا که حسن روحانی حتی آب خوردن مردم را به «برجام» و «مذاکره» گره زد، در حالی که امروز وزیر خارجه دولت فعلی، و مذاکره کننده ارشد توافق برجام، خود اذعان دارد بخش اعظم گرفتاری‌های اقتصادی، ریشه در داخل دارد. این یعنی دو دهه سیاست خارجی کشور گروگان یک دروغ بزرگ بوده؛ دروغی که هزینه‌اش را تولیدکننده، کارگر و بازرگان ایرانی پرداخت کرده‌اند.
این گروه در همه این سال‌ها، با استفاده از تریبون‌های رسانه‌ای و دانشگاهی خود، تلاش کرد ذهن افکار عمومی را از سرچشمه واقعی مشکلات دور کند تا منافع محافل قدرت و ثروت خود، به خطر نیفتد.
هرجا سوءمدیریت داخلی بحران آفرید، آن را به گردن تحریم انداخت و هرگاه از اصلاح امور داخلی یا سلختار های غلط سخن رفت، آن را «غیرممکن تا قبل از رفع تحریم» جلوه داد. نتیجه آن شد که سیاست‌گذار به‌جای جراحی اقتصادی، به امید سراب برجام نشست و اقتصاد ملی در انتظار گشایش خیالی، فرصت بازسازی، رشد و پیشرفت و جلو روی را از دست داد.
اما نکته تأسف‌بار آنجاست که این رویه در دولت فعلی نیز تکرار شده است؛ تورم افسارگسیخته، بلاتکلیفی در برنامه هفتم، و رها شدن بازار ارز و مسکن، نتیجه‌ی همان سیاستی است که به جای اصلاح ساختار داخلی، بازهم نگاه را به بیرون دوخته است و نه تجاوز علنی حین مذاکرات توانسته امید عده ای را از مذاکره با آمریکا از بین ببرد، نه فعال شدن مکانیزم ماشه و نه رد شدن تصویب پالرمو در داخل توسط FATF و شاهد آنیم که نگاه برخی همچنان معطل به تصمیمات خارجی است و آلترناتیو های واقعی را پذیرا نیستند.
واقعیت این است که تحریم‌ها، تنها آن‌قدر تأثیر دارند که ضعف درونی به آن‌ها مجال بدهد. وقتی روابط درونی اقتصاد کشور، غفلت از فرصت و پر از مجوزهای رانتی، بوروکراسی فرساینده و مدیران غیر‌پاسخگوست، تحریم خارجی صرفاً بهانه‌ای لوکس برای ادامه‌ی بی‌عملی است. سخنان عراقچی اگر درست فهم شود، باید زنگ پایان این بهانه‌سازی باشد.
اکنون وقت آن است که دولت و وزارت خارجه، از این اعتراف یک نقطه عطف بسازند. به جای مذاکره بی‌نتیجه با طرف‌های بدعهد و متجاوز، باید به ده‌ها کار دیگر پرداخت و با شجاعت به جنگ تحریم‌های داخلی رفت: از مافیاهای واردات و انحصار، تا فساد بانک‌های ناتراز. همان‌جا که ۷۳ درصد بازرگانان، منشأ واقعی مشکلات را دیده‌اند. اگر این اعتراف آغاز اصلاح نباشد، تنها یک «اعتراف دیرهنگام» خواهد ماند و فرصت‌ها دوباره خواهند سوخت آن هم در چنین شرایط بزنگاهی جهان که هر روزش یک سال ارزش دارد.

مقالات مرتبط

نظم نوین جهانی؛ آرمان‌ها و واقعیت‌ها

جهان در آستانه‌ تحولی بنیادین ایستاده است. نظمی که روزگاری بر محور…

9 آبان 1404

آمریکا، توجیه‌گرِ پنج هزار بار نقض تجاوزکارانه علیه لبنان؛ نعیم قاسم: آمریکا سودی برای لبنان ندارد

دبیر کل حزب الله لبنان در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مواد غذایی، محصولات…

9 آبان 1404

لوازم جلوگیری از خلق پول بانکی

اگر نظام پرداخت فقط با پول الکترونیک حاکمیتی انجام شود و حاکمیت…

دیدگاهتان را بنویسید